Monday, January 16, 2017

پاسخ به دو سووال پیرامون کوبا .منصور امان:.

منصور امان: پاسخ به دو سووال پیرامون کوبا پاسخ به دو سووال پیرامون کوبا متنی که در ادامه خواهد آمد، برگرفته از دو نوشته کوتاه رفیق منصور امان در پاسخ به دو سووال در ای میل گروهی است که نبرد خلق انتشار آن در این تریبون را نیز برای اطلاع خوانندگان مفید دانسته است. نوشته های یاد شده برای انتشار، تنظیم و ویرایش شده اند. پرسش: نظر شما در باره بیانیه راه کارگر به مناسبت درگذشت فیدل کاسترو چیست؟ پاسخ: اصطلاح لنینی "عبارت پردازی"، بهترین توصیف از بیانیه این طیف "راه کارگر" است؛ حرف زدن برای چیزی نگفتن و فرونشاندن اشتیاق اظهار نظر پیرامون آنچه که هنوز به نظری در باره اش دست نیافته. از تاریخ ژورنالیستی که طیف مزبور برای انقلاب کوبا دست و پا کرده و آشکارا محصول تلاش طاقت فرسا در رونویسی از روی دست چپ لیبرال اُروپایی است که بگذریم، نکته برجسته دیگر این بیانیه، آشفتگی نظری و تناقُض گویی ناشی از آن است. طیف "کُمیته مرکزی راه کارگر" موفق شده است در یک نوشته نیم صفحه ای، مجموعه مفصلی از ناهمگونیهای دیدگاهی و بلاتکلیفیهای سیاسی خود را به طور فشرده در کنار یکدیگر چاپ زند. از یکطرف سیستم سیاسی کوبا را نقد می کند و از طرف دیگر به تمجید و تعریف از "دستاوردهای عظیم اجتماعی" آن می پردازد. از یکطرف زبان به انتقاد از "انحراف و کج فهمی در مُترقی دانستن هر نوع مُبارزه و لفاظی ضد امپریالیستی" گشوده و از طرف دیگر برای "نقش پُررنگ انقلاب تاریخ ساز در حمایت از مُبارزات ضدامپریالیستی ملل جهان سوم" کف می زند. تردیدی نیست که در هریک از این سویه ها عناصری از حقیقت وجود دارد، اما هنگامی که وجوه پیچیده یک سیاست از بافت کلی کنده شده و به طور مُجزا زیر ذره بین قرار می گیرد، به طبع تصویری کاملا مُتفاوت به دست می آید که بُزُرگنمایی شده از بخشی از واقعیت است و به همین دلیل نتایج گرفته شده از آن خالی از اغراق و گزافه گویی نیست. دو احتمال را می توان برای شکافی این چنین در بیانیه مورد بحث پنداشت: ۱- بیانیه محصول تفاهم صوری و آبکی دو نظرگاه است ۲- بیانیه حاصل تلاش پوپولیستی برای قرار گرفتن در مرکز توجُه و دید همگان از طریق نشستن روی همه صندلیها است تنها حرف صریح و بدون زیگزاگی که طیف "کُمیته مرکزی راه کارگر" به زبان آورده، لنگ و لگد شفاهی انداختن به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و مبارزه پرافتخار آن در دوران دیکتاتوری شاه است. این تقریبا به سنت کِسل کننده این جریان و طیفهای مُختلف آن بدل شده که با یا بی مُناسبت، منبر مضار "مشی چریکی" بگذارند و با خودشان معرکه بگیرند. اگر تیری در گوشه ای در برود یا از یک رویداد فقط بویی از تایید مُبارزه مُسلحانه به مشام برسد، آژیر هشدار "راه کارگر" به صدا در می آید و خود را افتان و خیزان از هر راهی و با هر تحلیلی به مقصد نهایی یعنی زیر ضرب بردن سچفخا و تاریخ آن می رساند. البته برای کسانی که وظیفه مُشخصی برای خود قایل نیستند و سالهاست که به ظاهر شدن در نقش راویان شکر شکن رویدادها، از فاصله مُطمین و بر فراز آنها قناعت کرده اند، این دست پند و ارز افشانی و زرنگ بازی مشغله مفید و دهان پُرکنی است. جای شگفتی ندارد که رهبر "ساده زیست" کوبا هم از تششُع این فضیلت در امان نمانده، آنجا که خوش نشینهای وطنی با اشاره به "اشتباهات و انحرافات عظیم از سوسیالیسم شورایی مبتنی بر خودحکومتی دمُکراتیک" به او و انقلاب کوبا درس می دهند.

No comments:

Post a Comment