Saturday, September 30, 2017

جان سهیل عربی و ۷ زندانی سیاسی اعتصابی در خطر است.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر.... شنبه ۸ مهر جان سهیل عربی و ۷ زندانی سیاسی اعتصابی در خطر است زینت میرهاشمی مرگ تحمیلی خاموش، شیوه ضد انسانی و جنایتکارانه جمهوری اسلامی در رابطه با زندانیان سیاسی است. رژیم با آزار، شکنجه بر زندانیان و فشار و محرومیت بر خانواده زندانیان سیاسی، اعتصاب غذا را به عنوان آخرین حربه دفاع از ارزشهای انسانی و اعتراض به زندانبان تحمیل می کند. بر این منظر این زندانی سیاسی نیست که با اعتصاب غذا مرگ را پذیرا می شود بلکه این دیکتاتوری حاکم است که با اعمال خشونت، این ابزار دفاع از خود را به زندانی تحمیل می کند. جان آرش صادقی و سعید شیرزاد بعد از گذران اعتصاب غذاهای طولانی همچنان در خطر است. محرومیت از درمان و بهداشت بعد از اعتصاب غذا، زندانی را تا مرگ پیش می برد. سهیل عربی، زندانی عقیدتی بیش از یک هفته در اعتصاب غذای خشک به سر می برد. سهیل عربی، در اعتراض به فشار و آزار به خانواده خود دست به اعتصاب غذا زده است. وی از سال ۹۲ به دلیل فعالیت در فضای مجازی در زندان به سر می برد. سرنوشت سهیل عربی و جوانانی مانند او را در وصیت نامه اش می توان یافت: « من سهیل عربی فریاد نسلی بودم که دیگر نمی خواست نسل سوخته بماند. نسلی که نه زندگی کرد که از مرگ بترسد و نه آزاد بود که از زندانهایتان هراس داشته باشد.» بر اساس گزارش خبرگزاری هرانا، علاوه بر سهیل عربی، ۶ زندانی دیگر به نامهای انور خضری، خسرو بشارت و کامران شیخه در زندان ارومیه، محمد نظری و حمزه درویش در زندان رجایی شهر کرج و ارژنگ داوودی در زندان زابل در اعتصاب غذا به سر می برند. مسول جان این زندانیان سیاسی رژیم ولایت فقیه و در راس آن خامنه ای است.

Thursday, September 28, 2017

حججی و حَرَم بهانه است، هدف غوغا حفظ نظام است..زینت میرهاشمی.

حججی و حَرَم بهانه است، هدف غوغا حفظ نظام است. زینت میرهاشمی عمل جنایتکارانه جریان داعش در بریدن سر اسیران، فقط شامل پاسدار محسن حججی نبوده است. قبل از حججی، عبدالله اسکندری از فرماندهان سپاه در خرداد ۹۳ در حلب سوریه به سرنوشت محسن حججی دچار شده بود و البته موارد دیگری از این گونه عمل جنایت کارانه در مورد ایزدیها، کردها و عربها توسط داعش صورت گرفته است. باید دید اکنون رژیم ولایت فقیه در چه شرایطی است که پس از انبوه تلفات در جنگ به سود بشار اسد، تابوت محسن حججی را وسیله یک کارنُوال تبلیغاتی کرده است. راه اندازی کارنُوال تبلیغاتی در جهت جنگ، برای سپاه پاسداران آنچنان اهمیت داشت که از طریق حزب الله با داعش سازش صورت گرفت و با امتیاز دادن به نیروهای داعش، جسد حججی را تحویل گرفتند. خامنه ای در غوغای تبلیغاتی که سپاه پاسداران در رابطه با تابوت محسن حججی به راه انداخته سخنرانی کرد و به دروغ گفت: «ببینید، چه غوغایی در کشور راه افتاده به خاطر این جوان». به راستی چرا سپاه پاسداران به این «غوغا» همزمانی با ماه محرم و زمان عزاداری شیعیان نیاز دارد. این همه عَلَم و کُتَل و بنرهای بزرگ عکس حججی در میدانهای شهرها و عکس کودک او بر سر تابوت و پیوند روسری زنان با مرگ او برای چیست؟ پاسدار جعفری، سرکرده کل سپاه پاسداران، دلیل این غوغای حکومتی را توضیح می دهد. او به برافروختن جنگ در منطقه، بردن جوانان به بهانه دفاع از حَرَم به صحنه جنگ در سوریه، هزینه کردن دست و دلبازانه برای حزب الله و بشار اسد، و....اشاره می کند و نتیجه می گیرد که: «جنگ و دفاعی که در سوریه درحال وقوع است برای حفظ حکومت بشار اسد نیست، بلکه این جنگ پیروزی و شکست مقاومت و انقلاب اسلامی را به دنبال خواهد داشت... قطعا سرنوشت اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی در همین جنگها و مقاومتها رقم خواهد خورد » (تسنیم ۵ مهر ۹۶) به درستی اگر دست و پای رژیم در منطقه قطع شود، نه فقط شکست رژیم که سرنگونی آن سریع تر رقم خواهد خورد و سرانجام این مردم ایران هستند که به عمر رژیم پایان خواهند داد. نیاز به آفریدن چنین غوغاهایی، واکنشی در برابر تنفر مردمی از استبداد دینی و از رژیم در کلیت آن است. در این غوغا حججی و حَرَم بهانه است، هدف حفظ نظام ولایت فقیه است.

Tuesday, September 26, 2017

همه پُرسی در کُردستان عراق، "جهاد علیه کُفار" در کُردستان ایران.منصور امان.

فراسوی خبر... چهارشنبه ۵ مهر همه پُرسی در کُردستان عراق، "جهاد علیه کُفار" در کُردستان ایران منصور امان رژیم جمهوری اسلامی با لشکرکشی به اُستانهای غرب کشور و تلاش افسار گُسیخته برای هراس افکنی در میان شهروندان کُرد، مُشت سیاست خود علیه همه پُرسی کُردستان عراق را نیز باز کرد. اگر تاکُنون کمترین ابهامی نسبت به انگیزه مُخالفت هیستریک رژیم ولایت فقیه با همه پُرسی اقلیم وجود داشت، هُجوم نظامی امنیتی به اُستانهای کُردنشین آن را نیز به تمامی از صورت مساله زُدود. آرایش نظامی امنیتی حاکمان کشور علیه شهروندان کُرد ایران آنگونه است که گویی همه پُرسی استقلال نه در عراق، بلکه در ایران برگُزار می شود. سپاه پاسداران نیروی زمینی خود را به کُردستان گُسیل داشته است تا "مانور امنیتی" برگُزار کند، در شهرهای پُرجمعیت حُکومت نظامی غیر رسمی برقرار گردیده، نیروهای ضد شورش از نُقاط دیگر کشور گردآوری و به کُردستان اعزام شده اند، هواپیماهای جنگی بر فراز شهرها به جولان درآمده اند و برای به وحشت افکندن شهروندان، دیوار صوتی را می شکنند. هُجوم نظامی را کُردستان یکبار دیگر، زمان کوتاهی پس از قُدرت گیری استبداد – مذهبی به گونه ای خونین تجربه کرده است. ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ آیت الله خُمینی، رهبر وقت رژیم مُلاها، فرمان حمله سراسری به کُردستان زیر عُنوان "جهاد با کُفار" را صادر کرد. در جریان این یورش، لشکریان مُسلح به توپ و تانک و هواپیما و هلی کوپتر، زیر پرچم ولایت فقیه از ارتکاب هیچ جنایتی علیه مردُم غیرنظامی، نیروها و کوشندگان سیاسی و مناطق مسکونی شهرها رویگردان نشدند. همچون آن مقطع سیاه، اکنون نیز مساله روی میز حُکومت، سرکوب خواسته های دموکراتیک مردُم و خفه کردن صدای بخشی از جامعه است که حُقوق برابر می طلبد و بر آن پا می فشارد. حاکمان کشور به دُرُستی از این وحشت دارند که همه پُرسی اقلیم، مُبارزه شهروندان کُرد ایران برای کسب حُقوق لگدمال شده شان و علیه تبعیضهای قومی و مذهبی را پیش برده و دامنه جدیدی ببخشد. استبداد حاکم بر کشور همچنین از یاد نبرده که کُردستان برای یک دوره پیشتاز مُبارزات دموکراتیک مردُم ایران بوده و پایداری آن چالشی جدی برای ثبات و سُلطه سراسری استبداد مذهبی نو پا به شمار می آمده است. امروز نیز و در حالی که رژیم مُلاها با نارضایتی گُسترده جامعه و فوران اعتراضها در هر کنار گوشه کشور روبرو است، مُبارزه و مُقاومت کُردستان امری محلی و ایزوله نیست، بلکه درونمایه ای فراگیر با آثاری سراسری دارد. هم از این روست که سرکرده نیروی زمینی سپاه پاسداران، در لشکرکشی به کُردستان رد "ضد انقلاب" را دُنبال می کند و جنگنده های حُکومت بر فراز بانه و سردشت و پیرانشهر دیوار صوتی را می شکنند. حُضور سنگین نظامی و امنیتی حُکومت این صف آرایی را بر هم نمی زند؛ شاهد آن استقبال از برگُزاری همه پُرسی اقلیم در شهرهای کُردستان ایران و برپایی جشن و پایکوبی توده ای است. در شادی خیابانی انبوه مردُم، عُمق تضاد بین سیاستها و رفتار حاکمان کشور با خواست و نگاه جامعه به نمایش درآمده است. حُکومت منافع مُشترکی با این مردُم ندارد و هر آنجا که در پی برآوردن آن به حرکت در می آید، سینه به سینه با خواستها و نیازهای آنها تصادُم پیدا می کند. تحولات کُردستان عراق صف آرایی علیه استبداد مذهبی را فشُرده تر خواهد کرد. رژیم مُلاها در برابر این شرایط راهکار دیگری جُز توسُل به دور تازه ای از "جهاد علیه کُفار" ندارد؛ با این تفاوُت که این بار ناچار به فرو رفتن به گرداب اشغال نظامی امنیتی درازمدت است.

Monday, September 25, 2017

آغاز سال تحصیلی، آموزش و پرورش در ریل تباهی، روحانی بر مرکب فریب.لیلا جدیدی.

فراسوی خبر... دوشنبه ۳ مهر آغاز سال تحصیلی، آموزش و پرورش در ریل تباهی، روحانی بر مرکب فریب لیلا جدیدی روز اول مهر به مناسبت بازگشایی مدارس، حسن روحانی بار دیگر بالای منبر رفت و ژست متمدنانه گرفت که "کتابهای درسی ما برای دیروز شاگرد را تربیت می کند و نه برای فردا و امروز". وی در حالی علت این امر را "عدم بهترین استفاده از سرمایه و منابع" کشور توصیف کرد که درست یکروز پیش از آن، ۳۱ شهریور، تاکید کرده بود که بر سیاست به باد دادن سرمایه های مردم برای جنگ افروزی و صدور تروریسم خواهد افزود: "موشکهایمان را تقویت می کنیم و چه بخواهند و چه نخواهند، از یمن، سوریه و فلسطین دفاع می کنیم." وضعیت اسفبار آموزش و پرورش در رژیم جمهوری اسلامی از خط قرمزها گذشته و در ریل تباهی قرار دارد. در یکسو عقب ماندگی سیستم آموزشی و کتابهای درسی قرار گرفته که ریشه در تفکر و روشهای عقب مانده و متحجر رژیم دارد و نه تنها در آموزش و پرورش، بلکه در تمامی عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز مسیر عقبگرد را طی می کند. بنا بر آمارها از اول دبستان تا پیش دبیرستانی هر دانش آموز ۱۶ هزار ساعت را در مدرسه می گذراند. در این مدت زیر بمباران مطالب حجیم و بی مصرفی قرار می گیرد که نه دانش آموز و نه معلم هیچکدام در تصمیم گیری پیرامون انتخاب آنها دخالتی ندارند. صحبت از "تربیت خلاق" در چنین سیستمی مضحک است. در سوی دیگر، در حالیکه فقر و فشار مالی بر خانواده ها و دانش آموزان به ویژه در مناطق دور افتاده و روستاها همچون خوزستان و بلوچستان بیداد می کند، مافیای آموزش و پرورش با گردش مالی فوق العاده در کار است. گرسنگی، فقر و نبود فضای آزاد و روحیه شاد، جو مناسبی نه جهت آموزش و نه پرورش ایجاد کرده است. این در حالیست که آموزگاران ما نیز به خاطر هر گونه اعتراض اعدام و یا راهی زندان می شوند و سالها در سیاهچالهای رژیم به جای حضور در کلاس درس محبوس می شوند. فرزاد کمانگر، رسول بداعی و اسماعیل عبدی نمونه هایی از ستم بر معلمان هستند. نمایش دلسوزانه روحانی پوچ و هیچ است، زیرا مسوولیت شرایط فعلی به دوش وی و رژیمی که او سمت بی خاصیت ریاست جمهوری آنرا دارد، می باشد.

Sunday, September 24, 2017

نرمش‌، پیچش‌ و طنازی‌ مقام معظم و کساد بازار دین فروشی.مهدی سامع.

نرمش‌، پیچش‌ و طنازی‌ مقام معظم و کساد بازار دین فروشی مهدی سامع... خامنه ای در روز شنبه ۴ شهریور در دیدار با اعضای هیات دولت ضمن زیر سوال بردن آمار دولت روحانی و اعتراف به این که جهت ‌گیری اقتصادی ایران «رانتی و نفتی» است، در زمینه سیاست خارجی خواستار «حفظ جهت‌ گیری و روحیه انقلابی و دینی» شد و گفت که این جهت گیری منافانی با «استفاده از نرمشها و پیچشها و طنازیهای هنر دیپلماسی» ندارد. خامنه ای همچنین در روز چهارشنبه ۲۲ شهریور در دیدار با اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «باید تفکرات امام و انقلاب بر آن [مجمع] کاملاً حاکم باشد، انقلابی فکر و عمل کند و هیچ مصوبه، موضع ‌گیری یا اقدامی متفاوت با مبانی اصلی انقلاب و میراث گرانقدر امام از آن مشاهده نشود.» خامنه ای که خود مسئول اول نظام و صاحب اختیارات کامل در همه زمینه ها است و همزمان عظیم ترین نهادهای اقتصادی ایران را در دست دارد، به گونه ای حرف می زند که گویی در حاشیه قدرت قرار دارد و هیچ مسئولیتی در قبال فاجعه ای که مردم ایران در حکومت «مذهبی» که خمینی آن را بنا کرد و خامنه ای نزدیک به ۳۰ سال راه خمینی را ادامه داده، ندارد. آخوند احمد جنتی، رئیس مجلس خبرگان و دبیر شورای نگهبان رژیم موقعیت خامنه ای را این گونه تعریف می کند: «اطاعت از او [خامنه ای] مثل اطاعت از امام زمان واجبه، چرا چون آن [خامنه ای] از خودش چیزی نمیگه، آن [خامنه ای] دستور خدا، دستور قرآن رو می خواهد عمل بشه، اگر میاد [میگه] نفوذی را مواظب باشید، نفوذی نیاد تو دستگاههای دولتی، آن از جانب خدا داره میگه، میگه این نفوذی كه آمد همه چی رو به باد میده.....ایشون می گه فتنه، شاید بیش از ۲۰۰ بار ایشون فرموده فتنه راجع به فتنه، فتنه خط قرمز ماست.... فتنه گر....می گند این نظام باید عوض بشه.... چرا خدا حكومت بكنه، چرا پیغمبر خدا حكومت بكنند، چرا ولی امر مسلمین حكومت بكند» (تلویزیون حکومتی شبکه ۳، جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۹۶) بنابرین از نگاه جنتی و بر اساس ادعای او، اکنون در ایران حکومت «خدا، پیغمبر خدا و ولی امر مسلمین» برقرار است. بر طبق اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر تمام اصول قانون اساسی حاکم است، «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.» بدین ترتیب همه قوانین کشور در هر زمینه ای با تشخیص فقهای شورای نگهبان که احمد جنتی مُهره اصلی آن است، منطبق بر «اسلامی» است که فقهای شورای نگهبان بر آن مُهر تائید زنند و اداره حکومت «خدا، پیغمبر خدا و ولی امر مسلمین» بر اساس چنین قوانینی است. اکنون و پس از گذشت نزدیک به چهل سال از برقراری رژیم دینی در ایران، واقعیت زندگی مردم و شرایط کشور را می توان «فراتر از فاجعه» تعریف کرد. استناد به گفته ها و نوشته های کارگزاران حکومت که این ادعا را ثابت می کند در حد این یادداشت نیست. خوانندگان این نوشته می توانند به بیانیه سالانه شورای ملی مقاومت ایران که در مرداد امسال منتشر شد مراجعه کنند. در این بیانیه به بخشی از حقایق موجود در ایرانِ تحت ولایت خامنه ای طی مرداد ۱۳۹۵تا مرداد ۱۳۹۶ پرداخته شده است. برای همین واقعیتها است که مردم ایران از «دین و آخوند» حکومتی تنفر دارند و در حالی که به گزارش روز دوشنبه ۲۷ شهریور خبرگزاری حکومتی مهر در ایران «۱۰۰ هزار تشکل دینی وجود دارد»، بازار دین فروشی به کساد عمیق و وسیع دچار شده است. این خبرگزاری از قول معاون تشکلهای دینی و مراکز فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی اعلام کرد که: «جمهوری اسلامی، برقراری جامعه اسلامی را از اهداف اصلی انقلاب می‌دانند. برای رسیدن به این هدف حکومت ایران تمام توان تبلیغاتی خود را برای تبلیغ و گسترش اسلام گذاشته و بودجه ‌‌ای که در اختیار مؤسسه‌ ها و نهادهای مرتبط با موضوعاتی همچون آموزشهای دینی و قرآنی، امر به معروف و نهی از منکر، عفاف و حجاب و موضوعات دیگری از این دست قرار می ‌دهد، بسیار بیشتر از هزینه ‌هایی است که صرف مسائلی مانند اعتیاد، اشتغال ‌زایی، فقرزدایی و … می‌ شوند». برای حکومت ترویج و در حقیقت تحمیل دین بسیار مهمتر از مسایلی مانند «اعتیاد، اشتغال ‌زایی، فقرزدایی» است. این را هم اضافه کنیم که برای رژیم ولایت فقیه، «صدور بنیادگرایی اسلامی»، «صدور تروریسم» و «حفظ بشار اسد» بسیار مهمتر از زندگی، معاش و بهداشت روزمره مردم است. برای همین است که خامنه ای با «نرمش‌، پیچش‌ و طنازی‌» از رژیم غیر دینی بشار اسد حمایت می کند تا بقای استبداد مذهبی در ایران را تضمین کند. اما همان گونه که در بالا نوشتم، بازار دین فروشی با کسادی بی سابقه که طی ۱۴۰۰ سال گذشته سابقه ندارد روبرو شده است. سایت عصر ایران وابسته به یکی از باندهای «اصول گرا» در روز چهارشنبه 22 شهریور یادداشتی تحت عنوان «نقدی بر روحانیت در حاشیه بیلبوردهای شهری "آینده را از مسجد بسازیم"» منتشر کرد. در این مقاله نوشته شده: «چرا کار بدانجا رسیده که برای کشاندن مسلمانان به مسجد، تبلیغاتی همسنگ تبلیغات فروش کالاهای تجاری در سطح شهر انجام می شود؟! مگر در طول تاریخ رفتن مردم ایران به مساجد، تابعی از اراده حکومت یا تبلیغات جارچیان بوده است؟! واقعیت این است که حضور مردم در مساجد و ارتباط آنها با روحانیت بسیار کمتر از گذشته شده است. این در حالی است که در طول حدوداً 1400 سالی که اسلام وارد ایران شده است، هیچگاه روحانیت تا بدین اندازه امکان تبلیغ دین را نداشته است. پس چه شده است که ۴۰ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، که همه تریبونها در اختیار مبلغان دینی بوده است، مساجد چنان خلوت شده که برای حضور مجدد مردم در آنها، دست به دامن بیلبوردهای و تابلوهای تبلیغی می شوند و البته نتیجه نیز مشخص است: آنان که به مسجد نمی روند، با بیلبورد از مسجد گسسته نشده اند که با بیلبورد به مسجد باز آیند.» اعتراف به این حقیقت ابعاد تنفر و انزجار مردم از دین و روحانیت حکومتی را نشان می دهد، امری که نه به خاطر کمبود تبلیغات مذهبی بلکه به علت موجودیت نظام دینی و استبداد مذهبی است. حاصل این موجودیت، علیرغم هزینه های گزافی که به مردم ایران تحمیل کرده، چنین دستاورد درخشانی است. حاصل کار آنان که به حاکمیت نه گفته و می گویند، آن چند ده هزار زندانی سیاسی که با گفتن «نه» در تابستان سال 1367 قتل عام شدند و آن زنان و مردان ایران که در زندانهای خامنه ای مقاومت می کنند و آنانی که هر روزه در گوشه و کنار کشور فریاد حق طلبی سر می دهند، موجب کساد بازار دین فروشی و در نتیجه افتادن خوره به جان بنیادهای رژیم شده است. دو سال پیش مصباح یزدی این وضعیت را چنین توضیح داد: «شیطانهای جن و انس نیز درصدد هستند تا مردم به خصوص جوانان را نسبت به روحانیت و علما بدبین نمایند.» (خبرگزاری حوزه، پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴) و کلام آخر این که حاکمیت و در راس آن خامنه ای با هر نوع تحمیل و سرکوبگری و با صرف هر میزان هزینه ای و با انجام هر شکل از نرمش و پیچش و طنازی، نمی تواند آب رفته را به جوی بازگرداند. هیچ شیطان و جِن و اِنسی در کار نیست. این مبارزه و مقاومت مردم است که زمین را زیر پای نظام به لرزه ا مهدی سامع خامنه ای در روز شنبه ۴ شهریور در دیدار با اعضای هیات دولت ضمن زیر سوال بردن آمار دولت روحانی و اعتراف به این که جهت ‌گیری اقتصادی ایران «رانتی و نفتی» است، در زمینه سیاست خارجی خواستار «حفظ جهت‌ گیری و روحیه انقلابی و دینی» شد و گفت که این جهت گیری منافانی با «استفاده از نرمشها و پیچشها و طنازیهای هنر دیپلماسی» ندارد. خامنه ای همچنین در روز چهارشنبه ۲۲ شهریور در دیدار با اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «باید تفکرات امام و انقلاب بر آن [مجمع] کاملاً حاکم باشد، انقلابی فکر و عمل کند و هیچ مصوبه، موضع ‌گیری یا اقدامی متفاوت با مبانی اصلی انقلاب و میراث گرانقدر امام از آن مشاهده نشود.» خامنه ای که خود مسئول اول نظام و صاحب اختیارات کامل در همه زمینه ها است و همزمان عظیم ترین نهادهای اقتصادی ایران را در دست دارد، به گونه ای حرف می زند که گویی در حاشیه قدرت قرار دارد و هیچ مسئولیتی در قبال فاجعه ای که مردم ایران در حکومت «مذهبی» که خمینی آن را بنا کرد و خامنه ای نزدیک به ۳۰ سال راه خمینی را ادامه داده، ندارد. آخوند احمد جنتی، رئیس مجلس خبرگان و دبیر شورای نگهبان رژیم موقعیت خامنه ای را این گونه تعریف می کند: «اطاعت از او [خامنه ای] مثل اطاعت از امام زمان واجبه، چرا چون آن [خامنه ای] از خودش چیزی نمیگه، آن [خامنه ای] دستور خدا، دستور قرآن رو می خواهد عمل بشه، اگر میاد [میگه] نفوذی را مواظب باشید، نفوذی نیاد تو دستگاههای دولتی، آن از جانب خدا داره میگه، میگه این نفوذی كه آمد همه چی رو به باد میده.....ایشون می گه فتنه، شاید بیش از ۲۰۰ بار ایشون فرموده فتنه راجع به فتنه، فتنه خط قرمز ماست.... فتنه گر....می گند این نظام باید عوض بشه.... چرا خدا حكومت بكنه، چرا پیغمبر خدا حكومت بكنند، چرا ولی امر مسلمین حكومت بكند» (تلویزیون حکومتی شبکه ۳، جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۹۶) بنابرین از نگاه جنتی و بر اساس ادعای او، اکنون در ایران حکومت «خدا، پیغمبر خدا و ولی امر مسلمین» برقرار است. بر طبق اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر تمام اصول قانون اساسی حاکم است، «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.» بدین ترتیب همه قوانین کشور در هر زمینه ای با تشخیص فقهای شورای نگهبان که احمد جنتی مُهره اصلی آن است، منطبق بر «اسلامی» است که فقهای شورای نگهبان بر آن مُهر تائید زنند و اداره حکومت «خدا، پیغمبر خدا و ولی امر مسلمین» بر اساس چنین قوانینی است. اکنون و پس از گذشت نزدیک به چهل سال از برقراری رژیم دینی در ایران، واقعیت زندگی مردم و شرایط کشور را می توان «فراتر از فاجعه» تعریف کرد. استناد به گفته ها و نوشته های کارگزاران حکومت که این ادعا را ثابت می کند در حد این یادداشت نیست. خوانندگان این نوشته می توانند به بیانیه سالانه شورای ملی مقاومت ایران که در مرداد امسال منتشر شد مراجعه کنند. در این بیانیه به بخشی از حقایق موجود در ایرانِ تحت ولایت خامنه ای طی مرداد ۱۳۹۵تا مرداد ۱۳۹۶ پرداخته شده است. برای همین واقعیتها است که مردم ایران از «دین و آخوند» حکومتی تنفر دارند و در حالی که به گزارش روز دوشنبه ۲۷ شهریور خبرگزاری حکومتی مهر در ایران «۱۰۰ هزار تشکل دینی وجود دارد»، بازار دین فروشی به کساد عمیق و وسیع دچار شده است. این خبرگزاری از قول معاون تشکلهای دینی و مراکز فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی اعلام کرد که: «جمهوری اسلامی، برقراری جامعه اسلامی را از اهداف اصلی انقلاب می‌دانند. برای رسیدن به این هدف حکومت ایران تمام توان تبلیغاتی خود را برای تبلیغ و گسترش اسلام گذاشته و بودجه ‌‌ای که در اختیار مؤسسه‌ ها و نهادهای مرتبط با موضوعاتی همچون آموزشهای دینی و قرآنی، امر به معروف و نهی از منکر، عفاف و حجاب و موضوعات دیگری از این دست قرار می ‌دهد، بسیار بیشتر از هزینه ‌هایی است که صرف مسائلی مانند اعتیاد، اشتغال ‌زایی، فقرزدایی و … می‌ شوند». برای حکومت ترویج و در حقیقت تحمیل دین بسیار مهمتر از مسایلی مانند «اعتیاد، اشتغال ‌زایی، فقرزدایی» است. این را هم اضافه کنیم که برای رژیم ولایت فقیه، «صدور بنیادگرایی اسلامی»، «صدور تروریسم» و «حفظ بشار اسد» بسیار مهمتر از زندگی، معاش و بهداشت روزمره مردم است. برای همین است که خامنه ای با «نرمش‌، پیچش‌ و طنازی‌» از رژیم غیر دینی بشار اسد حمایت می کند تا بقای استبداد مذهبی در ایران را تضمین کند. اما همان گونه که در بالا نوشتم، بازار دین فروشی با کسادی بی سابقه که طی ۱۴۰۰ سال گذشته سابقه ندارد روبرو شده است. سایت عصر ایران وابسته به یکی از باندهای «اصول گرا» در روز چهارشنبه 22 شهریور یادداشتی تحت عنوان «نقدی بر روحانیت در حاشیه بیلبوردهای شهری "آینده را از مسجد بسازیم"» منتشر کرد. در این مقاله نوشته شده: «چرا کار بدانجا رسیده که برای کشاندن مسلمانان به مسجد، تبلیغاتی همسنگ تبلیغات فروش کالاهای تجاری در سطح شهر انجام می شود؟! مگر در طول تاریخ رفتن مردم ایران به مساجد، تابعی از اراده حکومت یا تبلیغات جارچیان بوده است؟! واقعیت این است که حضور مردم در مساجد و ارتباط آنها با روحانیت بسیار کمتر از گذشته شده است. این در حالی است که در طول حدوداً 1400 سالی که اسلام وارد ایران شده است، هیچگاه روحانیت تا بدین اندازه امکان تبلیغ دین را نداشته است. پس چه شده است که ۴۰ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، که همه تریبونها در اختیار مبلغان دینی بوده است، مساجد چنان خلوت شده که برای حضور مجدد مردم در آنها، دست به دامن بیلبوردهای و تابلوهای تبلیغی می شوند و البته نتیجه نیز مشخص است: آنان که به مسجد نمی روند، با بیلبورد از مسجد گسسته نشده اند که با بیلبورد به مسجد باز آیند.» اعتراف به این حقیقت ابعاد تنفر و انزجار مردم از دین و روحانیت حکومتی را نشان می دهد، امری که نه به خاطر کمبود تبلیغات مذهبی بلکه به علت موجودیت نظام دینی و استبداد مذهبی است. حاصل این موجودیت، علیرغم هزینه های گزافی که به مردم ایران تحمیل کرده، چنین دستاورد درخشانی است. حاصل کار آنان که به حاکمیت نه گفته و می گویند، آن چند ده هزار زندانی سیاسی که با گفتن «نه» در تابستان سال 1367 قتل عام شدند و آن زنان و مردان ایران که در زندانهای خامنه ای مقاومت می کنند و آنانی که هر روزه در گوشه و کنار کشور فریاد حق طلبی سر می دهند، موجب کساد بازار دین فروشی و در نتیجه افتادن خوره به جان بنیادهای رژیم شده است. دو سال پیش مصباح یزدی این وضعیت را چنین توضیح داد: «شیطانهای جن و انس نیز درصدد هستند تا مردم به خصوص جوانان را نسبت به روحانیت و علما بدبین نمایند.» (خبرگزاری حوزه، پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴) و کلام آخر این که حاکمیت و در راس آن خامنه ای با هر نوع تحمیل و سرکوبگری و با صرف هر میزان هزینه ای و با انجام هر شکل از نرمش و پیچش و طنازی، نمی تواند آب رفته را به جوی بازگرداند. هیچ شیطان و جِن و اِنسی در کار نیست. این مبارزه و مقاومت مردم است که زمین را زیر پای نظام به لرزه انداخته اند.

Saturday, September 23, 2017

زیر فشار ترامپ، روحانی مهار از دست می دهد.منصور امان.

زیر فشار ترامپ، روحانی مهار از دست می دهد منصور امان پس از سُخنرانی صریح رییس جمهوری آمریکا در سازمان ملل، می توان شاهد آن بود که رژیم جمهوری اسلامی سیاست خویشتنداری لفظی در برابر وی را کنار گذاشته و بر تریبونها به گونه مُستقیم به جنگ آقای ترامپ رفته است؛ رویکردی که در جنگ قُدرت داخلی، برای دو جناح اصلی حُکومت دارای آثار و نتایج مُتفاوتی است. در واکُنش به سُخنان تُند رییس جمهور آمریکا، آقایان خامنه ای و روحانی با ادبیات و تهدیداتی یکسان، کنار یکدیگر آرایش گرفته و به وی حمله برده اند. جبهه گیری مزبور اگرچه در سازگاری مُطلق با رویکرد شناخته شده باند حاکم قرار دارد و آن را تقویت می کند، در مورد جناح میانه حُکومت اما در نقش اره بُرنده ای عمل می کند که با هر رفت و آمد و تحرُک، شاخه زیر پای آن را کمی بیشتر سُست می کند. تردیدی وجود ندارد که رجزخوانی و خط ونشان کشی اخیر رهبران جمهوری اسلامی، از هر دو جناح، راهی به میدان عمل واقعی آنها در پهنه برخورد با آمریکا و موضوع حیاتی "برجام" نخواهد یافت. با این حال اما تاثیر این صف آرایی تبلیغاتی بر پهنه مناسبات قُدرت زیر "خیمه نظام" و در توازُن قوا نیرومند و گُسترده است. چه، سیاست احتیاط و پرهیز آقای خامنه ای و شُرکا ارزشی تاکتیکی دارد و خط مشی فراگیر آن کار و تمرکُز روی تضادها و تراشیدن "دُشمن" است. این در حالی است که همین رویکرد برای جناح میانه حُکومت که کارگُزاری بُحران هسته ای با غرب تنها منبع قُدرت داخلی آن به حساب می آید، دارای اهمیتی استراتژیک و بُلند مدت می باشد. سُخنان روز آدینه آقای روحانی که در آن به گونه تحریک آمیزی مُهمترین فاکتورهای بُحران در مُناسبات خارجی "نظام" را به رُخ طرفهای بین المللی حُکومت کشید و بر تقویت و گُسترش آنها پای فشرد، یک نشان روشن از این واقعیت است که "اعتدال" زیر ضرب سُخنان آقای ترامپ مهار خویش را از دست داده و با سردرگُمی در جهت عکس منافع خود به حرکت درآمده است. او با تهدید به تقویت برنامه مورد مُناقشه موشکی حُکومت و دفاع از مُداخله گری خارجی "نظام"، در عمل از یکسو به خلع سلاح سیاسی جناح خویش پرداخت و از سوی دیگر، کارا ترین مولفه های قُدرت نظامی و امنیتی باند رقیب را صیقل زد. یک علت رویکرد خودغرضانه جناح میانه حُکومت و زواید "اصلاح طلب" آن و پناه بردن دسته جمعی شان به زیر چتر "اقتدار" باند رقیب می تواند این واقعیت باشد که آقای ترامپ برخلاف سلف خود، در برخورد به رژیم مُلاها مُعادله "مُدره ها" و "تُندروها" را کنار گذاشته و قُدرت حاکم در جمهوری اسلامی را کُلیتی معرفی کرده است که "میانه روها" حداکثر "ماسک" آن به حساب می آیند. اما ریشه اصلی نوسان آقای روحانی و طیفی که به دُنبال می کشد، نداشتن خواست جدی و توانایی برای تغییر سیاست خارجی سوریه ای – موشکی "نظام" است. آقای روحانی در طول چهارسال اول ریاست جمهوری خود تلاش کرد به جای فشار و تلاش برای تغییر سیاست حاکم، کانون بُحرانی مزبور را زیر فرش جارو کند. اکنون اما شواهد نشان می دهد که این راهکار در چهار سال آینده کُمکی به حفظ وضع موجود نکرده و چاره ساز نخواهد بود. نُقاط تنش در سیاست منطقه ای "نظام" با شدت و شتاب فزاینده ای بر دیگر پهنه های مُناسبات بین المللی آن و از جُمله "برجام" پرتو می افکند. آقای روحانی و دوستان با دست خالی در برابر این تحول قرار گرفته اند و ساده ترین پاسُخ را برای واکُنش به مساله یافته اند: مُشکل، آقای ترامپ و سیاست خاورمیانه ای اوست و نه "نظام" و سیاست خاورمیانه ای اش. با لفاظی می توان به مُقابله با اولی رفت، برای رویارویی با دُوُمی اما باید آن را به گونه عملی تغییر داد؛ این دُرُست همان کاری است که حُجت الاسلام روحانی مایل نیست حتی به آن فکر کند.

راه نجات "برجام"، برجامهای بعدی است.منصور امان.

سرمقاله نبرد خلق شماره ۳۸۹ اول مهر ۱۳۹۶ راه نجات "برجام"، برجامهای بعدی است منصور امان تنش افروزی منطقه ای رژیم جمهوری اسلامی، بُحران در مُناسبات خارجی آن را که پس از توافُق هسته ای به نظر می رسید رو به فروکش بگذارد، بار دیگر جانی تازه بخشیده است. شُعله های آتشی که رژیم مُلاها در دوران "برجام" گرد خود افروخته، به گونه مهار ناپذیری به عراق، یمن، بحرین، سوریه و لُبنان سرایت کرده و خاورمیانه ای در دود و آتش، جنگهای فرقه ای و نیابتی، ویرانی و انهدام سرمایه های انسانی و ملی به جا گذاشته است. این سیاست چه پیامدهایی برای "برجام" دارد، به راستی ریشه بُحران کجاست و در برابر آن چه گُزینه ای وجود دارد؟ بُحران به مثابه قاعده رژیم جمهوری اسلامی ارزیابی بدبینانه همه مُخالفان توافُق هسته ای را تایید کرده است. پیشتر نه فقط بازهای مُحافظه کار در هیات حاکمه آمریکا و دولت راست اسراییل، بلکه شمار نه چندان اندکی از پراگماتسیتهای غربی نیز بیم آن را می دادند که حاکمان ایران از تعلیق تحریمهای فلج کننده و دسترسی دوباره به منابع نفتی و مالی برای تقویت سیاست خارجی مُداخله گرانه و بُحران زای خویش بهره خواهد جست. آقای خامنه ای و شُرکا در طول چهارسال گذشته از هیچ تلاشی برای صحه گذاشتن بر این پیش بینی و رفع سووتفاهُم پیرامون هدفها و مقاصد ناسازگاری که در دوران صُلح هسته ای تعقیب می کنند، فرو نگذاشته اند. همزمان با آنکه آقای زنگنه، وزیر نفت "دولت اعتدال"، به گونه مُتناوب از افزایش صادرات نفت خبر می دهد، حجم فعالیتهای ویرانگرانه "نظام" در سطح منطقه نیز افزایش می یابد و به مُوازات آنکه درهای بازار جهانی به روی رژیم مُلاها باز می شود، از شهرهای موشکی سپاه پاسداران نیز یکی پس از دیگری رونمایی می گردد. افزایش توجُه پذیر فعالیتهای تنش آفرین رژیم مُلاها در فراسوی مرزها و سنگین شدن روزافزون وزن میلیتاریسم در سیاست خارجی آن یک پدیده تصادُفی نیست. از سوی دیگر، توافُق هسته ای و جاذبه های مالی آن را نیز نمی توان علت گرایش حاکمان ایران به این سمت دانست. ریشه این سیاست بسا به ماهیت استبدادی – مذهبی رژیم جمهوری اسلامی برمی گردد که از یک طرف برای بقای خود در قُدرت نیاز به بُحران خارجی و "دُشمن" دارد و از طریق قرار دادن "بالا" و "پایین" در وضعیت فوق العاده، در پی ایجاد وابستگی در هر دو سطح به خود است و از طرف دیگر به دلیل ریشه و بُنیاد دینی، از مذهب به مثابه ابزاری در دسترس و مُفید برای حمل این سیاست بهره می جوید. تلاش برای دستیابی به جنگ افزار هسته ای، یکی از تاکتیکهای تراویده از استراتژی بقا است که در یک دوره سمتگیری اصلی آن را تعیین می کرد. خیالپردازی غرب، توهُم رژیم بنابراین، توافُق هسته ای با هر قُطر و حجمی که سند آن داشته باشد، به گونه خودکار مُترادف کنار گذاشته شدن استراتژی که آن را هدایت می کرده، نیست. آقای خامنه ای و همدستانش هنگامی که در پیشبرد استراتژی در این میدان زمینگیر شدند و چشم اندازی برای تامین منافع از راه پروژه اتُمی ندیدند، با به جا گذاشتن خساراتی کلان برای مردم ایران، پا به فرار گذاشتند و چونان توده ملخ روی کشتزاری دیگر فرود آمدند. در یک شرایط مُتعارف انتظار اینکه غلبه بر یک بُحران خطرناک و دستیابی به توافُق برای پایان بخشیدن به اختلافها در پهنه مورد بحث مبنایی برای آغاز همکاریهای دیگر و دستکم پرهیز از تنشهای تازه باشد، چندان غیرعادی و نابجا نیست. این همان توقُعی بود که دولت آقای اوباما و مُتحدان اُروپایی از توافُق وین داشتند و آن را دارای پتانسیل لازم برای تبدیل به سرآغازی تازه در مُناسبات بین غرب و جمهوری اسلامی ارزیابی می کردند. اما همانگونه که روند رویدادها نشان داد، حاکمان کشور حتی به این هم فکر نمی کردند که راهکار حیاتی شان برای ثبات و بقای "نظام" خویش را کنار بگذارند و وارد مُعادله تازه ای در گُستره حفظ قُدرت شوند. آنها که با شکست خُردکننده در پروژه هسته ای روبرو شده و "تضمین امنیتی" شان را فسخ شده می دیدند، نُقطه تعادُل خویش در بازی قُدرت را به زمین "عقبه استراتژیک" انتقال دادند. همگام با این جابه جایی، "نظام" تصور مطلوب خود از توافُق هسته ای را نیز ارایه کرد که اساس آن را تفکیک ساختگی بین توافُق مزبور و دیگر مولفه های بُحران سیاست خارجی آن تشکیل می داد. آقای خامنه ای و شُرکا به راستی می پندارند که با برجام وارد دوران جنگ سرد با غرب شده اند و توافُق وین تضمین نامه ای برای فعالیتهای بُحران زا در پهنه های دیگر است بدون آنکه هراس رویارویی با پیامدهای سیاسی و اقتصادی آن را داشته باشند. در پرورش این پندار خام جناح میانه حُکومت سهم به سزایی دارد. آنها که مایل نبودند خشم باند حاکم را برانگیزند و همزمان با کابوس پیشروی جامعه در نتیجه عقب نشینی هسته ای "نظام" هم آغوش بودند، با برخورد جزیره ای و ایزوله با مساله هسته ای، به چیره شدن توهُم تفکیک آن از دیگر چالشها و تضادهای حُکومت کُمک شایانی کردند. کارگزاران هسته ای "نظام" وعده می دهند که می توانند مُناسبات سیاسی و اقتصادی با غرب را عادی سازی کنند، بدون آنکه "نظام" به جُز اسقاط تاسیسات اراک و نطنز، ناچار به پرداخت هزینه دیگری باشد. آقای روحانی همچنین نوید می دهد که می تواند عقب نشینی اتُمی را آنگونه سازمان دهد که جامعه خسارت دیده و مُعترض مجالی برای گرفتن مُطالبات خود نیابد و مسوولیت اربابان در افتضاح هسته ای، زیر فرش جارو شود. آگاهی تاریخی، آگاهی تدریجی انتقال بُحران و نه تغییر سیاست، اُمید غرب به تحول خود به خودی رویکرد جمهوری اسلامی و در پیش گرفتن آنچه که در بروکسل و واشنگتن "رفتار سازنده" نامیده می شود را غیر واقع بینانه جلوه داده است. این آگاهی به ویژه در آمریکا که به گونه مُستقیم با آثار و پیامدهای جبهه گشایی جدید مُلاها روبرو است، توسعه بیشتری یافته است. برای اُروپا اهمیت یافتن جنبه های امنیتی و استراتژیک توافُق هسته ای، روندی کُند تر دارد، یک فرایند که مُبادلات و منافع تجاری بر شتاب آن تاثیر گذار است. در این میان فشار رییس جمهور جدید آمریکا بر رژیم مُلاها، شُرکای واشنگتُن در اُروپا را نیز به تحرُک واداشته است. چه، گذشته از بُحران سازیهای منطقه ای رژیم جمهوری اسلامی، رویکرد کنونی حاکمان ایران، مقاصد نهایی آنان پیرامون فعالیتهای محدود هسته ای فعلی را نیز با تردید و بدگمانی روبرو می سازد. تجربه کُره شمالی نشان می دهد که نگرانیهای یاد شده بی مبنا نیست. این کشور نیز پس از توافُق با دست کشیدن از پروژه مشکوک هسته ای خود، از فُرصت به دست آمده برای گُسترش مخفیانه آن بهره جُست. توافق ۱۹۹۴ دولت آقای بیل کلینتون با کُره شُمالی به گونه شگفت انگیزی دارای ویژگیهای مُشابهی با توافُق وین است. از رفع تحریمها تا امتیازات اقتصادی و تکنولوژیک تا بازرسیهای فشُرده را در بسته مورد توافُق با این کشور می توان یافت. اما این تدبیرها مانع از آن نشد که حاکمان پیونگ یانگ دست به فریبکاری نزنند و در خفا برنامه ساخت بُمب اتُمی شان را پیش نبرند. تنها تفاوُت بین رژیم جمهوری اسلامی با دوقُلوی کُره ای خود در این می تواند باشد که شرایط اقتصادی و جامعه ای مُعترض با پتانسیل قوی براندازی در حال حاضر به آقای خامنه ای و همدستانش اجازه ناپرهیزی از نوع خاندان "اون" را نمی دهد. آنها یک بار با "قطار بی دنده و تُرمُز" این مسیر را امتحان کرده اند و در انتها با بتون مُلاقاتی سخت و خُردکننده داشته اند. رژیم جمهوری اسلامی دارای ظرفیت اقتصادی و اجتماعی مُواجه شدن با شرایطی مُشابه آنچه که تحریمهای فلج کننده بین المللی برایش رقم زد، نیست. از این رو با وجود لفاظیها و رجزخوانی رهبرانش، تا هنگامی که بتواند از مزایای اقتصادی و سیاسی "برجام" بهره ببرد، دست از دامن آن برنخواهد داشت. ابهام در باره سناریوی بعد از برجام بنابراین پُرسش این می تواند باشد که آیا تعهُد اجباری حاکمان ایران آنگاه که بتوانند کم و بیش مُشکلات داخلی و تنگناهای اقتصادی خویش را مُدیریت کنند، همچنان مُعتبر می ماند؟ و مُهم تر از آن، چه چشم اندازی برای برنامه هسته ای رژیم مُلاها پس از سال ۲۰۲۵ مُتصور است؛ زمانی که برخی محدودیتهای اعمال شده بر آن برچیده می شود. به این پُرسشها رفتار کُنونی رژیم جمهوری اسلامی می تواند پاسُخ دهد. آنها با جنگ افروزی و بُحران سازی نشان داده اند که توافُق هسته ای، استراتژی و رویکرد شان را تغییر نداده، بلکه تنها سازگار با شرایط، به روی آوری به ابزارهای دیگری برای به واقعیت بدل ساختن اش رهنمون شده است. رفتار ناهمگون جمهوری اسلامی – همانگونه که اینک می توان شاهد بود – توافُق انجام شده با آن در وین را در پرتو نور دیگری قرار می دهد و کارایی و تاثیرش در مهار جاه طلبیهای بی خردانه حاکمان کشور را با تردید روبرو می سازد. در این میان حتی تُجار اُروپایی که محسور دُلارهای نفتی آزاد شده مُلاها شده اند نیز به تصویری که آقای خامنه ای و دوستان از "برجام" در برابرشان گرفته اند، به دیده تردید و نگرانی می نگرند. در این تغییر حال اگرچه فشار آقای ترامپ سهم مُهمی داشته است، اما تعیین کننده در هر حال واقعیت جاری است که با هر تاخیری سرانجام راه خود را به پهنه تصمیم گیری باز می کند. فرانسه که به تازگی یک شرکت نفتی آن قراردادی میلیارد دُلاری با مُلاها به جیب گذاشته، نخُستین کشور اُروپایی است که به گونه مُشخص به پهنه نگرانیهای مزبور وارد گردیده. در این رابطه آقای ماکرون، رییس جمهور فرانسه، توافُق کنونی را "ناکافی" دانسته و لُزوم روشن شدن سرنوشت توافُق وین پس از ۲۰۲۵ و گُنجاندن تدبیرهای محدود کننده ای پیرامون برنامه موشکی مُلاها در حال حاضر را پیشنهاد داده است. برآمد با این همه، چنین می نماید که تنها راه حل عملی برای چیرگی بر بُحرانهای هسته ای یا مُتعارفی که رژیم جمهوری اسلامی به گونه سیستماتیک و پیوسته می آفریند، وادار ساختن آن به تغییر سیاست کلان خود است. هر گاه مبنای هر توافُق، در هر سطحی با رژیم مُلاها حرکت در این مسیر و تامین پیش شرطها و الزامات پیمودن آن باشد، آنگاه می توان به گونه واقعی از پیشرفت در این پهنه سُخن راند. از این رو، "برجامهای ۱، ۲، ۳ وغیره" نه تنها برای آینده توافُق وین، بلکه برای حفظ آن در اساس، ضروری و بدون آلترناتیو هستند. همزمان باید توجُه داشت که فشار خارجی برای وادار ساختن رژیم جمهوری اسلامی به دست کشیدن از سیاست شرارت بار و پُرهزینه خود فقط تا اندازه ای و به گونه دوره ای می تواند موثر باشد. مُهمترین فاکتور در این راه، مردُم ایران هستند. آنها هستند که می توانند در برابر بازیچه قرار گرفته شدن زندگی اکنون و سرنوشت فردای شان، فشار موثر و نادیده نگرفتنی تولید کرده و حُکومت را وادار به مُصالحه هایی از نوع "عقب نشینی قهرمانانه" کنند. جامعه به فلاکت کشیده شده است که قادر است بر سیاست ویرانگر بُمب اتُمی و موشک بالستیک، جنگ در سوریه و یمن، مُزدور پروری در عراق و لُبنان نُقطه پایان بگذارد. شورش و برنتابیدن آنها که پایمالی وحشیانه حُقوق شان با این دلایل توجیه می شود، آغاز هر تغییر است. منبع: نبردخلق شماره ۳۸۹، شنبه اول مهر ۱۳۹۶ - ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷

Friday, September 22, 2017

امنیت نظام با سرکوب وحشیانه کارگران آذر آب و هپکو.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر ... شنبه ۱ مهر امنیت نظام با سرکوب وحشیانه کارگران آذر آب و هپکو زینت میرهاشمی یورش به کارگران آذر آب و هپکو و زخمی کردن آنها به معنای بردن گلوله و باتوم به سفره خالی کارگران است. نیروی انتظامی، نیروی ضد شورش و لباس شخصیهای موتورسوار به شکل وحشیانه به کارگران معترض که در خیابانهای اراک تجمع مسالمت آمیز کرده بودند حمله کرده و این اقدام ستمگرانه موجی از تنفر در میان مردم، فعالان سیاسی اجتماعی و کارگران ایران به وجود آورد. محکومیت این تهاجم وحشیانه از طرف سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، کمبته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران، سندیکای کارگران شرکت و احد اتوبوسرانی تهران و حومه و کارگران شرکت الومینیوم سازی اراک و ... سبب واکنش برخی از پایوران رژیم شد. بدون شک علت سرکوب وحشیانه کارگرانی که با دست خالی برای حقوق خود به خیابان آمدند، مساله امنیت نظام است. خشونت حکومتی علیه اعتراض مسالمت آمیز کارگران نه از قدرت رژیم ولایت فقیه بلکه از ضعف و هراس حکومت است. رژیمی که از یک تجمع مسالمت آمیز احساس ناامنی می کند، رژیمی ضعیف و درمانده است که فقط با سرنیزه حکومت می کند. تعویق یا عدم پرداخت مزد کارگران برای ماههای متوالی، شیوه ای ارتجاعی و ظالمانه برای استثمار شدید کارگران و جلوگیری از رشد مبارزه آنان برای مزد عادلانه و بهبود زندگی است. این شیوه اعمال شده در واحدهای تولیدی توسط خشونت حکومتی علیه مزدبگیران و به نفع صاحبان سرمایه است. به همین روال از شلاق بر بدن کارگران تا زندانی کردن آنها را شاهد هستیم. روز اول مهر، روز بازگشایی مدارس، به برکت اقتصاد مقاومتی ولی فقیه برای میلیونها خانواده و هزاران دانش آموز، به جای روز شادی و نوآوری، روز نمایش فقر و تهدیدستی خواهد بود. درک وضعیت دانش آموزانی که پدران شان ماههاست حقوقی دریافت نکرده اند کار سختی نیست. به ویژه در کشوری ثروتمند از نظر منابع طبیعی، تحصیل نه تنها رایگان نیست بلکه طبقاتی و جنسیتی هم شده است. اعتراف وزیر کار رژیم به ترک تحصیل دانش آموزان و یا عدم ورود کودکان به مدارس در اثر فقر، گوشه ای از وضعیت بحرانی تحصیل و آینده کودکان در زمینه دانش را نشان می دهد. علی ربیعی در ۱۹ شهریور گفت که ۳۵ هزار دانش آموز کلاس اولی به دلیل فقر وارد مدارس نشده اند. این رقم از کلاس اول تا ششم به ۱۴۶ هزار دانش آموز خواهد رسید که نمی توانند به مدرسه بروند (تسنیم ۱۹ شهریور) البته آمار واقعی بیش از اینها است. در روزهای اول شهریور ماه، خبرگزاری حکومتی مهر در یک گزارش اعلام کرد که: «دانش آموزان سیستان و بلوچستان زیر سقف فقر درس می خوانند» کودکان کارگران آذر آب و هپکو هم در همین ردیف کودکان می توانند قرار گیرند. رنج و غم زخمی شدن پدران شان را بر این فقر و تنگدستی باید اضافه کرد. زندانی کردن فعالان کارگری مثل رضا شهابی که اکنون در اعتصاب غذا به سر می برد و سرکوبی دَدمنشانه کارگران، ننگ رژیم جهل و نیستی ولایت فقیه و محکوم است.

Thursday, September 21, 2017

سخنان ترامپ و واکنش پایوران رژیم.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر... پنجشنبه ۳۰ شهریور سخنان ترامپ و واکنش پایوران رژیم زینت میرهاشمی برای اولین بار موضوع حقوق بشر و جدا کردن منافع مردم ایران از منافع حکومت، در مجمع عمومی سازمان ملل توسط رئیس جمهور آمریکا در روز سه شنبه ۲۸ شهریور مطرح شد. در مورد رژیم جمهوری اسلامی در حالی که مساله برجام و چشم انداز آن بخش حاشیه ای از حرفهای ترامپ را شامل می شد، موضوع حقوق بشر و تروریسم رژیم ایران جنبه اصلی داشت. حرفهای ترامپ بر پایه سرکوب مردم توسط حکومت و استفاده حکومت از پول نفت برای صدور خشونت، برای بقای دیکتاتوری بشار اسد، حزب الله و ... استوار بود. در نهایت ترامپ حرف دل مردم ایران را با صدای بلند اعلام کرد. خواست تغییر حکومت. البته قبل از ترامپ مردم ایران بارها بارها در شکلهای گوناگون از تظاهرات خیابانی تا شکنجه گاهها بر خواست خود مبنی بر تغییر حکومت ایران صحه گذاشته اند. اگر این حرفهای ترامپ غلط است چرا حکومت درهای زندان را به روی گزارشگر حقوق بشر و نهادهای بین المللی برای بازدید باز نمی کند. روزنامه های حکومتی و پایوران رژیم از ریز و درشت، ترامپ را زیر بمباران نوشته ها و حرفهای خود از زاویه برجام قرار دادند. تیتر روزنامه های حکومتی هیچکدام به مسایل حقوق بشری و فساد حکومتی در ایران که در حرفهای ترامپ وجود داشت، اشاره نکردند. حرفهای وی سیستم رژیم در کل به ویژه دستگاه دیپلماسی رژیم را به هم ریخت. حرفهای ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل، سیمای واقعی حکومت ایران که حسن روحانی برای بزک کردن آن به سازمان ملل پا گذاشته بود را افشا کرد. صرف نظر از شخصیت ترامپ و عملکرد دولت آمریکا در جهان، حرفهای مشخص رییس جمهور آمریکا پیرامون خواست مردم ایران و این که رژیم ایران دشمن مردم ایران است، بی سابقه بود. اما پاسخ پایوران رژیم علامت محسوس به هم ریختگی را نشان داد. روحانی حرفهای ترامپ را جاهلانه توصیف کرد. وی خواستار معذرت خواهی ترامپ از مردم [بخوانید استبداد مذهبی] ایران شد. سرکرده کل سپاه پاسداران، سرلشکر جعفری، سخنان ترامپ را اتهام زنی دانست. اسحاق جهانگیری سخنان ترامپ را بیانیه ای علیه آزادی و دموکراسی [بخوانید زندان و شکنجه] و برای ترویج افراطی گری و خشونت اعلام کرد. ظریف سحنان ترامپ را «وقیحانه و جاهلانه، سخیف و بی محتوا» اعلام کرد. در روزهای آینده حتما شاهد موضع گیریهای پایوران ریز و درشت حاکمیت و به ویژه شخص خامنه ای خواهیم بود. هر ناظر بی طرف که گفتار و کردار سران رژِیم را مورد توجه قرار دهد، با قاطعیت بر جهل و فریبکاری نظام ولایت فقیه و رییس جمهور شیاد آن مُهر تایید می زند.

Wednesday, September 20, 2017

تل آویو یا مریوان؛ جمهوری اسلامی از که هراس دارد؟. منصور امان.

تل آویو یا مریوان؛ جمهوری اسلامی از که هراس دارد؟ . سیاست مُداخله گرانه رژیم جمهوری اسلامی در عراق با تهدیدها و فعالیتهای تخریبی علیه همه پُرسی اقلیم کُردستان عراق ابعاد گُسترده ای تری یافته است. جبهه گیری سیاسی و نظامی حاکمان ایران علیه این همه پُرسی که به گونه علنی و در برابر دیدگان مردُم ایران و عراق و همه بازیگران منطقه ای و بین المللی صورت می گیرد، رویه دیگر سیاستی است که از هنگام اشغال عراق توسُط آمریکا در سال ۲۰۰۳، بر تجزیه مذهبی و فرقه گرایانه عراق و فرمانروایی نیابتی بر آن روی دوش اکثریت جمعیت شیعه این کشور مُتمرکز شده است. یک هفته پیش از تاریخ اعلام شده برای برگُزاری همه پُرسی استقلال کردستان عراق، رژیم مُلاها همه پرده های خویشتنداری و موعظه گوییهای ریاکارانه را کنار زده و غرقه در ساز و برگ دُشنام، زورگویی و تهدید نظامی، علیه دولت محلی کُردستان آرایش گرفته است. آقای علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت مُلاها، به صراحت از "اثرات ضد امنیتی" همه پُرسی بر اقلیم کُردستان سُخن رانده است. کسانی که با متُدهای "ضد امنیتی" محبوب رژیم ولایت فقیه به ویژه در عراق آشنایی دارند، به خوبی مفهوم پنهان در این سُخنان که مجموعه ای از اقدامات خرابکارانه سیاسی و نظامی تا مرز دخالت مُستقیم را در خود جای داده، درک می کنند. آنچه که حاکمان جمهوری اسلامی را بیش از همه نگران و هراسان ساخته، تاثیر این همه پُرسی و نتیجه آن بر کُردستان ایران و میلیونها کُرد ایرانی ساکن آن است که از هنگام قُدرت گیری رژیم استبدادی – مذهبی ولایت فقیه، زیر شدیدترین سرکوبها و فشارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دینی قرار داشته اند. آنها بیم دارند ثبات لرزانی که به بهای لگدمال کردن حُقوق خلق کُرد به دست آورده اند، در معرض خطر قرار بگیرد. با این حال واکُنش دفعی به سیاست فرقه گرایانه و تبعیض آمیز رژیم ولایت فقیه علیه اقوام و ملیتهای ایران، یک ویژگی کُردی نیست. از شرق تا غرب و از شُمال تا جُنوب، در هر نُقطه ای که این رویکرد نمود عینی پیدا می کند و بر زندگی جامعه حاکم می شود، شکافهای عمیقی ایجاد کرده و میزان ضربه پذیری مُناسبات حاکم در آن نُقطه را افزایش می دهد. بی گمان حساسیتهای حاکمان کشور نسبت به رابطه آتی کُردستان عراق با کشورهای که آنها را دوست خود به حساب می آورد، یکی از انگیزه های جبهه گیری هیستریک شان علیه اقلیم است. با این وجود، فاکتور مزبور در تعیین رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به مساله کُردستان عراق حداکثر نقشی ثانوی بازی می کند. ریشه دُشمنی رژیم ولایت فقیه با همه پُرسی در کشور همسایه، صف بندی خارجی "نظام" نیست، بلکه آرایش مُستبدانه و پاره انگارانه داخلی آن است. بوی خطر از ناحیه ریاض و تل آویو به مشام حاکمان ایران نمی رسد، بلکه از جانب سنندج و مریوان دماغ شان را به هم می پیچاند. سیاست بُحران سازی خارجی و مداخله گری فرا مرزی به مثابه اهرُم غلبه بر بُحران داخلی، در جبهه گیری علیه کُردستان عراق با شفافیتی خیره کننده خود را به نمایش گذاشته است. در این آیینه نه فقط رویکرد و متُدهای ثابت رژیم ولایت فقیه در برخورد به تضادها و چالشهای داخلی، بلکه آثار موجود و حقیقی آن نیز بازتاب یافته و برای همگان مُشاهده پذیر گردیده است.

Tuesday, September 19, 2017

رویدادهای هنری ماه (مرداد ۱۳۹۶) فتح الله کیائیها.موسیقی...........

رویدادهای هنری ماه (مرداد ۱۳۹۶) فتح الله کیائیها موسیقی خواننده حکومتی هم بی نصیب نماند. تیغ کهنه و زنگ زده علم الهدی بر گردن خواننده حکومتی هم فرود آمد. از اجرای حامد زمانی در جشن امام رضا در شهر مشهد، جلوگیری شد. خواننده مزبور شکایت کرد: "این اتفاق با وجود همه هماهنگیها و تلاش شبانه‌ روزی تیم ما برای اجرای این برنامه درخور شان مردم مشهد و امام رضا اتفاق افتاده است." وی ادامه داد: "پس از این تصمیم و ابلاغ آن به ما، بدون عذرخواهی و هیچ توضیحی، راهی تهران شدیم و متاسفانه این رویه در چنین روزی بسیار ناراحت ‌کننده بود." خواننده حکومتی تصریح کرد: "ما برای حفظ شان و حرمت مکانی و زمانی برنامه، یک هفته تمرین کردیم تا بتوانیم با تجهیزات دیجیتال و چند کیبورد، بدون سازهای دیگر گروه ‌مان، اجرا داشته باشیم. این رفتارها فقط نام مشهد را در کشور خراب می‌ کند و بهانه به ‌دست معاندان ضد انقلاب خارج از کشور می‌دهد." تشویق حضار باعث جلوگیری از اجرای کنسرت لیان شد کنسرت گروه "لیان" در سالن میلاد که روز 14 مرداد در نمایشگاه بین ‌المللی تهران برگزار شد، در بخشهای پایانی به دلیل تشویق‌مخاطبان، با قطع نور و صدا توسط مسوولان روبرو گردید. محسن شریفیان، سرپرست گروه ضمن بیان این مطلب گفت: "نمی‌ دانم کجای کار گره خورده است که چنین برخوردهایی با هنرمندان می ‌شود و به دلیل تشویق‌ مخاطبان، برق و صدای سالن را قطع می‌ کنند؟ این دومین مرتبه است که در این سالن کنسرت برگزار می‌ کنم و دچار مشکل می‌ شوم." وی افزود: "زمانی که مردم از اجرای گروه لیان هیجان ‌زده بودند و با شور و شوق تشویق می‌ کردند، مسوولان برق و صدای سالن را قطع کردند و برخی از دست‌ اندرکاران سالن هم گفته ‌اند که حاضران در سالن بیش از حد در حال تشویق کردن و دست زدن بودند. به هر حال کنسرت با عواطف و احساسات مخاطبان گره‌ خورده است و هیچ جای دنیا چنین رفتاری با این موضوعات نمی ‌شود." شریفیان همچنین از ممنوع الاجرا بودن گروه خود در جنوب ایران خبر داد و گفت: "بسیاری از مخاطبان مان از جنوب کشور برای دیدن کنسرتهای مان به تهران می‌ آیند و این توهین به آنهاست." اعلام مطالبات 2600 فعال موسیقی یکسال پس از نامه بیش از دو هزار و ۶۰۰ هنرمند موسیقی به حسن روحانی در اعتراض به لغو کنسرتها، آنها بار دیگر در اعتراض به این موضوع در خانه موسیقی گرد آمدند و نامه ‌اعتراضی دیگری به وی نوشتند. این گردهمایی بعد از ظهر چهارشنبه ۱۱ مرداد ماه در ساختمان شماره یک خانه موسیقی ایران و با حضور هنرمندان و اهالی موسیقی برگزار شد. در بخشی از این نامه آمده است: "لغو غیرقانونی کنسرتها در سالهای اخیر و اوج‌ گیری این بلیه در زمان دولت یازدهم، جانهای شیرین را به لب رسانده و متاسفانه فریاد و فغان اهالی هنر موسیقی هم راه به جایی نمی ‌برد." امضاکنندگان ار روحانی خواستار برآوردن چهار خواسته خود به شرح زیر شدند: - انتخاب فردی آگاه، شجاع و مدافع حقوق هنرمندان به‌ عنوان وزیر ارشاد اسلامی که به‌ سادگی و به ‌سرعت تسلیم گروههای فشار و مخالفان فرهنگ و هنر نشود - ایستادگی دولت بر سر مجوزهایی که برای کنسرتها و برنامه‌های دیگر صادر می‌کند - ایجاد ساز و کار جبران خسارت و پرداخت تمام و کمال غرامتها به هنرمندان در صورت اعمال سلیقه‌ های شخصی - شفاف ‌سازی و روشنگری دولت در مورد پشت پرده گروههای فشاری که مانع از برگزاری کنسرتها می ‌شوند و محکوم کردن آنها سینما جعفر پناهی رو در روی فیلم دولتی پنجشنبه ۲۶ مرداد مرکز آفرینشهای کانون پرورش فکری کودکان میزبان یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی بود. در این مراسم محمد حسین مهدویان، کارگردان فیلم دولتی "ماجرای نیمروز"، جایزه سفارشی "دیپلم افتخار" این جشنواره را به دست آورد. جعفر پناهی، کارگردان نام آشنا که روی صحنه بود از اهدای جایزه این فیلم سر باز زد. او در سخنانی کوتاه از مسوولان خواست ضمن رانت دادن به فیلمهای دولتی، امکاناتی هرچند اندک در اختیار سینمای مستقل ایران قرار دهند. قرار بود در جشن منتقدان سینمای ایران جعفر پناهی همراه با رخشان بنی‌ اعتماد و محسن امیریوسفی جایزه بهترین کارگردانی را به حمید نعمت ‌الله به خاطر فیلم "رگ خواب" اهدا کنند، اما وقتی متوجه شدند دیپلم افتخار را هم باید به کارگردان "ماجرای نیمروز" بدهند، منصرف شدند. دست ‌اندرکاران جشنواره پادرمیانی کردند و او را روی سکو برگرداندند و تلاش کردند او را متقاعد کنند اما پناهی نپذیرفت. او در این باره گفت: "ما مخالف این نیستیم که چه کسی فیلم بسازد یا نه. وقتی صحبت از ساخت فیلمهای دولتی با بودجه‌ های کلان دولتی و اختصاص چندین سالن سینمایی به آن است، حداقل چند سالن سینمایی نیز به ما بدهید." شرح کامل "ماجرای نیمروز" را می توانید در شماره قبل "نبرد خلق" بخوانید. مایکل مور این بار در نقش رهبر هالیوودیها علیه ترامپ "مایکل مور"، فیلمساز و فعال سیاسی آمریکایی، سه شنبه شب ( 24 مرداد) بعد از پایان شوی "برادوی" اش در نیویورک از تماشاگران دعوت کرد او را در تظاهرات در مقابل برج ترامپ همراهی کنند. او اعلام کرد که برای کسانی که او را همراهی کنند، اتوبوس فراهم کرده است تا آنها را از تئاتر برادوی به برج ترامپ ببرد. دهها نفر صف بستند تا در این حرکت اعتراضی شرکت کنند. مایکل مور در صفحه فیس بوک خود ویدیویی پست کرده است که تظاهر کنندگان را نشان می دهد. در بین آنها ستاره های هالیوود از جمله "مارک رافالو"، برنده اسکار، "اولیویا وایلد" و "ماریسا تومی" به چشم می خورند که شعارهایی علیه کوکلاکس کلان و فاشیسم در آمریکا سر می دادند. در این مراسم همچنین تظاهرکنندگان برای "هدر هیر"، دختر جوانی که در تظاهرات خشونت آمیز برتری طلبان سفیدپوست در "شارلوتسویل" ویرجینیا کشته شد، شمع روشن کردند. این تظاهرات پس از کنفرانس مطبوعاتی رییس جمهور آمریکا صورت گرفت که در آن دو طرف را برای رویدادهای شارلوتزویل مقصر دانست. گلشیفته فراهانی و آواز کژدمها گلشیفته فراهانی زنی است تجربه گرا و مرز شکن؛ این را هم در زندگی خصوصی و هم در عالم سینما به ظهور رسانده است. او هنرمندی است که درجا زدن و تکرار را در شان خود نمی بیند و لذا به آب و آتش می زند تا همواره چهره ای دگر از هنر خود را در معرض قضاوت هنر دوستان قرار دهد. گلشیفته فراهانی اینک در فیلم هندی "آواز کژدمها" توانسته جلوه های جدیدی از تواناییها و قابلیتهای خویش را نشان دهد. "آواز كژدمها"، ساخته "آنوپ سینگ" که برای اولین بار در "پیاتزا گرانده" در هفتادمین دوره جشنواره جهانی فیلم "لوکارنو" با حضور وی و در برابر حدود هفت هزار تماشاگر به نمایش درآمد، او را در نقش متفاوتی به نمایش می گذارد که شباهتی به نقشهای قبلی ‌اش ندارد. گلشیفته فراهانی نقش دختری تنها به نام "نوران" را بازی می کند که همراه با اندیشیدن به مادیات، سعی دارد به درجاتی عرفانی در کارش، معالجه بیماران با داروهای گیاهی، هم برسد. در واقع فیلم بیانی آشکار در تقابل این دو دنیا دارد و تلاش برای کسب درآمد نوران را در تناقض با باطن کارش قرار می‌ دهد و به شکلی- نمادین و اسطوره ای - بلایی که او متحمل می‌ شود را هم نتیجه نوعی تقاص برای اندیشه‌ های مادی ‌اش معرفی می کند. مرد مسلمانی که زن شد، در جشنواره فیلم لوکارنو هفتادمین دوره جشنواره جهانی فیلم "لوکارنو" که از قدیمی‌ ترین و مهم ‌ترین جشنواره ‌های سینمایی اروپا محسوب می ‌شود، در "پیاتزا گرانده" لوکارنو در سوییس افتتاح شد. لوکارنو، شهر کوچک و زیبایی در بخش ایتالیایی نشین سوییس است. جنجالی ترین نمایش پیاتزا گرانده فیلمی به نام: "لولا پتر"، ساخته "نادر مکنش"، از فرانسه بود که داستان غریبی را روایت می‌کند :"زینو" پس از آنکه مادرش را از دست می دهد به سراغ پدری می‌رود که بیست و پنج سال از او بی‌ خبر بوده، اما پدرش "فرید" که اهل الجزایر و مسلمان است، بیست و پنج سال قبل تغییر جنسیت داده و بدل به زنی به نام "لولا" شده است. "فنی آردان"، بازیگر زن ستایش شده فرانسوی، نقش لولا را بازی می‌ کند و عجیب اینکه می‌ تواند بسیاری از حسهای مردانه را در این شخصیت پیچیده با تماشاگر قسمت کند و مخاطب ‌گاه باور می ‌کند که شخصیت روی پرده هم زمانی یک مرد بوده است. فیلمساز که خود در خانواده ‌ای الجزایری در پاریس به دنیا آمده، تابوهای موجود در روابط خانوادگی- آن هم در خانواده ‌ای مسلمان - را به چالش می‌ کشد. فیلم با آنکه در ‌‌نهایت از یک ملودرام ساده با ایده ‌ای متفاوت فرا‌تر نمی ‌رود، با این حال می‌ تواند لحظه‌ های زیبایی را در رابطه یک پدر و پسر رقم بزند؛ رابطه‌ای که به نظر نمی ‌رسد هیچگاه بتواند لحظه‌ های گمشده این شخصیتها و نیازهای درونی شان را جوابگو باشد. نقاشی ، عکاسی ، مجسمه سازی نمایشگاه "پیکاسوی کوچک افغان" در صربستان فرهاد نوری که به خاطر استعداد هنری ‌اش به "پیکاسوی کوچک" معروف شده است، برای اولین بار در صربستان نمایشگاه نقاشی برگزار کرد که باعث جلب توجه بسیاری از رسانه‌ ها شد. چهارشنبه ۱۶ اگست ( 25 مرداد)، او و خانواده‌اش برای دیدار با "الکساندر ووییچ"، رییس‌ جمهوری صربستان، دعوت شدند و آقای وویج در این دیدار به آنها پیشنهاد شهروندی و همچنین به پدر فرهاد نوری وعده اشتغال داد. آقای ووییچ خطاب به فرهاد و خانواده ‌اش گفت: "اگر این پیشنهاد ما را قبول کنید، باعث افتخار است." اگرچه این نقاش نوجوان افغان گفته است که دوست دارد برای آموزش نقاشی و زبانهای خارجی به سوییس برود، اما رییس ‌جمهوری صربستان گفته تلاش بیشتری خواهد کرد تا او را قانع کند در کشورش بماند. رنه مارگریت فرانکفورت را شگفت زده کرد "رنه ماگریت" از تلفیق تصاویر عادی، مناظری جادویی خلق می‌ کند. دنیای خاص او هم هنرشناسان حرفه ‌ای و هم تماشاگران عادی را به یکسان شگفت زده می‌ کند. رنه ماگریت یکی از چند نماینده بزرگ سوررئالیسم به شمار می‌ رود که کمابیش در سراسر زندگی هنری و فعالیت پربارش به این مکتب مدرن وفادار ماند. این دنیای سورئالیست اینک و به همت تماشاخانه "شیرن" فرانکفورت در معرض دید هنردوستان قرار داده شده است؛ دنیایی که تنها از عالم ناخودآگاه و پندارهای رویایی ساخته نشده، بل تا حد زیادی از نگاه تامل ‌انگیز و دیدگاه فلسفی اش سرچشمه گرفته است. او که در اواخر دهه ۱۹۳۰ جنبش سوررئالیسم با پیشوایی "آندره برتون"، شاعر نوگرای فرانسوی در پاریس را مکتب متعلق به خویش یافت، شاعری‌ می شود که اشیا را با دیدی نو می‌ نگرد، در آنها مناسبات و معانی تازه ‌ای کشف می‌ کند و جهان یکه‌ خود را می ‌سازد. دیوار برلین در سیطره جنگها و بوسه ها قسمتی از دیوار برلین که "گالری بخش شرقی" نام گرفته، فرصتی برای هنرمندان پدید آورده تا آثار خود را به نمایش بگذارند؛ هنرمندانی مانند "اشتفان رولوف" آلمانی−آمریکایی که تصاویری از دهه ۸۰ را در معرض دید همگان قرار داده است. تمام عکسهای استفاده شده در این نمایشگاه را این هنرمند در سال ۱۹۸۴ از اتفاقات رخ ‌داده مربوط به دیوار برلین به ثبت رسانده است. او نگاهی مستند به "نوار مرگ" دارد که کمتر در عکسهای هنری به آن پرداخته شده است. "نوار مرگ" محدوده ‌‌‌ای به عرض ۹۱ متر بین دو دیوار موازی تشکیل ‌‌دهنده دیوار برلین است که یکی از ‌آنها متعلق به آلمان شرقی و دیگری متعلق به آلمان غربی بود. از این نمایشگاه رو باز می توان تا ۹ نوامبر ۲۰۱۷ دیدن کرد. توتون سیگار هنرمند مصری در مبارزه با سیگار استودیوی هنر "عبدالرحمان الحبروک"، هنرمند مصری، پر از پاکتهای خالی سیگار است. اما او سیگار نمی کشد. با استفاده از توتون سیگار تابلو های پرتره خلق می کند. این هنرمند مصری سپس تابلوهایش را آتش می زند تا خطرهای سیگار کشیدن را به بیننده یاد آور شود. عبدالرحمان که تنها ۲۳ سال دارد، هنرمندی نسبتاً نوپا است و از یک سال پیش شروع به خلق نقاشیهایش کرده است. او می گوید از هنرش استقبال زیادی می شود چون هیچ کس تا اکنون چنین چیزی ندیده است. او بعد از اینکه نقاشی را با تنباکو کشید، روی آن کمی باروت می پاشد و آن را به آتش می کشد. نقشی که روی کاغذ می ماند، در واقع خاکستر به جا مانده است. شعر ماه شعر ماه این شماره را به یکی از کارهای "ی. صفایی " اختصاص داده ایم که سرشار از ایجاز و در حد غیر قابل تصوری تکان دهنده است. با هم بخوانیم: رازچهره! بغض چشمانت جهانی را لرزاند و زهر لبخندت انسانیت را مچاله کرد... نگاه معصومت خدا را به چالش کشید گریه کن، فریاد گریه هایت سنفونی صلح را خواهد نواخت. تو نازنین دخترکم، مونالیزای قرن حاضر نیستی تو، حقیقت تلخ اشکهای تاریخی. ی. صفایی 25 ژوییه 2017 (در تهیه این مجموعه از شبکه های خبری: دویچه وله، یورونیوز، صدای آمریکا، ایسنا، رادیو فردا، رادیو جوان و سایت جنگ خبر بهره گرفته شده است) منبع: نبردخلق شماره ۳۸۸، چهار شنبه اول شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳ اوت ۲۰۱۷

تل آویو یا مریوان؛ جمهوری اسلامی از که هراس دارد؟ منصور امان.

تل آویو یا مریوان؛ جمهوری اسلامی از که هراس دارد؟ منصور امان سیاست مُداخله گرانه رژیم جمهوری اسلامی در عراق با تهدیدها و فعالیتهای تخریبی علیه همه پُرسی اقلیم کُردستان عراق ابعاد گُسترده ای تری یافته است. جبهه گیری سیاسی و نظامی حاکمان ایران علیه این همه پُرسی که به گونه علنی و در برابر دیدگان مردُم ایران و عراق و همه بازیگران منطقه ای و بین المللی صورت می گیرد، رویه دیگر سیاستی است که از هنگام اشغال عراق توسُط آمریکا در سال ۲۰۰۳، بر تجزیه مذهبی و فرقه گرایانه عراق و فرمانروایی نیابتی بر آن روی دوش اکثریت جمعیت شیعه این کشور مُتمرکز شده است. یک هفته پیش از تاریخ اعلام شده برای برگُزاری همه پُرسی استقلال کردستان عراق، رژیم مُلاها همه پرده های خویشتنداری و موعظه گوییهای ریاکارانه را کنار زده و غرقه در ساز و برگ دُشنام، زورگویی و تهدید نظامی، علیه دولت محلی کُردستان آرایش گرفته است. آقای علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت مُلاها، به صراحت از "اثرات ضد امنیتی" همه پُرسی بر اقلیم کُردستان سُخن رانده است. کسانی که با متُدهای "ضد امنیتی" محبوب رژیم ولایت فقیه به ویژه در عراق آشنایی دارند، به خوبی مفهوم پنهان در این سُخنان که مجموعه ای از اقدامات خرابکارانه سیاسی و نظامی تا مرز دخالت مُستقیم را در خود جای داده، درک می کنند. آنچه که حاکمان جمهوری اسلامی را بیش از همه نگران و هراسان ساخته، تاثیر این همه پُرسی و نتیجه آن بر کُردستان ایران و میلیونها کُرد ایرانی ساکن آن است که از هنگام قُدرت گیری رژیم استبدادی – مذهبی ولایت فقیه، زیر شدیدترین سرکوبها و فشارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دینی قرار داشته اند. آنها بیم دارند ثبات لرزانی که به بهای لگدمال کردن حُقوق خلق کُرد به دست آورده اند، در معرض خطر قرار بگیرد. با این حال واکُنش دفعی به سیاست فرقه گرایانه و تبعیض آمیز رژیم ولایت فقیه علیه اقوام و ملیتهای ایران، یک ویژگی کُردی نیست. از شرق تا غرب و از شُمال تا جُنوب، در هر نُقطه ای که این رویکرد نمود عینی پیدا می کند و بر زندگی جامعه حاکم می شود، شکافهای عمیقی ایجاد کرده و میزان ضربه پذیری مُناسبات حاکم در آن نُقطه را افزایش می دهد. بی گمان حساسیتهای حاکمان کشور نسبت به رابطه آتی کُردستان عراق با کشورهای که آنها را دوست خود به حساب می آورد، یکی از انگیزه های جبهه گیری هیستریک شان علیه اقلیم است. با این وجود، فاکتور مزبور در تعیین رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به مساله کُردستان عراق حداکثر نقشی ثانوی بازی می کند. ریشه دُشمنی رژیم ولایت فقیه با همه پُرسی در کشور همسایه، صف بندی خارجی "نظام" نیست، بلکه آرایش مُستبدانه و پاره انگارانه داخلی آن است. بوی خطر از ناحیه ریاض و تل آویو به مشام حاکمان ایران نمی رسد، بلکه از جانب سنندج و مریوان دماغ شان را به هم می پیچاند. سیاست بُحران سازی خارجی و مداخله گری فرا مرزی به مثابه اهرُم غلبه بر بُحران داخلی، در جبهه گیری علیه کُردستان عراق با شفافیتی خیره کننده خود را به نمایش گذاشته است. در این آیینه نه فقط رویکرد و متُدهای ثابت رژیم ولایت فقیه در برخورد به تضادها و چالشهای داخلی، بلکه آثار موجود و حقیقی آن نیز بازتاب یافته و برای همگان مُشاهده پذیر گردیده است.

Monday, September 18, 2017

بیانیه سیاسی آخرین پلنوم ستاد فرماندهی مرکزی فارک – ای پی - آمریکا ۲۱/ برگردان: بابک.

بیانیه سیاسی آخرین پلنوم ستاد فرماندهی مرکزی فارک – ای پی - آمریکا ۲۱/ برگردان: بابک بیانیه سیاسی آخرین پلنوم ستاد فرماندهی مرکزی فارک – ای پی پلنوم ستاد فرماندهی مرکزی فارک – ای پی در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۲۷ جولای، بنیانگذاری یک حزب جدید در ۱ سپتامبر ۲۰۱۷ را اعلام کرد. ستاد فرماندهی مرکزی بالاترین نهاد فارک است. اعضای آن ۶۱ نفر هستند که در آخرین کنفرانس چریکها در سپتامبر ۲۰۱۶ به این سمت انتخاب شدند. برای اولین بار زنان نیز به عضویت این نهاد درآمدند. آمریکا ۲۱ برگردان: بابک از ۲۳ تا ۲۶ جولای پلنوم ستاد فرماندهی مرکزی فارک – ای پی (نیروی مسلح انقلابی کلمبیا – ارتش خلق FARC-EP) زیر نام "همگرایی ملی برای آشتی و صلح" برگزار شد. در این پلنوم مسیر تشکیل کنگره بنیانگذاری ترسیم گردید، کنگره مزبور در باره تبدیل فارک به یک حزب قانونی سیاسی تصمیم خواهد گرفت. پس از بررسی تزهای سیاسی، پلاتفرم برای همگرایی و نیز پیشنهادات در باره دولت انتقالی که در کنگره بنیانگذاری مورد بررسی قرا خواهد گرفت و پس از تخمین چشم انداز سیاسی، نشست پلنوم بر تصمیم خود مبنی بر برداشتن گامهای فعال در جهت صلح و آشتی بر پایه عدالت اجتماعی، مشارکت سیاسی، استقلال، رابطه غیر غارتگرانه و متوازن با طبیعت و نیز خشکاندن فساد تاکید کرد. کنگره، کاراکتر حزب جدید را که دارای انگاشتها و وظایف سیاسی گسترده ای است و در سازماندهی درونی با سنتها و تجربه های دهه ها مبارزه انقلابی سازگاری خواهد داشت، مشخص می کند. کنگره تصمیمهای برنامه ای را که شرایط سیاسی مطالبه می کند و نیز خطوط ضروری برای محقق ساختن استراتژی ما پیرامون انتقال ساختاری نظم اجتماعی موجود را ارایه خواهد داد. کنگره وظیفه دارد که به جامعه کلمبیا به طور عام و به طبقه کارگر در مفهوم فراگیر آن و به طور خاص به همه طردشده ها، به زنان و مردان عادی یک چشم انداز سیاسی عرضه کند که قادر باشد زندگی کنونی و گردش روزمره آن را برایشان بهبود ببخشد. ما اطمینان می دهیم: - استراتژی سیاسی مان برای آینده ی نزدیک بر مبنای ضرورت تشکیل دولت انتقالی، آشتی فراگیر و ایجاد یک ائتلاف دموکراتیک سراسری قرار گرفته است - این جهتگیری و هدف ما از شرکت در انتخابات ۲۰۱۸ است - آماده ایم با تمام نیرو وارد گفتگوهای ضروری برای این امر شویم تا هدفهای یاد شده به واقعیت بپیوندد - ما تلاش خود را در خدمت اتحاد جبهه توده ای و دمکراتیک خواهیم گذاشت، همواره با این درک که قرارها و تصمیمهای برنامه ای می بایست با سطح تاریخی شرایط سازگار باشد. مشخصه شرایط کنونی اجرای قرارداد صلح و ضرورت ارتقای آن به یک آلترناتیو سیاسی است که توانایی پاسخ موثر به مشکلات فوری مردم را داشته باشد ما براین باوریم که نشانه های پر شمار بحران مناسبات کنونی، یک امکان فوق العاده برای پیشرفت دموکراتیک در کشورمان در اختیار می گذارد. براین اساس، پلنوم از نامزدهای ریاست جمهوری دعوت می کند که دورنمای خود از کشور و فعالیتهای شان برای صلح را در اولین نشست کنگره برای نمایندگان تشریح کنند. پس از گفتگوها و مباحثات پرثمر ما به این نتیجه رسیدیم که امضای قرارداد صلح که راه را برای یک راه حل سیاسی هموار می کند، یکی از مهمترین پیروزیهای جبهه مردمی در دهه های اخیر است و تحقق یکی از بزرگ ترین تلاشهای ما پس از قیام که پاسخی به تهاجم به استان "مارکه تالیا" (Marquetalia) در سال ۱۹۶۴ بود، به شمار می آید. کنگره، دفتر چرخه درگیری نظامی را خواهد بست و روند تازه ای را به جریان خواهد انداخت که در چارچوب پیروزی راه حل مذاکره و تحول سیاسی و فرهنگی تاریخی جای گرفته که شاید هنوز در جامعه به اندازه لازم محسوس نیست؛ تحولی که غلبه قطعی بر جنگ و آغاز تحول دموکراتیک روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را در برمی گیرد. اجرای قرارداد صلح در این ماههای آغازین پروسه ای آکنده از مشکلات و موانع بود. با این حال توافق چشم اندازهای عظیمی را گشود. باید در نظر داشته باشیم که اجرای توافق یک پروسه ناهمگون و متعارض است، به بیان دقیق تر یک میدان نبرد است. کیفیت توافق - با وجود وابستگی به اجرای تعهدات از سوی دولت و حکومت – در رابطه بی واسطه با پشتیبانی اجتماعی و توده ای و حرکتهای سیاسی قرار دارد که ما به جریان می اندازیم. بر این اساس باید بپذیریم که هنوز کارهای زیادی در پیش رو داریم. (تصویر۲) پروسه اجرایی شدن توافق با مخالفت خشمگین راست افراطی روبرو شد که با نگرانی شاهد آن است که پیشرفت در آشتی، خط سیاسی ارتجاعی آنها و نیز مقاصد کینه جویانه شان برای حاکم کردن دوباره جنگ بر کشور که از آن سود سیاسی و اقتصادی می برند را خنثی می کند. این امر بی گمان تهدیدی است که نباید دستکم گرفته شود، اما سرنوشت آن عقب ماندن از تاریخ در همین آینده نزدیک است. فراسوی غلبه بر اپوزیسیون نظامی – راست افراطی که از تاریخ جا مانده است، بیش از همه باید این تصور را کنار گذاشت که فرآیند صلح محدود به خلع سلاح فارک – ای پی می شود. پندار یک صلح سرد که در آن فقط سلاحها خاموش می مانند، الزامات اجرای صلح را تامین نمی کند. فقط پس از اجرای تام و تمام توافقهاست که بسته شدن دفتر خشونت در کشور ما به طور واقعی ممکن می شود. ما دوباره همبستگی خود را با مبارزات اجتماعی و توده ای در کشورمان علیه سیاست نو- لیبرال دولت اعلام می کنیم. ما قتل سیستماتیک رهبران و چهره های شناخته شده جنبشهای اجتماعی را محکوم می کنیم و خواهان پاسخ دولتی به آن هستیم تا این شرایط به چرخه جدید شکل گیری یک بدیل سیاسی نیانجامد. ما پشتیبانی خود را فرآیند گفتگو با ELN (ارتش آزادیبخش ملی) اعلام کرده و امیدواریم چشم انداز صلح در برابر سراسر کشور قرار گیرد. به چریکهایی که هنوز مشمول بخشودگی نشده اند، عزم ستاد فرماندهی برای کوتاه نیامدن از خواست آزادی آنها در زمان مقرر شده را ابلاغ می کنیم. در انتها همبستگی خود را با مبارزات خلقهای آمریکا، با کوبا و انقلاب بولیواری ونزوئلا که امروز با هجوم راست فراملیتی روبروست، اعلام می داریم.

نامه رضا اکبری منفرد از زندان رجایی شهر؛ قصد تلافی جویی و انتقامگیری از ما را دارند. هرانا یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷

نامه رضا اکبری منفرد از زندان رجایی شهر؛ قصد تلافی جویی و انتقامگیری از ما را دارند هرانا یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷ رضا اکبری منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که اخیرا با مشارکت در اعتصاب دسته جمعی زندانیان در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان پس از حدود ۴۰ روز به اعتصاب غذای خود پایان داده است، با نگارش نامه ای خطاب به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل از افزایش فشارها بر خود و سایر زندانیانی که بخصوص در این دوره اعتراض مشارکت داشته اند سخن گفته است. او در این نامه منع ملاقات، محدودیت ارتباطات، محدود کردن دسترسی به مواد غذایی، محروم کردن زندانیان از دسترسی به خدمات پزشکی و کاهش غیرمعمول هواخوری زندان را نمونه هایی از این افزایش فشار ها بر شمرده است. متن کامل رضا اکبری منفرد را به نقل از هرانا بخوانید؛ گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران،احتراماً؛ اینجانب رضا اکبری منفرد که در اعتصاب غذای اخیر (زندان گوهردشت) و در اعتراض به شرایط به غایت غیر‌انسانی شرکت کرده بودم، حال به قصد تلافی جویی و انتقام کارگزاران سازمان زندان ها و به صورت خاص مدیر کل سازمان زندان ها (… محبی) تحت شدید ترین فشارهای روحی و جسمی قرار گرفته‌ام. (البته این فشارها بر سایر هم‌بندیان هم وارد می‌شود.) از جمله اینکه قریب به دو ماه است که از ملاقات حضوری محروم شده‌ام، اجازه ملاقات با خواهرم (مریم اکبری منفرد) که او هم در زندان است را نمی‌‌دهند، پرسنل بهداری را از هرگونه رسیدگی به اعتصابیون منع کرده‌اند. حتی به نگهبانان ابلاغ شده که هیچ رسیدگی به ما نکنند؛ به طوری که حتی مانع رفتن ما به بهداری زندان می‌شوند. با وجودی که ۴۰ روز در اعتصاب غذا بوده‌ام ولی حال از امکان دسترسی به هر ماده غذایی (گوشت،لبنیات،میوه، سبزی…) محروم گشته‌ایم و فروشگاه زندان هم رسماً از هر گونه فروش به ما منع شده است. هواخوری را به حدود ۲ یا ۳ ساعت در روز تقلیل داده‌اند و ۲۰ ساعت باید به در و دیوار زندان نگاه کنیم. بدون هیچ امکان رسانه ای تلوزیون، رادیو و حتی کتاب… اینجانب در حالی که شصت و چهارمین سال عمرم را می‌گذرانم به دلیل ۴۰ روز اعتصاب غذا، به شدت دچار ضعف و مشکلات گوارشی ، تنفسی و مفصلی شده‌ام. حتی از تهیه کمترین ماده مغزی هم محرومم و با تاکید و بخشنامه صریح مدیرکل سازمان زندان‌ها (… محبی) با وساطت رییس زندان گوهردشت(مردانی-محمد) ما را تا مرگ تدریجی و سوء تغذیه و … تحت فشار قرار داده‌اند و هیچ امکان خبررسانی (تلفن و…) هم در اختیار نداریم. لذا از شما و کلیه مجامع حقوق بشری خواستار پیگیری این سند هستم، چون ما همگی در زندان گوهردشت کرج با این محرومیت ها و تعدیات از سوی سازمان زندان ها و شخص(محبی) مواجه هستیم و این چه بسا به یک فاجعه در زندان بیانجامد و مسولیت آن تماماً متوجه کارگزاران حکومتی و سازمان زندان‌هاست…..آقای اکبری منفرد به اتهام هوادارای از سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۵ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. او در مردادماه ۹۳ به همراه ۶ زندانی دیگر از زندان اوین به رجایی شهر کرج تبعید شد.

Sunday, September 17, 2017

ایرانیان عزیز" در نیویورک آماده پذیرایی از شیاد.لیلا جدیدی.

فراسوی خبر... دوشنبه ۲۷ شهریور "ایرانیان عزیز" در نیویورک آماده پذیرایی از شیاد لیلا جدیدی حسن روحانی روز یکشنبه پیش از سفر به نیویورک، در فرودگاه بالای منبر رفت و اراجیف گوشخراشی سر داد تا شنوندگان ویژه ای را تحت تاثیر قرار دهد. وی سرآخر نیز با وقاحت ادعا کرد که با گروه های مختلف به خصوص "ایرانیان عزیزمان" هم ملاقات خواهد کرد. روشن است که منظور او عده ای هستند که برای سورچرانی مفتی، از پیش دست چین و بسیج شده اند و گرنه "ایرانیان عزیز" همانهایی هستند که روز چهارشنبه صدای میلیونها ایرانی سرکوب شده را همراه با پذیرایی آتشینی از وی به گوش جهانیان خواهند رساند. روحانی به سه موضوع مشخص و کلیدی رژیم شامل برجام، تروریسم و دیدگاه جهانیان در حالی اشاره کرد که کارنامه رژیمی که وی ریاست قوه مجریه اش را دارد، با توسعه تنش آفرینی با موشک پرانی، صدور تروریسم و بنیادگرایی، حمایت همه جانبه از اقدامات تروریستی و دخالتگری در منطقه شاخص می شود. در صحنه داخلی هم این رژیم از ارتکاب هیچ موردی از نقض حقوق انسانی مردم ایران فروگذاری نکرده که مشخص ترین و تازه ترین نمونه آن وضعیت زندانیان سیاسی و اعتصابی، به ویژه رضا شهابی است و هیچگونه چشم اندازی از بهبود وجود ندارد. روحانی آمریکا را بر سر سفره پر برکت برجام آنهم به سبک گفتار خامنه ای "اگر اخلاق بدشان را کنار بگذارند" دعوت کرد. این همان سفره برجامی است که سالها سوار قطار بی دنده و ترمز برای پهن نشدن آن عقب و جلو می کردند و اکنون پر برکت و باعث "نشاط و شادابی" گردیده! ریس جمهور تحت فرمان ولی فقیه همچنین گفت تلاش خواهد کرد "صدای مردم ایران" را به گوش جهانیان رسانده، به آنها "واقعیت" را بگوید. بدین طریق او اعتراف می کند که به یمن فعالیتهای افشاگرانه کوشندگان در خارج و کاربران رسانه های اینترنتی به ویژه داخل که پیوسته در معرض پیگرد هستند، مردم جهان از واقعیتها آگاه هستند و او به این امید حماقت آمیز است که می تواند همه را ماست مالی کند. "ایرانیان عزیز"، روز چهارشنبه ۲۰ سپتامبر در برابر سازمان ملل متحد ریسیده های این شیاد را پنبه می کنند. مطالبه گران آزادی و عدالت! معترضان به شرایط موجود! روز چهارشنبه به ما بپیوندید

Saturday, September 16, 2017

زنان در مسیر رهایی (مرداد ۹۶).اسد طاهری.

زنان در مسیر رهایی (مرداد ۹۶) اسد طاهری تجاوز گروهی به دختر پاکستانی برای انتقام از برادر ریش سفیدان یک روستا در پاکستان، برای مجازات فردی که به یک دختر نوجوان تجاوز کرده بود، دستور دادند که به خواهر نوجوان او در برابر نگاه همگانی تجاوز گروهی شود. به گزارش منابع محلی در ۴ مرداد، اعضای خانواده های هر دو دختر در این تصمیم گیری دخیل بوده اند و در پی آن، خواهر فرد متجاوز در حضور والدین خود و سایر اعضای دهکده مورد تجاوز قرار گرفته است. با این حال، مادران هر دو دختری که مورد تجاوز قرار گرفته اند، بعدا با حضور در پاسگاه پلیس به طرح شکایت علیه عاملان دو جنایت پرداختند. محل این دو واقعه، روستای مظفرآباد در نزدیکی شهر "مولتان" در جنوب ایالت پنجاب بوده است. آزمایشهای پزشکی، وقوع تجاوز به هر دو دختر را مورد تایید قرار داده است. یک افسر پلیس گفت، نخستین دختری که مورد تجاوز قرار گرفته ۱۲ الی ۱۴ ساله بوده و دختری که در انتقام از این واقعه قربانی تجاوز شده ۱۶ یا ۱۷ سال داشته است. این افسر خبر داد که به دنبال شکایت مادران، ۲۵ نفر دستگیر شده اند. گفتگوی سی.ان.ان با فضانورد زن ایرانی‌ ناسا فضانورد ایرانی‌ الاصل و کاندیدای "ناسا" برای ماموریتهای آینده، در مصاحبه ‌ای به سووالات شبکه سی‌.ان‌.ان پاسخ داد. "یاسمین مقبلی" که از پدر و مادری ایرانی در آلمان به دنیا آمده، سرگرد نیروی دریایی آمریکا است و تجربه خلبانی بالگردهای جنگی را نیز در کارنامه خود دارد. وی همچنین فارغ ‌التحصیل مهندسیIT و مهندسی هوافضا از "موسسه فناوری ماساچوست" (دانشگاه MIT) است. وی در رابطه با دوره ی آموزشی که در حال گذراندن است گفت: "این آموزشها حدود دو سال طول می کشد و در این مدت ما با جتهای T-۳۸ کار خواهیم کرد و درباره سیستمهای موجود در ایستگاه فضایی بین‌ المللی آموزش می‌ بینیم. علاوه بر این موارد، آموزش زبان روسی، رباتیک و آزمایشهای پیشرفته فضایی در این دو سال پوشش داده خواهد شد." مقبلی نگاه خود به مساله حضور زنان در مشاغل و رشته هایی که "مردانه" به شمار می روند را اینگونه توضیح داد: "نسل آینده باید من و همدوره ‌ایهای من را ببیند و بداند که هر کسی با هر پیش‌ زمینه و تجربه ‌ای می ‌تواند موفق شود. برای مثال گاهی این تفکر وجود دارد که پسرها و مردها برای انجام بعضی کارها ساخته شده‌ اند. این موضوع نباید بر تصمیمات ما تاثیر بگذارد و نباید یک آینده درخشان را به این خاطر نابود کرد." وی افزود: "من به همه دختران جوان توصیه می‌ کنم که دست کشیدن از رویاهای شان را به خاطر این تفکر که مردها در این زمینه ‌ها بهتر هستند، کنار بگذارند." زن جوان ایرانی‌ برنده جایزه انجمن ریاضیات اروپا شد دانشمند زن جوان ایرانی - سوئدی جایزه‌ معتبر انجمن ریاضی اروپا را از آن خود کرد. این جایزه هر چهار سال یک بار به برترین ریاضیدان جوان اروپایی تعلق می ‌گیرد. سارا زاهدی بیشتر به دلیل تحقیقات روی توسعه‌ سیستم شبیه‌ ساز رایانه ‌ای برای رفتار مایعاتی که با یکدیگر مخلوط نمی ‌شوند، شهرت دارد. این محقق جوان ایرانی یکی از ده برنده جایزه ۲۰۱۶ "انجمن ریاضیات اروپا"European Mathematical Society و تنها زن در میان این برندگان است. موفقیت او بازتاب وسیعی در رسانه های سوئد و خارجی داشته است. خانم زاهدی به عنوان جایزه مبلغ ۵ هزار یورو دریافت خواهد کرد. سارا زاهدی ۳۴ ساله و متولد تهران است. پدر او پس از انقلاب توسط حکومت ایران اعدام شد و مادرش او را که تنها ۱۰ ساله بود، به تنهایی به سوئد فرستاد. او که یک کودک پناهجوی تنها به معنای واقعی کلمه بود، امروز با وجود تنها ۳۴ سال سن استادیار دانشگاه سلطنتی تکنیک استکهلم است که یکی از معتبرترین و برجسته ترین دانشگاههای صنعتی اروپا بشمار می رود تخصص زاهدی در زمینه‌ آنالیز اعداد است که کاربرد آن در بهینه ‌سازی و بالا بردن صحت انجام شبیه‌ سازیهای رایانه ‌ای است. نتیجه‌ تحقیقات زاهدی می‌ تواند در کاهش خطرات زیست محیطی ناشی از نشت نفت بسیار موثر واقع شود. نرخ بیکاری زنان با تحصیلات عالی در ایران دو برابر مردان است مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده، در نشست "هم ‌اندیشی زنان فعال اقتصادی" که روز ۱۱ مرداد برگزار شد، با انتقاد از اینکه نرخ بیکاری زنان با تحصیلات عالی ٢٣ درصد است در حالیکه این نرخ در میان مردان ١١ درصد است، گفت: "با وجود اینکه این فاصله درحال کاهش است، اما شاخص بیکاری زنان دو برابر مردان است." فهیمه فرهمندپور، همزمان از کاهش نرخ مشارکت زنان در سالهای ٩٠ تا ٩٢ انتقاد کرد و گفت: "نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سال ٩٢، ١٢/۴ درصد بوده است، این درحالی ‌ست که اشتغال در بخش غیررسمی با ۲۵درصد، هم فرصت و هم چالش برای زنان محسوب می ‌شود." وی توزیع جمعیت زنان شاغل را در بخش خدمات ۵١/۶ درصد، کشاورزی ٢٢/۴ و صنعت ٢۵ درصد اعلام کرد و افزود: "متاسفانه این میزان از جمعیت زنان به طور عمده در سطوح پایین ‌تر تصمیم‌ گیری و تصمیم‌ سازی هستند. برای مثال در استان گیلان ۶٠ درصد زنان در به شکل مستقیم در بخش کشاورزی فعال هستند، اما نرخ مشارکت آنها در تبادل مالی کمتر از ١۵درصد است. به این ترتیب زنان بیشتر در قاعده هرم شاغلان هستند." مبارزه زنان کشورهای عربی علیه تجاوز و اعمال خشونت کنشگران حقوق زنان در کشورهای عربی در سالهای گذشته به موفقیتهای چشمگیری دست یافته ‌اند. در این‌ رابطه از جمله می ‌توان به تغییر قانونی اشاره کرد که بر اساس آن متجاوز در صورت ازدواج با قربانی خود از مجازات معاف می ‌شد. مبارزه برای احقاق حقوق زنان در کشورهایی که به نام اسلام قوانین زن ‌ستیز وضع و به مرحله‌اجرا می گذراند، آسان نیست. آمار نشان می‌ دهد که در بسیاری از این کشورها "تجاوز جنسی به دختران نابالغ" حتی جرم محسوب نمی ‌شود. اردن یکی از کشورهایی است که تا آوریل سال جاری میلادی در آن با استناد به ماده ‌۳۰۸ قانون کیفری این کشور، تجاوز مردانی که با قربانی خود ازدواج می‌ کردند، غیرقابل مجازات ارزیابی و حکم آزادی متجاوز صادر می ‌شد. این ماده در پی مبارزات پیگیر کنشگران زن این کشور سرانجام تغییر کرد. "امل اطراش"، یک فعال حقوق زنان، می گوید کنشگران اردنی در لغو قانون معافیت متجاوز از مجازات، از همبستگی زنان تونسی برخوردار بودند. دولت تونس چند سال پیش از اردن، قانون بحث‌ برانگیز مشابهی را لغو کرد. پس از لغو این قانون، سن ازدواج دختران تونسی نیز از ۱۳ به ۱۶ سال افزایش یافت. "خدیجه ریاضیی"، یک فعال حقوق زنان مراکشی نیز می گوید: "مراکش قانون حمایت از متجاوزان را در سال ۲۰۱۴ لغو کرد. این تصمیم در پی خودکشی دختر ۱۶ ساله ‌ای اتخاذ شد که در سال ۲۰۱۲ مورد تجاوز قرار گرفته و مجبور به ازدواج با متجاوز خود شده بود." بوستانهای زنانه ترفند دیگری برای قرنطینه زنان به گزارش گاردین، پارکهای ویژه زنان مانند "بوستان بهشت مادران" در تهران و دیگر شهرهای ایران از جمله اصفهان راه اندازی شده است، اما منتقدان بر سر اینکه آیا این هم نقشه دیگری برای پنهان کردن زنان از انظار عمومی است، اختلاف نظر دارند. زنان نگهبان با اونیفورمهای آبی و دستکشهای سفید همه چیز را زیر نظر دارند. عکاسی هم اکیدا ممنوع است. البته این پارکها چندان مناسب زنان ساخته نشده است. زمین بازی بچه ها محدود است، مکانهایی برای عوض کردن لباس نوزادان وجود ندارد و پسربچه های بالای پنج سال راه داده نمی شوند. برای پرهیز از این که ساختمانی به پارک مشرف نباشد، پارکها در حومه شهر ساخته شده است و این معضل دسترسی زنان را مشکل می کند. دوگانه غریبی است، ایران برای زنان پارک می سازد، اما به نظر نمی رسد به کیفیت آن برای این که به طور ویژه برای زنان جذابیت داشته باشد، اهمیتی نداده است. با این وجود گروهی معتقدند در هر صورت گروهی از زنان از این پارکها استفاده می کنند. برای زنان خانواده های مذهبی این اغلب تنها امکان گذراندن اوقات فراغت خارج از خانه بدون روسری است. جریمه ۸۵ هزار دلاری پلیس کالیفرنیا به علت کشف حجاب اجباری پلیس شهر لانگ‌ بیچ در جنوب کالیفرنیا به علت آن که یکی از افسرانش به زور روسری یک دختر مسلمان را برداشته بود، در دادگاه محکوم شد و ناچار به پرداخت ۸۵ هزار دلار غرامت به "کریستی پاول"، دختر مسلمان شد. خانم پاول در سال ۲۰۱۵ در شهر ساحلی "لانگ‌ بیچ" (جنوب غربی لس ‌آنجلس) از سوی یک افسر مرد پلیس بازداشت و با نادیده گرفته شدن درخواستش برای حضور یک پلیس زن در هنگام بازرسی، مجبور شده بود حجابش را در حضور افسر مرد بردارد. وی بدون این که اجازه داشته باشد دوباره باحجاب شود، یک شب را در کلانتری به صبح رسانده بود؛ تجربه‌‎ای که از آن تحت عنوان "رعب‌ آور و هولناک" یاد می‌ کند. با وجود این که شهرداری و اداره پلیس شهر لانگ ‌بیچ پس از این واقعه برای نحوه مواجهه با کسانی که به دلایل مذهبی سر و صورت شان را می‌ پوشانند آیین‌ نامه خود را اصلاح کرد، اما خانم پاول با حمایت شورای روابط عمومی مسلمانان آمریکا به مجامع قضایی شکایت کرد. پس از دو سال، او و شورای شهر لانگ بیچ که متولی اداره نیروهای پلیس این شهر است، توافق کردند که خانم پاول با دریافت ۸۵ هزار دلار غرامت رضایت دهد. اکنون اداره پلیس این شهر کالیفرنیا موظف است بازرسی از زنان محجبه را به افسران زن پلیس واگذار کند و آنها هم تنها در صورت ضرورت در محلی که مردی حضور ندارد، روسری یا سرپوش مظنون را برمی ‌دارند. تظاهرکنندگان تونسی: "زن مکمل نیست، زن همه چیز است" هزاران نفر از مردم تونس برای احقاق حقوق زنان در این کشور دست به تظاهرات زدند. معترضان حزب حاکم را متهم کردند که در صدد محدود کردن حقوق زنان است. قانون اساسی مصوب ۱۹۵۶ تونس حقوق برابر زن و مرد را به رسمیت می‌ شناخت. بیش از ۶ هزار تن از مردم تونس که اکثرا زن بودند، در راه‌ پیمایی روز دوشنبه ۱۳ اوت برابر با ۲۲ مرداد از حزب حاکم "النهضة" این کشور خواستند اصل مربوط به تضمین حقوق برابر زنان و مردان مندرج در قانون اساسی سابق تونس، مصوب سال ۱۹۵۶ را تغییر ندهد. در این اصل قانون اساسی آمده است: "زن و مرد کاملا برابر حقوق ‌اند." در طرح قانون اساسی جدید تونس، این دو "مکمل" یکدیگر خوانده شده‌ اند: "زنان و مردان مکمل یکدیگرند." معترضان پلاکاردهایی حمل می ‌کردند که روی آنها نوشته شده بود: "زن مکمل نیست؛ زن همه چیز است." تظاهرات کنندگان همچنین از دولت خواستند، مسایلی چون مبارزه با بیکاری و رشد کشور را در دستور کار خود قرار دهد. حزب النهضة که از اکتبر سال گذشته دولت کنونی تونس را تشکیل داده، اعلام کرده بود که دولتش قوانین شرعی را به اجرا نخواهد گذاشت و حقوق زنان را رعایت خواهد کرد. (منابع: بی بی سی، صدای آمریکا، ایلنا، استکهلمیان، دویچه وله)

چمدانی که ترامپ برای نیویورک بسته است.منصور امانو

چمدانی که ترامپ برای نیویورک بسته است منصور امان در آستانه برگزاری نشست مجمع عُمومی سازمان ملل، دولت آمریکا با برقراری تحریمهای تازه ای علیه رژیم جمهوری اسلامی، زیر سیاست خود مبنی بر افزایش فشار بر حاکمان ایران خط تاکید کشید. انتظار می رود ماجراجوییهای میلیتاریستی رژیمهای ایران و کُره شُمالی و خطر آن برای صُلح جهانی، یکی از موضوعهای اصلی نشست یاد شده باشد. به موازات ادامه تعلیق چهارماهه تحریمهای هسته ای از سوی آمریکا، واشنگتن تحریمهای جدیدی علیه فعالیتهای غیرمُرتبط با برنامه اتُمی مُلاها وضع کرد که تحریکات موشکی و تبهکاری سایبری رژیم ولایت فقیه را دربر می گیرد. مُجازاتهای اعلام شده آمریکا علیه هفت فرد و چهار شرکت، اگرچه برای هدف گرفته شدگان می تواند پیامدهای اقتصادی محدودی داشته باشد، بی تردید اما تاثیر سیاسی لمس پذیری بر رویکرد فراگیر دولتها و شرکتهای علاقمند به مُعامله با مُلاها می گذارد. ارسال علامتهایی اینگونه از کاخ سفید، با بالا بردن ریسک مُبادله مالی – اقتصادی با حاکمان ایران، طرفهای آنها را به احتیاط و برداشتن گامهای کوتاه وادار ناگُزیر می سازد. از سوی دیگر، پیام شفافی که ایالت مُتحده از این طریق پیرامون رویکرد خود به مساله رژیم جمهوری اسلامی مُنتقل می کند، دیگر مُتحدان آمریکا در توافُق هسته ای وین را نیز به تحرُک بیشتر در این پهنه مُشترک می کشاند. آثار این امر به ویژه درمورد اُروپا، هر چه نزدیک شدن به سیاست مهار منطقه ای رژیم مُلاها خواهد بود. تحولات روزهای اخیر که با سختگیری بر اجرای "برجام"، تعلیق تحریمهای هسته ای و اعمال همزمان تحریمهای دیگر شاخص گردیده، بازتاب دهنده یک رویکرد دوجهی است که می تواند خُطوط اصلی سیاست آمریکا در برخورد به مساله بُحرانهای هسته ای و غیرهسته ای رژیم مُلاها را ترسیم کند. سیاست مزبور به مُوازات مهار اتُمی رژیم مُلاها، فشار بر فعالیتهای مُخرب آن در منطقه را افزایش داده و کانونهای شکل گیری اش را هدف قرار می دهد. آقای ترامپ بار خود را برای شرکت در نشست مجمع عُمومی سازمان ملل بسته است. او با تشریح رویکرد آمریکا پیرامون بُحرانهای کُره شُمالی و رژیم ایران تلاش خواهد کرد نظر مُتحدانش را جلب کند و در بهترین حالت، جبهه ای بین المللی گرد سیاست مزبور تشکیل دهد. با این یا آن بسته، فرستادگان جمهوری اسلامی با چمدان خالی نمی توانند راهی نیویورک شوند.

Friday, September 15, 2017

هدف گیری فعالیتهای تروریستی رژیم.زینت میرهاشمی.

هدف گیری فعالیتهای تروریستی رژیم زینت میرهاشمی این که چه کسی سایه جنگ را از سر رژیم دور کرد، تبدیل به یکی از مشاجره های درونی پایوران حکومت شده و دو مسیر در درون هرم قدرت خودنمایی می کند. برجام و مذاکره یا حرکتهای تروریستی سپاه پاسداران در خارج از مرزها و دخالت نظامی و سیاسی در رویدادهای کشورهای همسایه؟ هر دو جناح خود را پیروز دور کردن سایه جنگی خارجی می دانند که از اساس از جانب قدرتهای خارجی موضوعیت نداشت. وجود فضای جنگی، یکی از نیازهای پایه ای جمهوری اسلامی از همان آغاز تا کنون است. به جرات می توان گفت عَلَم کردن خطر جنگ و درست کردن دشمن «همیشه در صحنه» و در پی آن اعمال سرکوب مطلق، تضمین کننده امنیت رژیم بوده است. لشکر کشی نظامی با عنوانهای دفاع از حَرَم و .... تنها و تنها برای امنیت رژیم است. بر همین مبنا امروز سوریه خط قرمر، فردا عراق خط قرمز می شود و موضوع همه پرسی در اقلیم کردستان عراق تبدیل به یکی از مسایل نماز جمعه شده و این عمل توسط آخوند نماز جمعه خوان در تهران، کار «صهیونیسم» دانسته می شود. سرکرده نیروی هوافضای سپاه در مخالفت با نقش برچام در دور کردن سایه جنگ، قدرت نظامی رژیم را موثر دانسته و مدعی شد که: «صنایع دفاع به سفارش نیروی هوافضا بمبهایی تولید کرده که وزن آنها 10 تن است و از هواپیماهای ایلوشین ها رها می شود.» وی قدرت تخریبی این بمبهای ساخته شده را بسیار بالا برآورد کرد. اقدام وزارت خزانه داری آمریکا در رابطه با تحریم نهادها و شخصیتهای حقوقی که با نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران و فعالیتهای موشکی ارتباط دارند، زیر ضرب گرفتن رژیم ولایت فقیه برای ادامه عملیات مخرب در منطقه است. وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا در آخرین اقدام خود در روز پنجشنبه 23 شهریور، در مقابله با برنامه موشکی سپاه پاسداران، فعالیتهای سپاه قدس در خارج از ایران و حملات سایبری علیه ایالات متحده، 11 نهاد و شخصیت حقوقی را تحریم کرد. هدف قرار دادن حرکتهای تروریستی رژیم و قطع دخالتهای آن در منطقه هم به نفع مردم ایران و هم به نفع مردم عراق و سوریه و کشورهای دیگر خواهد بود.

Thursday, September 14, 2017

دانشگاه در ماهی که گذشت (شهریور۹۶).کامران عالمی نژاد.

دانشگاه در ماهی که گذشت (شهریور۹۶) کامران عالمی نژاد تجمع دانشجویان دانشگاه آزاد علوم پزشکی شاهرود دانشجویان علوم پزشکی واحد شاهرود دانشگاه آزاد روز دوشنبه ۲ مرداد در اعتراض به شرایط نامناسب تحصیلی، از حضور در جلسه امتحان داخلی، خودداری و تجمع کردند. لازم به ذکر است، دانشجویان اردیبهشت ماه جاری در نامه ‌ای به ریاست دانشگاه نسبت به کمبود امکانات و بی‌ تدبیری در جذب متعدد دانشجویان اعتراض خود را اعلام کرده بودند. آنها می گویند اوضاع مالی دانشگاه خوب نیست، کارکنان دانشگاه بسیار زیاد هستند و جمعیت دانشجویی هم کم شده است؛ خیلی از واحد‌ها و کلاسهای درسی خالی است و دانشگاه به علت مضیقه مالی توان اجرای خیلی از پروژه ‌ها را ندارد و این مساله به ضرر دانشجویان تمام می‌ شود. معترضان پیشنهاد می کنند با توجه به اینکه بسیاری از دانشجویان، بومی این منطقه نیستند، تمایل دارند به شهرهای خود انتقال داده شوند و طبعا اگر این اقدام صورت بگیرد هم برای دانشجویان و هم برای دانشگاه بهتر خواهد بود و مشکلات کمتری به وجود می ‌آید. آنها گفتند: "ما نزدیک ۱۲ واحد پزشکی داخل دانشگاه آزاد داریم که اگر ما را بین شهرهای مختلف تقسیم کنند، مشکلی پیش نمی آید. اما دانشگاه آزاد می ‌گوید که شما باید کل هزینه این دوره که نزدیک به ۳۵ میلیون تومان می‌ شود را پرداخت کنید که این موضوع از تحمل خانواده ‌ها خارج است." سیره پیامبر و ائمه جایگزین علوم انسانی می شود به تازگی اخبار جدیدی از تغییرات گسترده در سرفصل دروس دانشگاهی به گوش می ‌رسد؛ تغییراتی که به طور عمده متوجه رشته‌ های علوم انسانی است و گویا در چهارچوب طرح تحول علوم انسانی، یا همان "بومی ‌سازی" در حال وقوع است. اخبار این تغییر و تحولات از مدتها پیش به گوش می ‌رسید، اما خبرهای جدید حاکی از آن است که برای نمونه، تغییر سرفصلهای رشته علوم سیاسی از ترم تحصیلی آینده اجرایی خواهد شد. فهرست عناوینی که در جریان این تحول ارایه شده، نگرانی بسیاری از دانشجویان و اساتید علوم سیاسی را برانگیخته است. شاید یک نگاه گذرا به برخی از این سرفصلهای جدید بتواند گویای تمامی این نگرانیها باشد: - قرآن و سیاست - سیره سیاسی پیامبر اکرم - سیره سیاسی ائمه معصومین - اندیشه سیاسی حضرت امام و امام خامنه ‌ای - جنگ و صلح در اسلام - ولایت فقیه و مردمسالاری دینی - دیپلماسی در اسلام شکایت دانشجویان از شهریه اجباری به سازمان بازرسی برقراری شهریه اجباری برای دروس پیش نیاز، اعتراض دانشجویان دانشگاه بهشتی را برانگیخت. این دانشجویان که چند هفته گذشته متوجه شده بودند دانشگاه قرار است از آنها بابت دروس پیش ‌نیاز شهریه دریافت کند، تجمعات متعددی را برگزار کرده و یک کمپین اعتراضی به راه انداختند. آنها سپس افزون بر تجمع و تشکیل کمپین در فضای مجازی، موضوع را به سازمان بازرسی کل کشور ارجاع داده اند و با این استدلال که دانشگاه بهشتی از دانشجویان "وجوه غیرقانونی» دریافت می ‌کند، خواستار ورود این سازمان به موضوع شدند. دانشجویان در شکایت نامه خود به سازمان بازرسی کل کشور نسبت به این مساله که دانشگاه در بحث پرداخت شهریه دروس پیش ‌نیاز، "عطف به ماسبق" کرده است، اعتراض کردند. آنها می گویند وزارت علوم اخذ شهریه را منوط به مصوبه هیات امنا کرده که هنوز چنین امری به تصویب نرسیده، بنابراین تمام اقدامات دانشگاه در باره پرداخت شهریه و ممنوع کردن ارایه خدمات آموزشی به دانشجویان بر خلاف نص صریح قانون و واجد وصف کیفری است. در نهایت پس از گذشت سه هفته و با پیگیریهای دانشجویان دانشگاه بهشتی، مسوولان این دانشگاه عقب نشینی کرده و تصمیم خود را پس گرفتند. این امر اما به اعتراض دانشجویان خاتمه نداد. آنها در یک تجمع دیگر که روز یکشنبه ۱۰ مرداد برگزار شد، خواهان حذف کامل بدهیهای دانشجویان، نظارت مالی بر دانشکده ها، تعهد به جریمه نکردن دانشجویان و حذف تبعیض در ارایه خدمات شدند. افزایش ۱۰درصدی شهریه دانشگاه آزاد در پی ابلاغ بخشنامه افزایش سه برابری شهریه دانشگاه آزاد، اعتراضاتی از سوی دانشجویان علوم پزشکی به این امر صورت گرفت و در فضای مجازی با ایجاد هشتکی به عنوان "#نه_به_افزایش_شهریه‌های_دانشگاه_آزاد"، این اعتراضات ادامه پیدا کرد. یک دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه آزاد تهران در این باره گفت: "هر ترم حدود ۲۰درصد افزایش شهریه متغیر داشتیم، در حالی که همه مواد و وسایل و حتی تا دستکشها و ماسکهای بخشها هم با هزینه خود دانشجویان خریداری می ‌شود و دانشگاه هیچ هزینه ‌ای در این موارد بر عهده نمی‌گیرد. حالا طبق اخباری که منتشر شده، این ترم شهریه از حدود ترمی ۴ میلیون تومان به حدود ۱۲ میلیون تومان رسیده." علی اکبر ولایتی، رییس هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی، روز سه شنبه ۲۴ مرداد در واکنش به اعتراضها پیرامون افزایش شهریه‌این دانشگاه گفت: "سووتفاهم به وجود آمده و به میزانی که شایعه شده، شهریه ‌ها افزایش پیدا نکرده. افزایش شهریه فقط در حد ۱۰درصد است که متناسب با هزینه ‌های این دانشگاه ایجاد شده است." وی ادامه داد: ‌"به دانشجویان اطمینان می ‌دهیم که این شایعات درست نیست و این طور نیست که دانشگاه آزاد هزینه ‌های تاسیس امکانات برای علوم پایه و علوم پزشکی را از طریق شهریه تامین کند." همچنین محسن نفر، معاون علوم پزشکی دانشگاه آزاد، نیز گفت: "شهریه ثابت دانشجویان علوم پزشکی ورودی سال ۹۵ و قبل از آن به هیچ عنوان تغییری نمی ‌کند و شهریه متغیر آنها تنها ۱۰درصد افزایش می‌ یابد." درخواست صدها فعال دانشجویی برای برکناری معاون فرهنگی دانشگاه تهران ۶۱۵ نفر از فعالان دانشجویی در حوزه‌ های مختلف انجمنهای علمی دانشجویی، نشریات دانشجویی، شوراهای صنفی، تشکلهای سیاسی و کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاه تهران، در نامه ‌ای به دکتر نیلی احمدآبادی، رییس دانشگاه تهران، ضمن انتقادات از "عملکرد ضعیف، بسته، جانبدارانه و منفعل معاونت فرهنگی"، تغییر مجید سرسنگی، معاون فرهنگی این دانشگاه، را خواستار شدند. دانشجویان در این نامه نوشته اند: "در چهار سال گذشته با فعالان صنفی و شوراهای صنفی، تشکلهای اسلامی، نشریات دانشجویی و حتی برنامه ‌های بی ‌حاشیه انجمنهای علمی و کانونهای فرهنگی با نگاهی امنیتی - که هیچ تناسبی با فضای دانشگاه ندارد برخورد شد. احضارهای دسته ‌جمعی به حراست و کمیته انضباطی و نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه، لغو و عدم برگزاری برنامه ‌های تشکلهای دانشجویی، تضعیف یا به تعطیلی کشاندن شوراهای صنفی و برخی تشکلهای اسلامی دیگر، عدم حمایت بایسته و شایسته از فعالان دانشجویی که به ناحق به نهادهای امنیتی- قضایی بیرون از دانشگاه احضار شده بودند، همراهی با فشارهای برخی نهادهای امنیتی- قضایی بیرون از دانشگاه و یا برخی محافل فشار خاص درون دانشگاه و بسیاری موارد دیگر تنها بخشی از مشکلاتی است که در این چهار سال بر سر راه فعالیت فرهنگی دانشجویان قرار گرفته است." امضاکنندگان نامه خطاب به رییس دانشگاه تهران تاکید کردند: "از شما به عنوان ریاست دانشگاه انتظار داریم تا نسبت به آنچه گفته شد تصمیمات عاجل اتخاذ نمایید. همچنین هرچند آمادگی لازم برای دیدار حضوری و ارائه توضیحات بیشتر را داریم، اما چنانچه بنا باشد این نامه نیز به سرنوشت دیگر انتقادات و اعتراضات ما منجر شود، این بار بر پیگیری مطالبات قانونی خود پافشاری کرده و از هر ابزار مدنی برای رساندن صدای اعتراض ‌مان به گوش مسوولان امر و دانشجویان دانشگاه استفاده خواهیم نمود." نیلی: عملکرد معاونت فرهنگی را مثبت می‌دانم دکتر محمود نیلی احمدآبادی، رییس دانشگاه تهران در پاسخ به نامه اعتراضی دانشجویان گفت: "متاسفانه بسیاری از موضوعات مطرح شده از سوی تعداد محدودی از دانشجویان دانشگاه تهران ارتباطی به معاونت فرهنگی این دانشگاه ندارد، بلکه این موضوعات ناشی از دخالت نهادهای بیرون از دانشگاه است." وی روز چهارشنبه ۲۵ مرداد مدعی شد: "تاکنون با برگزاری هیچ برنامه ‌ای از سوی تشکلهای دانشجویی در دانشگاه تهران مخالفت نشده و فقط هیات سه نفره نظارت (نماینده وزیر علوم، رییس دانشگاه و رییس نهاد رهبری) با برگزاری تعداد محدودی از سخنرانیها مخالفت کردند که البته به این سخنرانیها نیز به دلیل عدم رعایت شاخصهای دانشگاه، موضوعات ابلاغیه و محکومیتهای قبلی سخنران اجازه برگزاری داده نشده" نیلی ادامه داد: "با هیچ دانشجویی در دانشگاه تهران به دلیل فعالیتهای سیاسی و صنفی در کمیته انضباطی برخورد نشده، اگر چه ممکن است در مواردی علیه دانشجویی شکایتی شده باشد که دانشگاه در این مورد نیز اجازه دفاع به دانشجو را داده است که بیشترین موارد مربوط به تقلب و تخلف آموزشی می شده." وی نتیجه گرفت: "بنابراین معتقدم معاونت فرهنگی دانشگاه تهران عملکرد خوبی در حوزه فعالیت خود داشته و تعامل این مجموعه با دانشجویان نیز همواره برقرار بوده است." آمار بالای بیکاری فارغ التحصیلان رشته محیط زیست رییس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه فردوسی با اشاره به اینکه در حال حاضر وضعیت اشتغال در ایران در هیچ رشته‌ ای مطلوب نیست و رکود حاکم است، گفت: "متاسفانه وضعیت دانش آموختگان رشته محیط زیست راضی کننده و امید بخش نیست." کمال‌ الدین ناصری خاطرنشان کرد: "دستگاه ‌های متولی منابع طبیعی و محیط زیست کشور به طور عمده دولتی هستند، با توجه به این که دولت درب استخدام را بسته و جذب نیرو بسیار کم است، به طبع بازار کار برای رشته‌ های منابع طبیعی و محیط زیست محدود شده است." ناصری با اشاره به اینکه برخی از فارغ التحصیلان محیط زیست در سازمانهای مردم نهاد فعالیت می کنند، عنوان کرد: "سازمانهای مردم نهاد سازمانهایی نیستند که اشتغال دایم داشته باشند و فعالیت در آنها شغل و درآمد محسوب نمی شود؛ همچنین بسیاری از افراد به صورت داوطلبانه و فاقد حقوق در این سازمانها فعالیت دارند." وی افزود: "یکی از دلایل سطح اشتغال پایین فارغ التحصیلان محیط زیست این است که در بسیاری از مراکز دولتی، شرکتهای خصوصی، کارخانه ‌ها و یا کارگاه‌ها گردانندگان واحدهای مربوط به محیط زیست، متخصص این رشته نیستند و در رشته دیگر تخصص دارند به طور مثال مهندس عمران، مهندس شیمی و... و با توجه به این که آموزش متناسبی ندیده اند و تخصص آنها با کارشان مرتبط نیست، سیستم را به انحراف خواهند برد." ناصری یکی از علتهای این امر را رانت و پارتی بازی دانست و پس از اشاره به شرکت ندادن فارغ التحصیلان محیط زیست در آزمون استخدامی گفت: "باید از متخصصین امر پرسید که چرا در سازمان مدیریت و برنامه ریزی رشته های محیط زیست تاکنون به رسمیت شناخته نشده و هنگامی که بحث استخدام مطرح می‌ شود، چرا تخصصهای مرتبط عنوان نمی شود؟" (منابع: خبرگزاری دانشجو، خبرنامه دانشجویان ایران، ایسنا، تلگرام) منبع: نبردخلق شماره ۳۸۸، چهار شنبه اول شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳ اوت ۲۰۱۷

Wednesday, September 13, 2017

شهرداری تهران نمونه کوچکتری از مُدل دولتمداری "اعتدال".منصور امان.

شهرداری تهران نمونه کوچکتری از مُدل دولتمداری "اعتدال" منصور امان آنگونه که می نماید، شهرداری تهران از بیشترین استعداد برای تبدیل شدن به آیینه ای از سیاست جناح میانه حُکومت و زواید اصلاح طلب آن پیرامون مُهمترین و مُبرم ترین چالشهای کشور و مردُم برخوردار است. از این رو و با توجُه به مجموع رویدادهای پیش و پس از انتخاب آقای مُحمدعلی نجفی، یک پایور "اصلاح طلب" به عُنوان شهردار تهران، بلدیه "اُم القُرا" را می توان نمونه کوچکتری از مُدل دولتمداری "اعتدال" در چهارسال آینده به حساب آورد. مساله مرکزی و محور اختلافات بین جناحهای قُدرت در میدان شهرداری - همچون نهاد قُدرتمند تر دولت - چگونگی توزیع قُدرت است. اهرُمهای اجرایی از آن رو به موضوع چشمگیری برای کشمکش بدل می شوند که به این سووال پاسُخ عملی می دهند. تاخیر غیرعادی در صُدور حُکم رسمی آقای نجفی، یک نشانه بی گُفتُگو از درگرفتن چنین کشمکشی بود، چرا که در مُشت جانشین آقای مُحمد باقر قالیباف، یک سرکرده نظامی و امنیتی، کلید گنجینه ای نهاده می شد که از امکانات، ذخایر و منابع انسانی و اقتصادی سرشار است. منافع کلانی که از این خوان یغما به جیب باند حاکم و به ویژه زیرمجموعه نظامی و امنیتی آن سرازیر می شود، راز پنهانی نیست. حجم تنها یک مُعامله افشا شده آقای قالیباف با همریشان خود، رقم کلان 20 هزار میلیارد را در برمی گیرد. بیش از یک دهه فرمانروایی بر این موسسه پُرنُفوذ و پول ساز، فُرصتی طلایی برای جوش دادن مُعاملاتی از این دست فراهم آورد که بخش آشکار شده آن با رُسواییهایی مانند "املاک نُجومی"، بانک شهر، تراکُم فروشی، طرح ترافیک، پُل صدر و نیز استخدام هزاران نفری اراذل و اوباش آذین شده است. هدف از گروگان گرفتن حُکم ریاست آقای نجفی، روشن کردن تکلیف حساب کتابهای گُذشته و ترتیب کسب و کار آینده بود. آنگاه که آقای حسن خُمینی، یک ستاره عبا شُکُلاتی دیگر آسمان "اصلاح طلبان" و حُجت الاسلام مُحمد خویینیها، یک رهبر در سایه این جریان، زبان به ستایش از آقای قالیباف و عملکرد وی پرداختند، چنین می نمود که دو طرف به راه حل رضایت بخشی برای رفع و رجوع موضوعات دست یافته اند. ناگفته پیداست که مبنای چنین راه حلی، توافُق بر سر شراکت است؛ امری که اگرچه به حاکمیت انحصاری باند ولی فقیه بر گنجینه شهرداری خاتمه می دهد، اما خسارت این جابجایی را به حداقل کاهش می دهد. آنها همزمان با در برابر داشتن اُفق مُعاملات و سودهای آینده، تضمینهای مُحکمی نیز پیرامون حفظ داشته و مُتصرفات گُذشته شان دریافت کرده اند. نخُستین آثار عملی توافُق مزبور را می توان در استفاده آقای نجفی از کادرهای "سیستم قالیباف" مُشاهده کرد. او به این ترتیب به قول خود مبنی بر اینکه "نیامده ایم که شهرداری را به هم بریزیم"، وفا کرد. جناح میانه حُکومت و زایده های "اصلاح طلب" آن براساس همان نقشه راهی در شهرداری تهران حرکت می کنند که جناح میانه حُکومت برای صدارت در چهارسال آینده ترسیم کرده است. آقای روحانی و دوستان برای تحکیم موقعیت خویش، مسیر جلب رضایت و تفاهُم باند رقیب را پیش گرفته اند و این شامل همدستی در فساد شُرکا و امکان سازی برای آن نیز می شود. با این وجود در انتها این جناح مزبور نیست که از راه باج دهی باند ولی فقیه را مُدیریت می کند، بلکه آقای خامنه ای و نظامی و امنیتیهای او هستند که با باجگیری آنها را اداره و مُدیریت می کنند.

Tuesday, September 12, 2017

کارورزان سلامت (مرداد ۱۳۹۶). امید برهانی.

کارورزان سلامت (مرداد ۱۳۹۶) امید برهانی مهم ترین تیتر اخبار پرستاران در مرداد ماه، موضوع " تربیت پرستار بیمارستانی" بود که اعتراضات فراوان و منسجمی را در گروههای پرستاری شهرهای مختلف شکل داد و همزمان، پالش و بحثهای فراوان بین سازمانهای نظام پرستاری و وزارت بهداشت و درمان در پی داشت که بر اساس اخبار رسیده، منجر به عقب نشینیهایی از سوی طراحان و اصلاحاتی در طرح شده که جزییات و پیامد های آن در ماه های آینده روشن خواهد شد. ثبت نام ۱۱ هزار پرستار بیکار در سامانه نظام پرستاری محمد شریفی ‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار، گفت: "پس از فراخوان سازمان نظام پرستاری برای ثبت ‌نام از پرستاران بیکار، ۱۱ هزار نفر در این سامانه ثبت ‌نام کردند. وزارت بهداشت به ما اعلام کرد که لیست پرستاران بیکار را در اختیار آنها قرار دهیم، اما اعلام کردیم که آمار خصوصی افراد را به دلیل نداشتن اعتماد به وزارت بهداشت در اختیار آنها قرار نخواهیم داد." وی افزود: "ما پیشنهاد دادیم که هر بیمارستان کشور به جز تهران، هر تعداد نیروی پرستار می ‌خواهد به ما اعلام کند و ما پرستاران را به آنها معرفی خواهیم کرد." او گفت: "بهانه وزارت بهداشت برای طرح "تربیت پرستار بیمارستانی" این است که پرستار کم داریم، اما بنده به ضرس قاطع می‌ گویم به جز در تهران در هیچ نقطه از کشور نه تنها با کمبود پرستار مواجه نیستیم، بلکه دچار بحران بیکاری پرستاران هستیم. برای مثال در شیراز اطلاعیه دادند که نیروی پرستار را به صورت نیروی شرکتی جذب می‌ کنند. در این اطلاعیه اعلام شده بود تنها ۳۰ پرستار را می ‌خواهند، ولی ۲۸۰ نفر ثبت‌ نام ک ردند و این نشان از بحران بیکاری پرستاران می‌ دهد." زیر خط فقر؛ اعلام حداقل حقوق گروه پرستاری در بیمارستانها وزارت بهداشت روز دوشنبه ۲ مرداد، دستورالعمل خرید خدمات گروه پرستاری را طی نامه ای به روسای دانشگاهها و دانشکده های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی - درمانی و بیمارستانها ابلاغ کرد. بر اساس این دستورالعمل، تمدید قرارداد با گروه پرستاری تحت پوشش شرکتهای پیمانکاری نیروی انسانی در صورت وجود اعتبار از محل درآمد اختصاصی، با در نظر گرفتن حداقل ۱۴.۵ درصد افزایش نسبت به حق الزحمه تعیین شده سال ۹۵، بلامانع است. همچنین حق الزحمه ماهیانه هر یک از مشاغل گروه پرستاری در سال ۹۶ در صورت اشتغال تمام وقت بر اساس قانون ارتقا بهره وری کارکنان بالینی نظام سلامت (بدون احتساب اضافه کاری) با رعایت حقوق پایه، فوق العاده جذب هیات امنا، بن خواربار، حق مسکن، فوق العاده سختی کار، فوق العاده نوبت کاری، برای کارشناسان پرستاری، کارشناسان هوشبری و اتاق عمل حداقل مبلغ ۲۲ میلیون و ۹۰۸ هزار و ۱۵ ریال، کاردان اتاق عمل و هوشبری حداقل ۱۹ میلیون و ۸۵۳ هزار و ۶۱۳ ریال و بهیاری حداقل ۱۸میلیون و ۳۲۶ هزار و ۴۱۲ ریال خواهد بود. در این دستورالعمل همچنین آمده است: "به استناد بند ۸ مصوبات جلسه مورخ ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ شورای برنامه ‌ریزی و نظارت بر توزیع درآمد اختصاصی وزارت بهداشت، گروه پرستاری تمام وقت موضوع دستورالعمل خرید خدمات گروه پرستاری، مشابه سایر کارکنان بیمارستانها مشمول پرداخت عملکردی می شوند و در همین راستا نرخ ساعت اضافه کار این افراد نیز بر اساس دستورالعمل پرداخت عملکردی تعیین می شود." این ابلاغیه می افزاید: "دانشگاهها و دانشکده های علوم پزشکی مجاز هستند در صورت وجود اعتبار به منظور ایجاد جذابیت لازم برای جذب نیروهای شرکتی در قراردادهای مربوطه خدمات رفاهی مشابه سایر کارکنان را نیز لحاظ کنند." بخشنامه افزوده: "حداقل و حداکثر نرخ ساعت کار برای انعقاد قرارداد پاره وقت ساعتی با پرستاران موضوع بخشنامه شماره ۷۳۰،۲۰۹،د مورخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ به میزان ۱۴.۵ درصد نسبت به ارقام سال ۹۵ افزایش می یابد." نماینده مجلس: به زدوبند فامیلی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه رسیدگی شود رسول خضری، نماینده پیرانشهر و سردشت در مجلس، مدعی شد یکی از معاونان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از قدرت رانتی خود سوواستفاده کرده و توضیح داد: "وی در این رابطه دختر و پسر خود را که یکی پزشک و دیگری داروساز هستند، از محل دانشگاه آزاد به دانشگاه دولتی انتقال داده و بنابراین مدرک آنها دولتی شده است." وی بیان کرد: "جالب است که پس از دولتی شدن، به جای اینکه فرزندان معاون علوم پزشکی، طرح خود را در مناطق محروم بگذرانند، در بیمارستان تخصصی قلب و عروق سیدالشهدا و مراکز استان گذرانده ‌اند که این نوعی اجحاف شدید در حق سایر افراد جامعه محسوب می ‌شود و به این نیز بسنده نشده و به آنها حقوق ماهانه ۱۵ میلیون پرداخت می ‌شود." خضری همچنین افزود: "یکی دیگر از معاونان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه نیز دو خواهر و دو داماد خود را به اسم نیروهای خدماتی که وظیفه نظافت را بر عهده دارند، در بیمارستانی در امور اداری و مالی به کار گرفته که این مساله نیز برخلاف آیین نامه و مقررات وزارت بهداشت و درمان است." وی گفت: "از همه مهم تر اینکه یکی از معاونتهای این دانشگاه، یعنی غذا و دارو، به جای اینکه یک داروساز باشد، یک دامپزشک بوده که بسیار جای تاسف است، چون در حوزه سلامت غذا و نسخه ‌های دارویی مردم، دانشگاه علوم پزشکی یک بیمارستان فوق تخصص و متخصصان فراوان داروساز دارد، پس چگونه یکی از معاونان این دانشگاه، دامپزشک بوده در حالی که در تمامی کشور، داروساز هستند. بی ‌شک یک دامپزشک نمی ‌تواند نسخه انسانی تجویز کند." اعتراض پرستاران شرکتی به تاخیر یکساله در پرداخت مطالبات پرستاران شرکتی "موسسه آوای سلامت" روز چهارشنبه ۱۱ مرداد در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات و معوقات یکساله خود در مقابل دانشگاه علوم پزشکی اهواز تجمع کردند. مهتاب رضایی، یکی از پرستاران شرکتی این موسسه اظهار داشت: "در سال ۹۳ آزمون استخدامی برای جذب پرستاران برگزار شد که در حین آزمون مسوولان اعلام کردند که این استخدامی به صورت قراردادی می باشد، ولی پس از گذراندن گزینش و ورود به بیمارستان متوجه شدیم که این قراردادها به صورت ۳ ماهه شرکتی است." وی خاطر نشان کرد: "از سال ۹۳ تاکنون به صورت شرکتی مشغول به فعالیت هستیم و قراردادی نشده ایم." این پرستار افزود: "تنها مشکل پرستاران شرکتی بودن آنها نیست، زیرا این موسسه در پرداخت حقوق، کارانه و... با تاخیر عمل می کند و به گونه ای نیز امنیت شغلی برای پرستاران شرکتی وجود ندارد." وی تصریح کرد: در حال حاضر نزدیک به یکسال است که معوقات و مطالبات پرستاران شرکتی پرداخته نشده و بعد از پیگیریهای مستمر پرستاران، شرکت اعلام کرد از سه ماه پیش کارانه پرستاران آماده پرداخت است، اما دانشگاه اقدام به پرداخت این معوقات نمی کند." وی پرسید: "در حال حاضر سووال ما این است که در نپرداختن معوقات پرستاران شرکتی، دانشگاه مقصر است یا شرکت؟ از مسوولین خواستاریم هرچه سریع تر به این موضوع رسیدگی نمایند تا مشکلی در امرار معاش پرستاران به وجود نیاید." اعتراض سراسری دانشجویان و پرستاران به طرح تربیت پرستار بیمارستانی در یک حرکت مشترک، روز یکشنبه ۱۵ مرداد، دانشجویان و پرستاران سراسر کشور علیه "طرح تربیت پرستار بیمارستانی" دست به اعتراض زدند و خواهان لغو طرح تربیت پرستار چهار ساله یا کارشناسی توسط بیمارستانهای آموزشی و غیر آموزشی شدند. (تصویر۴) شماری از حرکتهای مزبور که گزارش آن انتشار یافته، از این قرار است: * تهران/ جمعی از پرستاران در اعتراض به طرح تربیت پرستار بیمارستانی مقابل ساختمان وزارت بهداشت تجمع کردند. ماموران نیروی انتظامی که در محل حضور یافته بودند، این تجمع را برهم زده و معترضان ناچار گردهمایی خود را در پارک جنب وزارتخانه برگزار کردند. ماموران حراست وزارت بهداشت نیز از ساعتی قبل از شروع تجمع با قراردادن نرده ‌هایی جلوی وزارتخانه را مسدود و مانع تجمع پرستاران در مقابل وزارتخانه شدند. پرستاران پلاکارد هایی در دست داشتند که در آنها خواستار توقف طرح تربیت پرستار در بیمارستانها شده بودند. * بجنورد/ دانشجویان رشته پرستاری دانشگاههای دولتی و آزاد بجنورد در برابر استانداری استان تجمع کردند. یکی از معترضان گفت: "تجمع امروز دانشجویان می بایست به طور سراسری در جلوی درب دانشکده های پرستاری انجام می شد، اما دانشگاه بجنورد اجازه این تجمع را نداد و بنابراین دانشجویان مجبور شدند که جلوی درب استانداری استان تجمع کنند." پس از تجمع، نمایندگان دانشجویان به داخل استانداری دعوت شدند و جلسه ای برای پیگیری مطالبه این دانشجویان معترض تشکیل شد تا به وزارت بهداشت منعکس شود. * بندرعباس/ دانشجویان پرستاری و پرستاران مراکز علمی و درمانی هرمزگان با تجمع و تشکیل زنجیره انسانی در محوطه بیرونی دانشکده پرستاری بندرعباس، به طرح موسوم به "تربیت پرستار بیمارستانی" اعتراض کردند. شرکت کنندگان کاغذهایی در دست داشتند که بر روی آنها شعارهایی از جمله: "نه به عقب گرد ۱۰۰ ساله" و "نه به تربیت پرستار بیمارستانی" به چشم می خورد پیش از تشکیل زنجیره انسانی در محوطه دانشکده پرستاری بندرعباس، برخی مسوولان این دانشکده با نیروی انتظامی تماس گرفتند و پس از ورود پلیس، از تجمع کنندگان خواستند از ساختمان خارج شوند. پس از مذاکره و رایزنی، مسوولان با تشکیل زنجیره انسانی در محوطه بیرونی (حیاط دانشکده ) موافقت کردند. * اصفهان/ دانشجویان دانشکده های پرستاری استان اصفهان به نشانه دفاع از تربیت آکادمیک پرستاری و اعتراض به "طرح تربیت پرستار بیمارستانی"، گرد دانشکده پرستاری زنجیره انسانی تشکیل دادند. در این حرکت نمادین بیش از ۲۰۰ نفر از دانشجویان از دانشکده های پرستاری اصفهان، خوراسگان، نجف آباد، فلاورجان و ... شرکت کرده بودند در پایان بیانیه این دانشجویان خوانده و توسط آنان امضا شد. *اهواز/ جامعه پرستاری اهواز در اعتراض به طرح تربیت پرستار بیمارستانی دست به تجمع زد. در این تجمع که از ساعت ۹ صبح، مقابل دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز برگزار شد، جمعی از پرستاران و دانشجویان پرستاری اهوازی شرکت کردند. *شیراز/ دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز در مقابل ساختمان مرکزی این دانشگاه تجمع کردند. دانشجویان معترض با دست نوشته هایی، چون "ما پرستاران به عقب برنمی گردیم"، "پرستاران قلب بیمارستانند، قلب بیمارستان را به آتش نکشید" و "عقبگرد صدساله آموزش پرستاری" خواستار لغو اجرای "طرح تربیت پرستار بیمارستانی" از سوی وزارت بهداشت شدند. تجمع اعتراضی پرستاران بیمارستان کوثر در برابر استانداری سمنان جمعی از پرستاران بیمارستان کوثر سمنان روز یکشنبه ۱۵ مرداد با تجمع مقابل استانداری سمنان نسبت به پرداخت نشدن مطالبات خود اعتراض کردند. پرستاران حاضر در این تجمع که نوشته هایی با مضمون "مطالبات ۱۱ ماهه پرسنلی کجاست؟" به دست داشتند، به پرداخت نشدن ۱۱ ماهه کارانه های خود اعتراض داشتند. این پرستاران که بیشتر آنان را زنان تشکیل می دادند، با شعار "ای شادنوش نمونه، ساخت و ساز و رها کن، حق ما رو ادا کن"، خواستار پیگیری مطالبات خود از سوی رییس دانشگاه علوم پزشکی استان شدند. یکی از پرستاران معترض گفت: "متاسفانه پولهایی که باید به پرسنل درمان بیمارستان پرداخت شود، برای ساخت و ساز صرف می شود. ما در این اعتراض خواستار ورود مقامات ارشد استان به موضوع مطالبات چندین ماهه پرستاران هستیم." (منابع: برنا، خبرگزاری فارس، ایرنا، نظام پرستاری، ایلنا، عصر اترک، مرآت، خبر هرمزگان) منبع: نبردخلق شماره ۳۸۸، چهار شنبه اول شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳ اوت ۲۰۱۷

Sunday, September 10, 2017

برای فرمانده سارا در فروغِ پُر فروغ - هوشنگ اسدیان (پگاه).

برای فرمانده سارا در فروغِ پُر فروغ - هوشنگ اسدیان (پگاه) "برای فرمانده سارا در فروغِ پُر فروغ " هوشنگ اسدیان (پگاه) تو پلنگی که از صخره به آسمان پریدی تا ماهِ برابری را در بغل گیری تو بارانِ بی قراری هستی با قطراتِ درشتِ زندگی تو در پیچ و تابِ حنجرۀ انقلاب فریادی در جستجوی آزادی تو کوه آرمیده در دلِ دشتی با قله های مرتفع تو آبشار ریخته بر جان زندگی هستی با امواجِ بلورین تو درۀ پُر از چشمه های زلالی با زُمردهای انبوه تو سپیدی مثهِ برف با دامنی بلند پُر از گُل سرخ تو پُر از تپش هستی؛ رویایی با قلبی پُر از شراره های آفتاب تو خُمار می شوی با چکیدنِ اشک کودکی به اوج هستی میرسی با لبخند فرزند فقر تو لاله های قشنگِ دشت نبردی که هر جنگجویی را، با کوله و تفنگش، خیره می کند تو در کوه سنگر گرفته ای با قناسه ای در پشت بالِ زندگی و چلچله سر میدهی برای آوازِخشکِ در گلو تو با اسبِ سفیدت به تاخت می روی و من یالهای بلندِ اسب را، ریخته بر سرت می بینم تو هی هی می خوانی خیال در خیال و من رویایی می شوم، چو آبی زلال تو پُر از نفسِ گرم زندگی هستی که من را از نفس افتادن باز میداری تو دستانِ پُر از پینه و تَرَکِ کارگری که به دنبالِ مرحمی تو غروب را با فروغ شکستی، طلوعِ فردایی تو فرمانده سارایی تو آواز می خوانی؛ آوازِ ناز می خوانی و من دل به تو می سپارم و بی هوش می شوم تو جرقه و گُلِ آفتابی که بر خلق می زنی و می تابی تو دهقانِ فداکاری با مشعلِ هوشیاری که قطار زندگی را از خطر باز می داری تو روحِ سرکشی که در دهانِ مرگ می روی و با یک بغل ستاره بر سرِسفرۀ زندگی برمی گردی تو قشنگی مِثه ماه، با یه دنیا پُر نگاه من همش حنجره ام، تا تو را کنم صدا تو رونقِ دهکدۀ فقری من منتظرِ عشقت، با تمام بی صبری تو فروغی جاودان، که نیاید در بیان شرح و حالِ تو همی، تا ابد وردِ زبان. هوشنگ اسدیان (پگاه) 9 مرداد 1396

Saturday, September 9, 2017

گُزارش نماینده ویژه، یک سیلی سخت بر گونه "میانه روها".منصور امان.

فراسوی خبر... یکشنبه ۱۹ شهریور گُزارش نماینده ویژه، یک سیلی سخت بر گونه "میانه روها" منصور امان اگرچه ورق خوردن پرونده حُقوق بشری رژیم جمهوری اسلامی در سازمان ملل تحول تازه ای به شمار نمی رود و به یک رُسوایی شرم آور سالانه برای حاکمان تهران بدل گردیده، با این حال تاثیر و پیامدهای قرار گرفتن زیر این نور زننده در ابعاد بین المللی به ویژه برای دولت "میانه روها" سخت و خسارت بار خواهد بود. آنها در تلاش هستند تا طرفهای خارجی خود را به برقراری مُناسبات تجاری و اقتصادی قانع سازند و همه تُخم مُرغهای موفقیت در رقابت با حریفان داخلی شان را در این سبد گذاشته اند. نخُستین جمعبندی خانُم عاصمه جهانگیر، گُزارشگر ویژه سازمان ملل، پیرامون وضعیت حُقوق بشر در ایران به زودی برای طرح و بررسی به مجمع عُمومی سازمان ملل ارایه می شود؛ چشم انداز تیره ای که نمی تواند حاکمان ایران را نگران و آشُفته نسازد. وزارت خارجه دولت "اعتدال" روز یکشنبه (12 شهریور) با تکرار تفسیر و ردیه گوییهای معمول حُکومت در چنین مُناسبتهایی، به قرار گرفتن سیاهه سیاست و رفتار خود با شهروندان ایرانی در برابر چشم دولتها و افکار عُمومی جهانی واکُنش نشان داد. دستگاه مزبور به سازمان ملل اندرز داد، به جای ایران، وضعیت حُقوق بشر در یمن، بحرین و میانمار را بررسی کند. اما پرتاب جُملات تکراری آب کشیده و لطیفه های قالبی به اطراف، تنها واکُنشی نیست که "نظام" در چنته دارد. اینکه پرتگاه استعداد آن از این هم عمیق تر است را توسُل به شگردهای امنیتی علیه گُزارشگر ویژه سازمان ملل و پرونده سازی برای او به نمایش گذاشت. کمی پیش تر از این، حاکمان کشور به سبک روشهایی که علیه فعالان داخلی به کار می بندند، خانُم جهانگیر را به تحریک و دریافت پول از یک کشور خارجی مُتهم کرده بودند؛ اتهامی که بی درنگ با عکس العمل تُند وی روبرو شد و فرار مُفتریان را در پی داشت. خانُم جهانگیر در گُزارش خود که در اسفند ماه سال گذشته مُنتشر شد، با استناد به شواهد در دست، از تداوُم وخامت وضعیت حُقوق بشر در ایران خبر داد. به گُزارش او در حوزه های زندگی فردی و فعالیت اجتماعی، زنان و اقلیتها، پایمالی حُقوق شهروندان ایرانی در دستور کار حُکومت قرار دارد و به مُوازات آن شکنجه، اعدامهای گُسترده و دستگیریهای خودسرانه رویه ای جاری است. گُزارشگر ویژه تغییر در شرایط مزبور را مُستلزم "تغییرات عمیق قانونی و ساختاری" دانسته است. کارنامه ارایه شده از سوی خانُم جهانگیر، یک سیلی سخت بر گونه "میانه روهای" حُکومت ایران و دلالان خارجی آنها است و مانعی بر سر هموار سازی مسیر کسب و کار خواهد بود. چرا که با چنین داغ چندش آوری بر پیشانی، بُردن حُجت الاسلام روحانی به بازار و مُعاشرت علنی اقتصادی با وی بسا دشوار شده و توجیه آن برای افکار عُمومی خودی به چالش بدل می گردد. هیچیک از وعده های "میانه روها" در باره "گُشایش فضا" و "رفع فضای امنیتی" جامه عمل نپوشیده. جامعه ایران همچنان در گرداب استبداد خشن دینی دست و پا می زند و در هیچکُدام از پهنه های حُقوق فردی و اجتماعی نشانه ای از بهبود به چشم نمی خورد. انعکاس جهانی این وضعیت اگر چه نمی تواند به آن خاتمه دهد، اما قادر است منافعی که حُکومت از آن می برد را به گونه آزار دهنده ای کاهش دهد. خسارت عُمده را اما فقط خود پایمال شدگان می توانند بر حاکمان وارد آوردند.