Thursday, August 31, 2017

کفگیر ته دیگ؛ دست درازی پُرخطر به جیب پرسنل ارتش.منصور امان.

کفگیر ته دیگ؛ دست درازی پُرخطر به جیب پرسنل ارتش منصور امان چنین می نماید که ماجراجویی پُرهزینه نظامی در سوریه، عراق و یمن در حال رساندن کفگیر خزانه جنگی "نظام" به ته دیگ باشد؛ صدایی که از افشای ناتوانی در پرداخت حُقوق ماهیانه پرسنل ارتش به گوش می رسد، جای دریافت دیگری باقی نمی گذارد. براساس گفته های نمایندگان مجلس و تایید وزیر دفاع، پرسنل ارتش فقط با تاخیر و به طور ناقص حقوق دریافت می کنند. آقای امیر حاتمی، وزیر تازه منصوب شده دفاع، روز دوشنبه ششم تیرماه با اعتراف به این امر، علت را "اختلاف مُحاسبه در بودجه" عُنوان کرد و قول بهبود داد. با این حال توضیح مُحتاطانه وی در باره "برداشت متفاوت ارتش و سازمان برنامه و بودجه" از مبلغ اختصاص یافته برای پرداخت حقوق نیروهای ارتش، به خوبی گویای حُفره مالی و ناتوانی در تامین آن در یک جدول زمانی ثابت است. به این ترتیب آشکار می گردد که موج پرداخت نشدن حُقوق و دستمزد شاغلان که ابتدا از بخش خُصوصی و شبه خُصوصی آغاز و سپس بخشهای دولتی و نیمه دولتی را درنور دید، اینک به حلقه ارتش و نیروهای مُسلح رسیده است. شگفت آور نیست که فشار بودجه ای حُکومت در این نُقطه نیز بر دوش ضعیف ترین و گُسترده ترین مدار سوژه های ریاضتی سنگینی می کند. بدنه جُزء ارتش که شُمار آنها براساس اطلاعات منابع گوناگون به بیش از نیم میلیون نفر می رسد، در حالی آماج این سیاست فلاکت زا قرار گرفته اند که بدون آن نیز با ناچار به گذران زندگی با شرایط سخت هستند. حُقوق ماهانه درجه داران که اکثریت کادر ارتش را تشکیل می دهند، زیر دو میلیون تومان است و به این صورت، به گونه واقعی زیر خط فقر دست و پا می زنند. شروع تدریجی فشار و اختلاس مُزدی از پرسنل ارتش در حالی در دستور کار حُکومت گنجانده شده که بودجه ارتش در سال جاری بیش از ۲۰درصد افزایش یافته است و از سوی دیگر، هزینه مُداخلات نظامی خارجی و نگهداری و تیمار بشار اسد و حسن نصرالله و ابوعزراییل سر به فلک گذاشته است. "نظام" با گُشاده دستی، منابع مالی و انسانی، ثروت و ذخیره های کشور را به تنور جنگهای بیهوده ای می ریزد که تنها به بقای خود آن خدمت می کند. هزینه این حُکمرانی گران، از جیب و سُفره کم درآمدترین بخشهای جامعه بیرون کشیده می شود. آقای خامنه ای و همدستان با فرو بردن دست در جیب پرسنل یک نهاد نظامی که به دلیل سرشت و کارکرد خود نقش ویژه ای در استراتژی امنیتی آنها ایفا می کند، تنگنای بودجه ای حُکومت را به روشن ترین صورت مُمکن به نمایش گذاشته اند. بی گمان در نظر به منافع و مصلحتهای حُکومت، این بخش از حُقوق بگیران آخرین کسانی باید باشند که غارت عُریان شان در دستور کار قرار می گیرد. اما چنین می نماید که آن شرایط اضطراری که چنین دست درازی پُرخطری را ناگزیر و اجتناب ناپذیر می کند، اکنون فرا رسیده باشد. تضاد بین ولخرجی در سوریه، عراق، یمن، لُبنان و غزه و تامین هزینه های خود در داخل و برآوردن نیازهای جامعه، با هر روزی که از پابرجایی آن می گذرد، دامن اقشار اجتماعی بیشتری را می گیرد. نگاهی به بودجه پیشنهادی دولت در سال جاری و مُرور برنامه ای که آقای روحانی در مراسم تحلیف خود ارایه کرد، جای خوشبینی نسبت به بهبود شرایط را به جای نمی گذارد. انتقال فشار از "بالا" به "پایین" همچنان تنها جهتی است که "اقتصاد مُقاومتی" می شناسد.

اعتصاب غذای زندانیان سیاسی، افشاگر منشور دروغین حقوق شهروندی .زینت میرهاشمی.

اعتصاب غذای زندانیان سیاسی، افشاگر منشور دروغین حقوق شهروندی زینت میرهاشمی اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان گوهر دشت کرج روز پنجشنبه ۹ مرداد وارد سی و سومین روز خود شد. این اعتصاب طولانی با موجی از همبستگی زندانیان سیاسی در زندانهای دیگر ایران روبرو شده است. علاوه بر زندانیان سیاسی اعتصابی در گوهر دشت، زندانیان دیگری همچون رضا شهابی، حمزه درویش، مهدی خزعلی و ....در اعتصاب غذا هستند. جان همه این زندانیان در خطر است و مسئول جان و سلامت آنان حکومت و در راس آن ولی فقیه است. اعتصاب غذای زندانیان سیاسی گوهردشت در پی یورش وحشیانه گارد ویژه به سالن ۱۰ بند چهار، غارت اموال و دستبرد به اولیه ترین امکانات شخصی زندانیان که با پول خودشان تهیه شده و انتقال آنان به مکانهایی که ۲۴ ساعته توسط دوربینهای زندان کنترل می شوند، آغاز شد. خبر مقاومت و اعتصاب طولانی زندانیان سیاسی، نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر المللی را به واکنشهای گسترده وادار کرد. بسیاری از نهادهای بین المللی و سازمانهای حقوق بشری، عاصمه جهانگیر، ژرارد دپره نماینده پارلمان اروپا از بلژیک و بسیاری دیگر خواستار رسیدگی به خواسته های زندانیان و آزادی همه زندانیان سیاسی شده اند. همچنین بسیاری از سندیکاهای کارگری و نهادهای مدافع حقوق کارگران خواستار آزادی رضا شهابی کارگر شجاع زندانی که در اعتصاب غذا به سر می برد شده اند. در رویدادی دیگر ۱۰۰۰ تن از فعالان مدنی در طوماری خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط این فعال کارگری شدند. در سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی، روزهایی که صدها تن از جوانان ایران زمین به طور روزانه در سیاهچالهای جمهوری اسلامی به دار آویخته شدند، ایستادگی سرفرازانه زندانیان سیاسی و مقاومت آنان، آرمانهای عدالتخواهانه و حق طلبانه سر به دارشدگان را در برابر رژیم جهل و نیستی حاکم همچون پرچمی بر فراز مبارزه ضد دیکتاتوری به اهتزار در آورده است. روحانی روز چهارشنبه ۸مرداد، بار دیگر شیادانه از منشور حقوق شهروندان حرف زد. وی با شیادی تمام مدعی شد که این را برای انتخابات ننوشتم و مدعی شد که آن را نوشته است که «مردم احساس امنیت و آزادی کنند؛ برای آن که قانون اساسی و دیگر مقررات اجرا شود.» البته منظور وی امنیت سکانداران کشتی ورشکسته حکومتی است، وگرنه شمار انبوه زندانیان سیاسی، زندانیان اقلیتهای مذهبی و فعالان کارگری و مدنی و ... نشانه دقیقی از بی مایه بودن این منشور است. رئیس قوه قضائیه در واکنش به گزارش عاصمه جهانگیر گفته است که دست کم در سال گذشته ۱۵۶ نفر اعدام شده اند در حالی که عاصمه جهانگیر در گزارش خود نوشته است که «در سال گذشته میلادی دست کم ۵۳۰ تن در ایران اعدام شده اند که حداقل ۵ نفر از آنان زیر ۱۸ سال داشتند.» اگر پایوران رژیم گزارشهای نهادهای حقوق بشری و اعتراضهای زندانیان سیاسی به وضعیت غیر انسانی در زندان را قبول ندارند، چرا درهای زندان را برای بازدید عاصمه جهانگیر و یا عفو بین الملل و یا هر نهاد بی طرف بین المللی باز نمی کنند.

Monday, August 28, 2017

مقاومت زندانیان اعتصابی اقتدار، شقاوت شکنجه گران درماندگی ست.لیلا جدیدی.

فراسوی خبر... دوشنبه ۶ شهریور مقاومت زندانیان اعتصابی اقتدار، شقاوت شکنجه گران درماندگی ست لیلا جدیدی ۲۹ روز از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی می گذرد، همه گزارشها حاکی از رو به وخامت رفتن حال زندانیان اعتصابی در زندان رجایی شهر است. با این حال، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان رژیم، اعلام کرده است که قوه قضاییه در برابر اعتصاب غذای زندانیان "تسلیم" نخواهند شد و اعتصاب غذا امری "شکست ‌خورده است". در حقیقت اما رفتار هیستریک آنان با زندانیان سیاسی آینه ای تمام نما از شکست در برابر مقاومت و مبارزه جانکاه زندانیان است. جلادان قصد دارند زندانیان را ذره به ذره به قتل برسانند، زیرا نخست مقاومت زندانیان و سپس تلاش خانواده آنان و به موازات آن افشاگری فعالان حقوق بشری در رسانه های اجتماعی و نزد نهادهای بین المللی حقوق بشری دست جنایتکاران را در قتل عام یکباره آنان به همان شیوه کشتار ۶۷ بسته است. "تسلیم" نشدنی که دادستان قوه قضاییه از ان حرف زده، مانند تسلیم نشدن یک متجاوز جنگی متوهم و درهم شکسته در برابر مقاومت پیروزمندانه طرف مقابل است. اعتصاب غذای ۱۵ زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان رجایی ‌شهر کرج در اعتراض به رعایت نشدن حقوق ‌شان از جمله "محرومیت از هواخوری روزانه"، "نبود تهویه"، "نصب دوربین مداربسته"، "تخریب وسایل شخصی" و دیگر رفتارهای غیر انسانی همچنان ادامه دارد. بنا به آخرین گزارش وبگاه "هرانا"، زندانیان اعتصابی شرایط بغرنجی را پشت سر می گذرانند. پیگیری خانواده های این زندانیان نیز راه به جایی نبرده است. شاهین اقدامی که یکی از زندانیان سیاسی معترض در اعتصاب غذا است، در نامه ای خطاب به "دوستان و هموطنان آگاه و آزاده، نهادهای مدافع حقوق بشر و خانم عاصمه جهانگیر" به تشریح دلایل و زمینه های اعتراض خود پرداخته و نوشته است: "نمی دانم می توانی احساسم را درک کنی وقتی ببینی بعد از ۹ سال ظلم و ستم، از حکم ناعادلانه گرفته تا نقض حقوق صنفی و شهروندی تا پرپر شدن جوانی ات به خاطر بغض و کینه یک بازجو، زندگی و سرنوشتت و... از دست برود؟ او در این نامه که خبرگزاری هرانا منتشر کرده، اعلام می کند که زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان رجایی شهر نیازمند حمایت و یاری همه هموطنان هستند. دفاع از کرامت و ارزش انسان در هر گوشه از جهان، دفاع از تمامی افراد بشر است. به ندای او و دیگر زندانیان پاسخ دهیم.

Sunday, August 27, 2017

سفر هیلی؛ "مطالب محرمانه ای" که آمریکا نباید بداند چیست؟.منصور امان.

فراسوی خبر... یکشنبه ۵ شهریور سفر هیلی؛ "مطالب محرمانه ای" که آمریکا نباید بداند چیست؟ منصور امان مُلاقات نماینده آمریکا در سازمان ملل با دبیرکُل و مسوولان آژانس بین المللی انرژی هسته ای، دستگاه حُکومتی جمهوری اسلامی را به هم ریخته است. پایوران رژیم مُلاها اگرچه به سختی تلاش می کنند پریشان حالی خویش را با نگرانی از برهم خوردن توافُق هسته ای توضیح دهند، اما چنین می نماید که ریشه تشویش آنها در جای دیگری قرار دارد. رژیم مُلاها در تبلیغات خود مُلاقات نمایندگان دولت آمریکا با مسوولان آژانس را امری غیرعادی جلوه می دهد و هدف آن را دسیسه چینی علیه "برجام" اعلام می کند. این در حالی است که دولت جدید آمریکا پیشتر و به دفعات تاکید کرده است که سیاست سختگیرانه تری را نسبت به راستی آزمایی تعهدات سپرده شده رژیم مُلاها در پیش خواهد گرفت. از سوی دیگر، مکانیزم تحقیقاتی و ابزار اجرایی هر شکلی از راستی آزمایی، مرجع دیگری جُز آژانس ندارد. از این رو مُراجعه به این نهاد بین دولتی برای روشن سازی ابهامات یا گرفتن پاسُخ به پُرسشهای مطرح، در ذات توافُق هسته ای است و رژیم مُلاها نیز این نظارت را پذیرفته است. دُرُست سنجی اجرای توافُق به خودی خود به معنای زیر سووال بردن "برجام" نیست، اگرچه مانند هر راستی آزمایی دیگر پیرامون یک سوژه، همانگونه که می تواند به استحکام درونی توافُق حاصل شده گرد آن بیفزاید، قادر است آن را نیز بدون موضوع کند. بنابراین، چنین می نماید که رژیم مُلاها در گردوخاک به پا کرده در مورد "تبعات خطرناک" سفر خانُم هیلی برای اصل "برجام"، با چنگ و دندان در حال کوشش برای پنهان کردن موضوعات مُرتبط با آن است. در پیشاپیش موضوعاتی که "برجام" را به گونه نگران کننده ای تعقیب می کند، سوواستفاده رژیم جمهوری اسلامی از توافق هسته ای وین برای پیشبُرد نقشه های بُحران آفرین خود در سطح خاورمیانه است. ایالات مُتحده با آوردن فشار از این جانب در حقیقت به انتقال بُحران از یک چرخه به چرخه دیگر واکُنش نشان می دهد. فعالیتهای ماجراجویانه و مُداخله گرانه حاکمان ایران در چهار سالی که از توافُق هسته ای می گذرد، جای اعتماد و خوشبینی زیادی نسبت به نگاه و رویکرد آن به "برجام" به جا نگذاشته است. کاخ سفید با درک اهمیت اقتصادی و بین المللی توافُق وین برای حاکمان ایران، تلاش می کند آنها را به سمت در پیش گرفتن "رفتار سازنده" و "برحامهای یک و دو سه و غیره" بکشاند. هدف دیگری که در لابه لای تعزیه پایوران رژیم مُلاها برای "سرنوشت برجام" پنهان گردیده را می توان در بین سطرهای نامه های اعتراضی دو مقام حُکومتی به دبیرکُل آژانس و خانُم موگرینی یافت. وزیر خارجه مُلاها و نیز سفیر این رژیم در آژانس در نامه های یاد شده به شدت بر افشا نکردن "اطلاعات محرمانه"، "اطلاعات حساس"، "مُفاد امنیتی تحت اجرا"، "اسرار بازرگانی، فنی و صنعتی" برای نماینده آمریکا پا فشرده اند و مُخاطبان خود را به "امانتداری" فراخوانده اند. از گفته های مزبور فقط اینگونه می توان برداشت کرد که بین آژانس، طرفهای اُروپایی و رژیم جمهوری اسلامی "مطالب محرمانه ای" وجود دارد که دولت وقت آمریکا باید از آن بی اطلاع بماند. ناگفته پیداست که علت "محرمانه" طبقه بندی کردن "اطلاعات" از جانب طرفهای توافُق، می بایست مُضر بودن آن به حال سند وین بوده باشد. این فُرجه های "محرمانه و حساس" می تواند از پیشینه و دامنه تحقیقات و آزمایشهای نظامی – هسته ای تا مراکز اعلام نشده دیگر اتُمی و افراد مُرتبط را دربر بگیرد. زوایای پنهان معرکه ای که رژیم مُلاها پیرامون سفر خانُم هیلی بر پا کرده، یک موضوع را به خوبی روشن می کند: سرنوشت "برجام" را در انتها نه آمریکا و نه هیچ "شیطان" دیگری، بلکه به تنهایی و فقط رژیم جمهوری اسلامی رقم می زند.

Friday, August 25, 2017

فاشیسم عُریان برای استخدام معلم.ینت میرهاشمی.

فراسوی خبر... شنبه ۴ شهریور فاشیسم عُریان برای استخدام معلم زینت میرهاشمی در هماوردی جنبش معلمان و فرهنگیان با شرایط غیر عادلانه و تحمیل فقر و ریاضت کشی، وزارت آموزش و پرورش رژیم ضوابط فاشیستی برای استخدام معلمان را از اعماق حاکمیت ارتجاع به سطح کشاند. برخی از ضوابط ارایه شده در قالب آیین نامه استخدامی از سوی نهاد مربوط به استخدام در وزارت آموزش و پرورش چنین است: نداشتن «بیماریهای مشخصی»، «نابارور» نبودن، نداشتن «موهای زاید صورت» در مورد زنان، عدم «اعتیاد به سیگار و قلیان»، «کوتاه نبودن یک پا بیش از ۱۰ سانتیمتر»، نداشتن «لهجه غلیظ و غیر قابل تغییر»، نداشتن «اختلالات زنانگی»، عدم «بلوغ زودرس یا دیررس»، «سابقه جراحی بیماریهای رحمی»، «کمتر بودن تعداد دندانها از ۲۰ عدد» و دهها بیماری دیگر این ضوابط این پرسش را در مقابل همگان قرار می دهد که جمهوری اسلامی بعد از 38 سال، چرا این موارد فاشیستی را برای متقاضیان استخدام در وزارت آموزش و پرورش به میدان آورده است. تمامی موارد ذکر شده برای استخدام فرهنگیان، نقض حقوق نیروی کار و خلاف استانداردهای مطرح در مقاوله نامه های سازمان جهانی کار است. در این ضابطه ها علاوه بر خصوصیت فاشیستی در کلیت آنُ تبعیض آشکار ملیتی و جنسیتی وجود دارد. مساله مهم هنگامی برجسته می شود که به موارد بازدارنده در مورد زنان با ذکر جزئیات در کانون این آیین نامه استخدامی توجه شود. مواردی مانند «اختلالات زنانگی، ناباروری، موهای زاید صورت، بلوغ زودرس یا دیررس، سابقه بیماریهای رحمی و ...» افزون بر همه تبعیضهایی که توسط قانون به زنان در بازار کار، تحصیل و حقوق اجتماعی و سیاسی وارد می شود، است. این شرایط جدید استخدامی گامی ارتجاعی برای عقب راندن نیروی کار زنان در جامعه است. این گونه شرایط استخدامی، شیوه ای ارتجاعی، فاشیستی و محکوم است.

Thursday, August 24, 2017

دولت روحانی؛ در به روی همان پاشنه می چرخد.منصور امان .

دولت روحانی؛ در به روی همان پاشنه می چرخد منصور امان . با مُعرفی دولت، پرونده نمایش جنجالی انتخابات نیز بسته شد و حاصل جمع آن به صورت ترکیب کابینه و برنامه عمل آن که آقای روحانی در مجلس مُلاها ارایه کرد، در برابر نگاه و داوری جامعه قرار گرفت. اکثریت کسانی که به حُجت الاسلام حسن روحانی رای دادند، انتظارات خود را در دولت وی برآورده شده نمی بینند. بخشی از این توقُعات ریشه عینی دارد و براساس وعده های انتخاباتی وی شکل گرفته است، اما قسمت عُمده انتظارات از مرزبندی آشکار آنان با برنامه و سیاستی برمی خاست که حُجت الاسلام ابراهیم رئیسی، یک کارگُزار بدنام باند حاکم، نمایندگی می کرد. در پندار غالب، طرد او نه فقط جلوگیری از نازل شدن یک سناریوی دهشت انگیز بود، بلکه کورسویی از اُمید به گُزینه انتخاباتی مُعرفی شده در برابر آن نیز به حساب می آمد. اینک با ضربه سهمگین واقعیت، ابرهای ابهام از روی این تصویر ذهنی نقاشی شده روی بوم "انتخابات" به کنار رفته و طرح به کلی متفاوتی که روی آن نقش بسته، به تمام در حال پدیدار گشتن است. آشکارترین خُطوط این ناهمگونی که در همان نگاه اول به چشم می آید، در ترکیب کابینه و برنامه دولت هُویدا شده که در حقیقت دستور کار و هُویت مُجریان آن در چهارسال آینده را تعیین می کند و از این زاویه می توان آن را مُعرفی کننده ماهیت و سمتگیری اش نیز دانست. *همچون "۳۸ سال گذشته" آقای روحانی که در جریان رقابت انتخاباتی اش بر باند رقیب خُرده گرفته بود "در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند"، با مُعرفی یک مامور کمر بسته به "اعدام و زندان" به عُنوان وزیر دادگستری، حتی لازم ندید به طور ظاهری و با گُماردن قصابی کمتر شناخته شده، از زیر سووال رفتن نمایش پیشین اش جلوگیری کند. آقای علیرضا آوایی همچون وزیر پیشین و فراتر از آن، چونان حُجت الاسلام رییسی، نماد گوشت و اُستخوان شده "38 سال گذشته" است. او مُجری سیاستی بوده است که آقای روحانی برخلاف سُخنان تبلیغاتی خود با به خدمت گرفتن اش علامت می دهد که نه می تواند و نه می خواهد از آن فاصله گیرد. *وزارت زنان وعده دیگر وی مبنی بر "حُضور بیش از گذشته زنان" و "مُشارکت سیاسی زنان"، سرنوشت بهتری از این نیافته است. دولت معرفی او شده به گونه موفقیت آمیزی از سرفصلهای پُر آب و تاب انتخاباتی عُبور کرد و کسب و کار به شیوه گذشته را سرمشق قرار داد. برخلاف صحنه آرایی و هلهله پیش هنگام باند تدارُکچی "اصلاح طلب"، آقای روحانی در دور دُوُم ریاست جمهوری خویش نیز از وارد کردن زنان به کابینه و سپُردن وزارت به آنها طفره رفت. میزان حساسیت و دافعه حاکمیت واپس گرای جمهوری اسلامی نسبت به حُضور زنان در صحنه های اجتماعی را به وِیژه از اینجا می توان دریافت که هرگاه طیف میانی حُکومت و دُنبالچه های "اصلاح طلب" آن از "مُشارکت سیاسی زنان" سُخن می گویند، منظور قایل شدن چنین حقی به گونه فراگیر و برای همه زنان جامعه نیست، بلکه در حقیقت تقسیم کُرسیهای ارشد دولتی بین پایوران مونث و "خودی" طیف خویش را هدف دارند. حُجت الاسلام روحانی به خوبی نشان داده که حتی برای این دسته اندک از زنان نیز که با معیارهای ایدیولوژیک و سیاسی گُزینش در رژیم ولایت فقیه همخوانی دارند، در نظم مردسالارانه و زن ستیز حاکم مکانی جُز جایگاه فرودست وجود ندارد. *غیبت مولوی همین رویکرد را می توان در برخورد به یکی دیگر از محورهای مورد استفاده آقای روحانی در تبلیغات بیرونی اش، یعنی آنچه که وی "حُقوق اقوام، ادیان و مذاهب" می داند، مُشاهده کرد او در مسیر تور انتخاباتی خود ایستگاههایی نیز در اُستانهای غرب و جنوب کشور داشت و از دادن هر وعده ای که مُخاطبانش مایل به شنیدن آن بودند، فرو نگذاشت. وی که همچون دیگر رهبران حُکومت کوشش می کند تضاد نظم حاکم با حُقوق پایه ای ملیتها و اقوام ایرانی را به تفاوتهای فرقه ای شیعه و سُنی فرو کاهد و آن را در این چارچوب مُدیریت کند، اشتهای برادران "بومی" را با وعده "استفاده" از آنها برمی انگیخت تا به سمت جناح میانه حُکومت جلب کند. در عمل اما این "نیروها" نه فقط در سطح مُعاونتهای تشریفاتی دولت به کار گرفته نشدند، بلکه برای استخدام آن در سطح محلی هم نیز همچون چهارسال گذشته، به گونه جدی تلاشی از جانب تصمیم گیرندگان دیده نمی شود. جناح میانه حُکومت ارسال نشانه هایی مبنی بر نگاه و جهتگیری دولت در چهار سال آینده را به همینجا مُتوقف نکرد. دعوت نکردن از مولوی عبدالحمید، امام جُمعه سُنی مذهبان زاهدان و یکی از پُشتیبانان محلی آقای روحانی در سیستان و بلوچستان، برای شرکت در مراسم تحلیف، یک علامت گویا از این مسیر بود. مصالح عالی تری را که به خاطر آن برگُزارکنندگان مراسم از منافع حُضور مولوی چشم پوشی کردند، به سادگی در جوهره فرقه ای و تبعیض آمیز رژیم استبدادی – مذهبی می توان یافت. *حُقوق شهروندی آنگاه که وعده های صریح چنین فرجام رُسوایی باری پیدا می کند، به خوبی می توان حدس زد که سرنوشت وعده های زیر لبی مانند "رعایت حُقوق شهروندی" چه خواهد بود. آقای روحانی در این پهنه نزدیک به چهار سال را صرف حرافی تبلیغاتی در باره نگارش یک انشا به نام "منشور حُقوق شهروندی" کرد که فایده و کاربُرد آن از مُعماهای "مُدره ها" به حساب می آید. در همین بازه زمانی، حُکومت و از جُمله اجزای آن، وزارت اطلاعات "تدبیر و اُمید"، به گونه پیگیر و بی وقفه در حال پایمالی سیستماتیک و خشن حُقوق پایه ای شهروندان بوده اند. این می تواند یک تقسیم کار مُفید باشد که به ویژه در دوره های "عقب نشینی قهرمانانه" "نظام"، برای جلوگیری از پیشروی جامعه در زمینهای وانهاده شده ارزشی حیاتی پیدا کند. آقای روحانی در دور نخُست ریاست جمهوری خود با جعل تقدُم ساختگی حل بُحران هسته ای بر هر امر دیگر، به کوشش نافرجامی برای کنار زدن مُطالبات جامعه از دستور کار روز و همچنین بستن دهان بدنه اجتماعی "اعتدال" و "اصلاح طلب" دست زد. این به معنای مشروعیت تراشی برای پیگرد، دستگیری و سرکوبی کوشندگان کارگری و مُعلمان، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و مدنی بود که همچنان و با همان شدتی که در دوره پیش از عقب نشینی هسته ای جریان داشت، ادامه یافت. در برنامه ارایه شده او برای دور دوم ریاست جمهوری اش همچون گذشته طبل توخالی "منشور حُقوق شهروندی" تنها دستور کار در این زمینه است. آقای روحانی نگفت و نمی گوید چه اقدامات مُشخصی برای رعایت حُقوق فردی و اجتماعی شهروندان انجام خواهد داد و کدام تدبیرها را برای جلوگیری از پایمال شدن این حُقوق اندیشیده و پیشنهاد می کند. او با ادعای اینکه "اجرای حُقوق شهروندی از دستگاههای تحت نظر قُوه مُجریه آغاز شده"، گریبان خود را از پاسُخ به این پُرسشها رها کرده و سپس با ارسال کارت "دعوت" برای "سایر قُوا" به منظور شرکت در این کمپین خیالی، مسوولیت خویش را در لگام زدن به تهاجُم افسار گُسیخته قُوه قضاییه، سپاه پاسداران، نمایندگان ولی فقیه در اُستانها و جُز آنها به پایه ای ترین حُقوق جامعه، برآورده شده وانمود می سازد. *حصر آقای روحانی در هر نُقطه دور یا نزدیکی از کشور که بساط تبلیغات انتخاباتی اش را بر پا کرد، با مُطالبه سراسری "رفع حصر" روبرو شد و برنامه و دستور کارش زیر پرتو آن قرار گرفت. با این حال او حتی به گونه نمادین از نزدیک شدن به این خواسته در برنامه دولت یا سُخن پراکنی اش در مجلس مُلاها خودداری کرد. او که در دور اول ریاست جمهوری خویش نیز با همین مُطالبه دست به گریبان بود بدون آنکه به آن پاسُخ قانع کننده ای دهد، چهار سال گُذشته را صرف فرستادن مُطالبه گران به دُنبال نخود سیاه کرد. آقای روحانی و دوستان هر بار که با این پُرسش روبرو شدند، از فعالیتهای موهوم خود در پُشت پرده برای "حل مساله" خبر دادند و هر بار که با درخواست توضیح بیشتر در باره جُزییات اقدامات ادعایی به تنگنا افتادند، به لُزوم "محرمانه" ماندن آن و نیز "مُفید تر بودن" رایزنی در خفا پناه بردند. تنها زمانی که این طیف در مورد مساله زندان خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانُم رهنورد صراحت داشته، زمانی بوده که آنها را به توبه و مرزبندی با خیزشهای اعتراضی ۸۸ و ۸۹ فراخوانده است. طرح این شرط رُسوا همراه با انفعال عملی در برابر "حصر"، به خوبی بازگو کنده این واقعیت است که جناح میانه حُکومت و دُنبالچه "اصلاح طلب" آن نه تنها نفعی در آزادی چهره های شناخته شده اعتراضهای ۸۸ و ۸۹ ندارند، بلکه این امر را تهدیدی علیه وضعیت موجود که آنها را شریک قُدرت کرده است، می دانند. نیرویی که در گردهماییهای انتخاباتی آقای روحانی جمع می شد، این طیف را وحشت زده می کند، چون توانایی پایش و مُدیریت آنها و مُطالبات شان را ندارد و با خواسته های شان احساس نزدیکی سیاسی و ایدولوژیک نمی کند. بستر عینی بد عهدی درجا زدن آقای روحانی و دولت جناح میانه حُکومت در موضوع "گُشایش فضا" و فرار پابرهنه از وعده های داده شده، یک علت زمینی دارد؛ "نظام" در حال عقب نشینی در پهنه خارجی و مُواجه با بُحران اقتصادی در پهنه داخلی، تحرُک جامعه و فعال شدن آن را خطری برای موجودیت و ثبات خویش می انگارد. بی گمان راه حُکومت برای دست کشیدن از بُحران سازی در منطقه، همچون عقب نشینی هسته ای از مسیری خسارت بار و پُر هزینه می گذرد که بار فلاکت بار آن نیز کماکان بر دوش اکثریت جامعه سنگینی خواهد کرد. تصویری که آقای روحانی در مجلس از برنامه های ریاضتی خود در چهار سال آینده ارایه داد، ضرورت حفاظت از "نظام" در برابر واکُنش اجتماعی بدان را نیز به گونه گُریز ناپذیر و به طور تکمیلی در کنار خود دارد. او شرایط وخیمی که حُکومت در آن بسر می برد را شرح داد و طرح مُقابله با آن را ترسیم کرد که در جوهره چیزی بیشتر از یک نقشه راه برای تهاجُم بی رحمانه تر به جیب، سُفره و کرامت طبقه کم درآمد کارورزان و قشرهای فقیر نیست. او به این ترتیب جای تردید به جا نمی گذارد که در پهنه اقتصاد نیز سیاست ریاضتی و "اقتصاد مُقاومتی" که در چهار ساله نخُست ریاست جمهوری اش به فقر، بیکاری، گُرسنگی، نوزاد فروشی و گورخوابی مُنتهی گردیده را تداوم خواهد بخشید. برآمد تنها بخشهای جدی و راست گویانه برنامه دولت جناح میانه، فصلهایی است که منافع مُستقیم "نظام" را نمایندگی می کند. این پهنه ها را در درجه نخُست سیاست خارجی و حفظ و استفاده از منافع "برجام" و سپس مهار جامعه و مُطالبات آن تشکیل می دهد. در حوزه حُقوق اجتماعی و اقتصادی جامعه، زیر نقاب و آرایش "اعتدالی" جناح میانه حُکومت، ریخت سرکوبگرانه و نادیده انگارانه "نظام" پنهان شده است. همداستانی با باند حاکم در حیطه حُقوق و آزادیهای جامعه اما به معنای مُبارزه نکردن جناح میانه حُکومت برای آزادی خود از قید انحصار قُدرت باند حاکم نیست، همچنانکه معنای دست کشیدن آن از مُطالبه اش از باند یاد شده برای سهم بیشتر از ثروت ملی نمی باشد. بدیهی است که دولت آقای روحانی در دور دُوُم ریاست جمهوری اش با فشار بیشتر انتظارها و خواسته های بخشهای گوناگون جامعه روبرو خواهد بود و براین اساس شُروع حُکمرانی وی، زنگ آغاز یک دوره پُرتلاطُم را به صدا در آورده است. با این حال باید در نظر داشت که حرکتها و جُنبشهای اعتراضی تا اندازه ای می توانند سازمان یابند و در عمل مُبارزاتی مُستقل باشند که مضمون و اُفق ستیز در "بالا" را دریافته باشند.

رابطه ولایت خامنه ای با حَرَم و حِجاب مهدی سامع.

رابطه ولایت خامنه ای با حَرَم و حِجاب مهدی سامع تبلیفات گسترده و بی سابقه ای که به دنبال کشته شدن محسن حججی به راه افتاد و هنوز هم ادامه دارد، باردیگر دلیل مداخله همه جانبه رژیم ولایت فقیه در سوریه را که همراه با هزینه های کلان مالی و انسانی است را برجسته کرده است. در منطقه حلب یک مثلث مشترک بین مرز عراق، اردن و سوریه وجود دارد که برای رژیم نقش استراتژیک داشته و نقشه سپاه پاسداران این است که با در اختیار داشتن این منطقه یک مسیر زمینی از ایران تا مرز لبنان و سواحل مدیترانه را کنترل کند. داعش طی یک حمله انتحاری به یکی از پایگاههای مزدوران فاسم سلیمانی در این منطقه و در حد فاصل التنف و بوکمال چند ده نفر را کشته و محسن حججی را دستگیر کرده و او را به قتل می رساند. در حالی سران، کارگزاران و رسانه های رژیم به نحو شگفت انگیزی در مورد کشته شدن دهها نیروی وابسته به رژیم در این عملیات خویشتنداری کردند، در مورد محسن حججی تبلیغات بی سابقه ای را ساماندهی کردند. از بوسه علی لاریجانی بر دستان پدر محسن حججی تا استقبال حکومتی و برنامه ریزی شده از لحظه ورود خانواده حججی به فرودگاه مشهد، از تغییر نام دانشگاه آزاد نجف آباد به نام حججی تا معرفی او به عنوان «محصول و عصاره انقلاب» از جانب سرکرده کل سپاه پاسداران تا حداد عادل که حججی را «افتخار نسل جوان کشور و نماد اخلاص، بصیرت و ایثار» دانسته تا آخوند نوری همدانی که حججی را نماد «فصل جدیدی از فرهنگ شهادت» معرفی کرد و بدون مبالغه هزاران حرف و حدیث دیگر. این تبلیغات که در این ابعاد حتی برای پاسدار همدانی که یکی از مهمترین سرکردگان سپاه بود و یا برای صدها قربانی در رده های میانی و پایینی سپاه هم صورت نگرفته است. در این میان نظر خامنه ای که پای رسانه های «اغواگر صوتی و تصویری» را به میان می کشد و نظر همسر حججی که مساله حجاب و تنها نبودن «امام خامنه ای» را مطرح می کند، این سوال را برجسته می کند که چه رابطه ای بین حجاب اجباری و حَرم وجود دارد؟ روز دوشنبه 30 مرداد، خامنه ای در دیدار با جمعی از ایادی خود از استانهای یزد و همدان گفت: «شهید حججیِ عزیز در دنیایی که روزنه‌ های اغواگر صوتی و تصویری فراوانی وجود دارد، چنین درخشید و خداوند او را همچون حجتی در مقابل چشم همگان قرار داد.» مرگ این «حُجَت» را همسر محسن حججی چنین توصیف می کند: «همسرم رفت که بگوید امام خامنه ‌ای تنها نیست، سرش رفت تا روسری نرود.». و البته او به خواهرانش توصیه می کند که حجاب شان را رعایت کنند. از آن جا که هیچ رابطه ای بین روزنه های اغواگر صوتی و تصویری و دفاع از حَرم وجود ندارد، باید برای فهم این اغواگری حرفهای خامنه ای و همسر محسن حججی را در تلفیق با هم مورد توجه قرار داد و البته به برخی از نظرات ایادی خامنه ای هم برای درک این پیوند اشاره کرد. عصر روز سه شنبه ۲۴ مرداد، حسین افضلی، یک برگزیده شورای نگهبان برای مجلس ارتجاع در دفاع از یک کارگزار امنیتی کابینه روحانی از ورود «اسب تراوا» به مرکز خلافت خامنه ای اظهار نگرانی می کند و می گوید: «در شرایط موجود فضای مجازی اسب تراوایی شده كه دیگه پشت دروازه های شهر اونجا مستقر نیست، در شرایط موجود این اسب تراوا در وسط میدان شهره و بعضاً در وسط خانه ماها نشسته و متاسفانه امكان آتش زدنش هم نیست.» (رسانه های رژیم) روزنامه کیهان خامنه ای در روز سه شنبه 31 مرداد امسال حرفهای بیدادستان کل رژیم در مورد شبکه های اینترنت را منتشر کرده است. محمد جعفر منتظری خطاب به کارگزاران دولت روحانی می گوید: «آیا وقتی می ‌گوییم که مقامات ذی‌ صلاح و ذی ‌ربط باید فضای مجازی را که به تعبیر مقام معظم رهبری تبدیل به قتلگاه شده و جوانان و خانواده ‌ها و نوامیس ما را گرفتار کرده است مدیریت کنیم، حرف گزاف می ‌زنیم؟» او ادامه می دهد: «امروز فضای مجازی تبدیل به سیلی خانمان برانداز شده» است. بیدادستان رژیم اساس و جوهر دلواپسی رژیم را چنین جمعبندی می کند: «دشمن به شدت مجموعه نهاد روحانیت، مرجعیت و در رأس همه ولی فقیه را مورد تهاجم قرار داده و به دنبال یافتن راههای نفوذ در حوزه‌ هاست و قصد دارد اعتماد مردم را به روحانیت ضعیف کند تا به گمان خود با متزلزل کردن ستون خیمه یعنی ولایت فقیه، این خیمه را از بین ببرد.» احمد علم الهدی، عضو مجلس خبرگان خامنه ای و دست نشانده تام الاختیار خامنه ای در مشهد در نماز جمعه روز جمعه 27 مرداد مرزهای ولایت خامنه ای را چنین تعریف می کند: «امروز این جور نیست كه كویر عراق و شام و ساحل دریای مدیترانه یك نقطه خارج از این مملكت و از این مرزه، جبهه اسلام [بخوانید ولایت خامنه ای] اونجا تشكیل شده است.» (تلویزیون آستان رضوی) این واقعیت که «عمود خیمه نظام» و ایادی او مورد تهاجم «دشمن» که اسم مستعار مردم در ادبیات رژیم است، قرار گرفته و این جنگ و ستیز که به طور روزمره ادامه دارد، راز و رمز قربانیان «حَرَم» را برملا می کند. نگرانی همسر محسن حججی از «حجاب خواهران» هم در همین ردیف جاگذاری می شود. فشار روزانه بر زنان برای حجاب اجباری و مقاومت زنان در مقابل این تحمیل، یک کنش و واکنش روزانه بین نظام و جامعه را به نمایش می گذارد. اگر مزدوران رژیم در مقابل واکنش زنان برخورد انفعالی داشته باشند، شاهد انفجار جامعه در همه ابعاد آن خواهند بود. و به همین ترتیب اگر استبداد مذهبی خود را در مرزهای کشور زندانی کند، همه انباشت تنفر و نارضایتی به خیابان سرازیر می شود. بنابرین برای نظام مساله «اسلام»، «حَرَم» و «حجاب» هیچ معنی جز پاسداری از امنیت «ولایت خامنه ای» نمی دهد.

فریاد متحدانه کارگران و معلمان بازنشسته در برابر مجلس ارتجاع.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر.... پنجشنبه ۲ شهریور فریاد متحدانه کارگران و معلمان بازنشسته در برابر مجلس ارتجاع زینت میرهاشمی روز سه شنبه ۳۱ مرداد، بیش از هزار نفر از کارگران و معلمان بازنشسته از تهران و دیگر شهرها و استانهای ایران مانند اصفهان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، خراسان رضوی، گیلان، مازندران، سمنان، کرمانشاه و ... دست در دست هم در هماوردی با اقتصاد مقاومتی و تحمیل فقر و ریاضت کشی به کارورزان، خیابانهای مقابل مجلس ارتجاع را تسخیر کردند. همایش بازنستگان در روز سه شنبه در حالی که جریان داشت چندین حرکت اعتراضی کارگری در نقاط مختلف اتفاق افتاد. به عنوان نمونه اعتصاب و تحمع کارگران شهرداری بندرلنگه، تحمع اعتراضی کارگران اخراجی شرکت نفت بیجار، تحمع اعتراضی کارگران گروه ملی فولاد ایران و ... در پلاکاردهای بازنشستگان در این گردهمایی بزرگ خواسته های آنان مطرح شد. آنان اعلام کردند: «ما خواستار افزایش حقوق به میزان ۴ میلیون تومان خط فقر می باشیم، ما خواهان بیمه کامل و جامع که حق قانونی ماست هستیم، تا زمانی که زیر خط فقیرم مطالبه گر خواهیم ماند، نه به هر گونه مذاکره، تا رسیدن به حقوق واقعی، می زنم فریاد هر چه بادا باد». تظاهر کنندگان با دادن شعارهای «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «معلم زندانی آزاد باید گردد» و .... سیمای ضد کارگری و ضد مردمی استبداد ولایت فقیه را با صدای بلند فریاد زدند. این حرکت گسترده، صدای رضا شهابی کارگر شجاع زندانی که این روزها در اعتصاب غذا بسر می برد، اسماعیل عبدی و دیگر فعالان اجتماعی که در زندان هستند، بود. بدون شک حکم شلاق بر بدن کارگران منجمله برای شاپور احسانی راد عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، صدای متحد زحمتکشان را نمی تواند خاموش کند. همایش روز سه شنبه نمایی از یک وحدت گسترده برخواسته از درد مشترک در برابر حکومت فاسدان و دزدان، آنان که حقوقهای نجومی می گیرند، اختلاس گران و دکل دزدها، نفت دزدها، خاک دزدها تا برادران قاچاقچی و سکانداران بیت ولی فقیه که هر روز فربه تر می شوند، بود. شتاب گستردگی فقر و تنگدستی چنان بالا است که بیت نشینان ولایت هم به آن اعتراف می کنند. رئیس ستاد اجرایی فرمان خمینی به بخشی از واقعیت اعتراف کرد و گفت که «۱۲ میلیون تن، زیر خط فقر مطلق قرار دارند و ۲۵ تا ۳۰ میلیون تن زیر خط نسبی فقر به سر می برند.» (ایرنا، 15 تیر 96)

فریاد متحدانه کارگران و معلمان بازنشسته در برابر مجلس ارتجاع.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر.... پنجشنبه ۲ شهریور فریاد متحدانه کارگران و معلمان بازنشسته در برابر مجلس ارتجاع زینت میرهاشمی روز سه شنبه ۳۱ مرداد، بیش از هزار نفر از کارگران و معلمان بازنشسته از تهران و دیگر شهرها و استانهای ایران مانند اصفهان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، خراسان رضوی، گیلان، مازندران، سمنان، کرمانشاه و ... دست در دست هم در هماوردی با اقتصاد مقاومتی و تحمیل فقر و ریاضت کشی به کارورزان، خیابانهای مقابل مجلس ارتجاع را تسخیر کردند. همایش بازنستگان در روز سه شنبه در حالی که جریان داشت چندین حرکت اعتراضی کارگری در نقاط مختلف اتفاق افتاد. به عنوان نمونه اعتصاب و تحمع کارگران شهرداری بندرلنگه، تحمع اعتراضی کارگران اخراجی شرکت نفت بیجار، تحمع اعتراضی کارگران گروه ملی فولاد ایران و ... در پلاکاردهای بازنشستگان در این گردهمایی بزرگ خواسته های آنان مطرح شد. آنان اعلام کردند: «ما خواستار افزایش حقوق به میزان ۴ میلیون تومان خط فقر می باشیم، ما خواهان بیمه کامل و جامع که حق قانونی ماست هستیم، تا زمانی که زیر خط فقیرم مطالبه گر خواهیم ماند، نه به هر گونه مذاکره، تا رسیدن به حقوق واقعی، می زنم فریاد هر چه بادا باد». تظاهر کنندگان با دادن شعارهای «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «معلم زندانی آزاد باید گردد» و .... سیمای ضد کارگری و ضد مردمی استبداد ولایت فقیه را با صدای بلند فریاد زدند. این حرکت گسترده، صدای رضا شهابی کارگر شجاع زندانی که این روزها در اعتصاب غذا بسر می برد، اسماعیل عبدی و دیگر فعالان اجتماعی که در زندان هستند، بود. بدون شک حکم شلاق بر بدن کارگران منجمله برای شاپور احسانی راد عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، صدای متحد زحمتکشان را نمی تواند خاموش کند. همایش روز سه شنبه نمایی از یک وحدت گسترده برخواسته از درد مشترک در برابر حکومت فاسدان و دزدان، آنان که حقوقهای نجومی می گیرند، اختلاس گران و دکل دزدها، نفت دزدها، خاک دزدها تا برادران قاچاقچی و سکانداران بیت ولی فقیه که هر روز فربه تر می شوند، بود. شتاب گستردگی فقر و تنگدستی چنان بالا است که بیت نشینان ولایت هم به آن اعتراف می کنند. رئیس ستاد اجرایی فرمان خمینی به بخشی از واقعیت اعتراف کرد و گفت که «۱۲ میلیون تن، زیر خط فقر مطلق قرار دارند و ۲۵ تا ۳۰ میلیون تن زیر خط نسبی فقر به سر می برند.» (ایرنا، 15 تیر 96)

Wednesday, August 23, 2017

از افسانه "پیروزی قاطع لیست اُمید" تا کُمدی رای اعتماد.منصور امان.

فراسوی خبر... چهارشنبه ۱ شهریور از افسانه "پیروزی قاطع لیست اُمید" تا کُمدی رای اعتماد منصور امان چینش یکجانبه و انحصاری کابینه توسُط حُجت الاسلام روحانی و بی کُلاه ماندن سر لُخت و مُشتاق "اصلاح طلبان"، موقعیت سیاسی آنان را به عُنوان زائده جناح میانه حُکومت دستکم تا چهارسال آینده تثبیت کرده و به یک بُحران درونی در میان "تدارُکچیها" دامن زده است. "اصلاح طلبان" حُکومتی همچون دور پیشین انتخابات ریاست جمهوری، این بار نیز در نقش اسب گاری جناح میانه پدیدار شده بودند و برای جمع کردن رای به نفع آن، از هیچ بازار گرمی و ترفندی فرو نگذاشته بودند. چهار سال پیش آنها از این خدمت رسانی نصیبی نبردند و شُرکایشان حاضر نشدند به آنها در دولت و در پهنه سراسری یا حتی در سطح محلی سهمی ببخشند. رهبران و پایوران "اصلاح طلب" این موقعیت ناگُوار و تا اندازه ای خجالت آور را با بسته بودن دست آقای روحانی از سوی مجلس اُصولگرای نُهم توجیه می کردند و به مُنتقدان و ناراضیان اطمینان می دادند که در صورت موفقیت در انتخابات دور دهُم مجلس و نشستن دوباره بر کُرسیهای نمایندگی، راه شراکت آنها نیز باز خواهد شد. تشکیل دولت جدید هنگام راستی آزمایی این ادعا را نیز به همراه آورد. اکنون جناح میانه حُکومت و "اصلاح طلبان"، اکثریت مجلس را در دست داشتند و چنین می نمود که مانع پیشین از سر راه مُشارکت داده شدن این طیف در دستگاه اجرایی کنار رفته باشد. اما تفسیر آقای روحانی و دوستان از ترکیب جدید مجلس و "فراکسیون ۱۳۰ نفری اصلاح طلب" آن به کُلی نااُمید کننده بود. او جایی – حتی به طور نمایشی - برای تحت الحمایه هایش در بازی قایل نشد و این بار آنها را بدون هیچ بهانه ای دست خالی روانه حاشیه کرد. این بی اعتنایی اما زمانی به ابعاد یک حقارت تمام عیار فراز یافت که نمایندگان "اصلاح طلب" نیز زیر این رویکرد و نقش تحمیل شده پیرو آن امضا گذاشتند و خُرسند و سبُک بال مُحتویاتی که آقای روحانی در برابرشان نهاده بود را با یک استثنا تام و تمام قورت دادند. این طنز که استثنای یاد شده اما دامن تنها "اصلاح طلب" مُعرفی شده از سوی آقای روحانی را گرفت، یک شوخی "دُوُم خُردادی" نیست، بلکه موقعیت واقعی "اصلاحات"چیها و کارکرد این طیف در صحنه سیاسی جمهوری اسلامی را با جلایی زننده به تماشا می گذارد. کُمدی رای اعتماد اگرچه برای تهیه کنندگان، کارگردانان و بازیگران منفعت خوبی داشت، اما برای سیاهی لشکرها بی هزینه نمانده و به ایجاد اختلاف بین آنها راه برده است. موج انتقاد از سرویس دهی بی مُزد و منت "اصلاح طلبان" به سفارش دهندگان و بیرون از گود ماندن دوباره، زورق طیف مزبور را به تلاطُم افکنده است. اگرچه بخشی از سرزنشها و نکوهشهایی که به طور عُمده از سوی لایه بالایی "اصلاح طلبان" مطرح می شود نمایشی است و با هدف رد گُم کنی ابراز می گردد، اما در مجموع مُجادله های مزبور پرده از روی "پیروزی قاطع در انتخابات مجلس دهُم" و "حُضور حماسی اصلاح طلبان" کنار می زند. اکنون در رابطه با پروسه انتخابات مجلس سُخن از "گول زدن مردُم" به میان آورده می شود و از اعضای "لیست پیروز امید"، با شناسه هایی همچون "عده ای اصلاح طلب نما"، "گندُم نمای جو فروش"، "با دوز بالای اُصولگرایی"، "هدیه بگیر" و جُز آن یاد می شود. پیرامون چگونگی تهیه لیست نامزدهای "اصلاح طلب"، گُفته ها از این نیز روشنگرانه تر است؛ گُزینش کاندیداها حاصل "مصالح عُمومی، اقتضائات، معذوریات و محذوریات" مُعرفی شده و در جای دیگر از "ورود این آقایان به لیست اُمید در حالت فورس ماژور" سُخن گفته می شود. مضحکه ای که دولت آقای روحانی از دل آن بیرون آمد، ناکارایی انتخابات نمایشی در چارچوب استبداد ولایی و فساد سیاسی تنیده در نهاد آن را به یک نمونه تازه غنی ساخت. از صندوق رای رژیم استبدادی – مذهبی، اصلاحات و تغییر بیرون نمی آید، فقط حُقه بازهای دون مایه ای که توسُط شارلاتانهای سیاسی رنگ شده اند.

Tuesday, August 22, 2017

چالشهای معلمان در تیر ماه (۹۶) فرنگیس بایقره.

چالشهای معلمان در تیر ماه (۹۶) فرنگیس بایقره تشکلهای صنفی معلمان در سقز و مریوان خواستار لغو حکم طاهر قادرزاده شدند انجمنهای صنفی معلمان کردستان در سقز و مریوان روز اول مرداد با صدور بیانیه هایی جداگانه خواستار لغو حکم صادره علیه آقای طاهر قادرزاده شدند. انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز) در قسمتی از بیانیه منتشره خود آورده است: "بحران کنونی آموزش و پرورش یکی از هولناک ‌ترین بحرانهای جامعه ‌ماست. آشکار است که این بحران با تمام زوایای زندگی اجتماعی و فرهنگی ما پیوستگی ارگانیک دارد. روند رو به رشد خصوصی سازی مدارس، قانون متمایز کردن فرد موفق از ناموفق، نردبانی کردن و تقسیم بندی انسانها از بالا به پایین روحیه ‌ای تبعیض آمیز است که تا حد زیادی با فراهم سازی بستر آموزش یکسان و عادلانه برای تربیت فرزندان این مرز و بوم در تضاد آشکار است. برای کاستن از آسیبهای اجتماعی چنین بستر آموزشی غیر عادلانه ‌ای، معلمان دلسوز این دیار با از خودگذشتگی و ایثار در جهت اصلاح امور قدم در میدان گذاشته و خواهان اصلاح این وضعیت ناعادلانه شده ‌اند. از آن جمله تلاشهای مستمر و دلسوزانه ‌معلمینی همچون آقای طاهر قادرزاده جهت کاستن از مشکلات موجود آموزش و پرورش است که به جای تقدیر شدن، با پرونده ‌سازی و صدور حکم قضایی روبرو شده است." همزمان با این بیانیه، انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان) نیز به صدور بیانیه ای مشابه مبادرت کرد. این تشکل صنفی با انتقاد از حکم صادره برای آقایان طاهر قادرزاده و همینطور محسن عمرانی (معلم و فعال صنفی زندانی در بوشهر)، خواستار بازنگری در این رویه شد. این تشکل در بیانیه خود اشاره کرد "انجمن صنفی معلمان استان کردستان - مریوان ضمن تاکید بر حق ایجاد تشکلهای صنفی مستقل معلمان و رفع موانع برگزاری مجمعهای عمومی تشکلهای صنفی معلمان در مناطق مختلف کشور از جمله کردستان، خواستار لغو حکم صادره علیه آقای طاهر قادرزاده و دیگر فعالان صنفی می باشد و بر حق اعتراض جامعه صنفی در جهت توقف صدور چنین احکامی مصر است." احضار دسته جمعی فعالان فرهنگی و مدنی سقز به گزارش ۴ مرداد خبرنگاران آزاد کردستان جمعی از معلمان و فعالین مدنی شهرستان سقز که در مراسم نوروزی امسال این شهرستان شرکت کرده بودند، در هفته گذشته طی احضاریه ‌های کتبی مطلع شده اند که باید ظرف ۵ روز خود را به دادگاه انقلاب سقز معرفی نمایند. احضار شدگان سلیمان عبدی، دبیر هنرستانهای فنی و حرفه ای سقز، سید علی حسینی، دبیر زبان انگلیسی، محمد عابدی، معلم هنر، دلنیا عابدی، دختر آقای محمد عابدی، دانش آموز، ملاحسن محمودی، پیش نماز مسجد روستای کانی نیاز، لقمان قریشی، کاشیکار، حسن سلیمی آزاد، نانوا و خالد رحیمی، کشاورز، هستند. اتهام وارده به تمامی احضار شدگان تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی است. این افراد در تاریخ ٣ تا ۵ فروردین ماه امسال نیز پس از برگزاری مراسم نوروز روستای "آیچی" سقز به مراکز امنیتی احضار شده بودند. همچنین آقای سلیمان عبدی خود را به دادگاه انقلاب معرفی نموده و تفهیم اتهام شده است. اگرچه ایشان کلیه اتهامات وارده را واهی قلمداد نموده، اما در پایان با ضمانت یکی از همکاران فرهنگی خویش و به صورت موقت آزاد شده است. تجمع اعتراضی معلمان مدارس غیرانتفاعی سراسر کشور مقابل مجلس صبح روز یکشنبه ۱۱ تیر، بیش از صد نفر از معلمان شاغل در مدارس غیرانتفاعی سراسر کشور در اعتراض به سطح پایین دستمزد، نداشتن بیمه و بلاتکلیفی استخدامی به تهران آمدند و مقابل مجلس تجمع کردند. این معلمان که نه از حق بیمه بهره ‌مندند و نه حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار نصیب شان می ‌شود، از شرایط شغلی خود به شدت ناراضی هستند. یکی از معلمان معترض گفت: "فرق ما با معلمان رسمی چیست؟ ما هم همان کار را انجام می‌ دهیم، اما دستمزدمان از آنها خیلی کمتر است، در تابستان درآمد نداریم و از مزایای بیمه هم محرومیم و این به هیچوجه عادلانه نیست." این معلم آزاد خواسته خود را جذب در آموزش و پرورش و برخورداری از مزایای دیگر معلمان عنوان کرد. این معلمان که از چند روز پیش در فضای مجازی برای این تجمع هماهنگی کرده بودند، از ساعات ۸ صبح مقابل مجلس جمع شدند. تجمع مربیان حق التدریس در اعتراض به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس ده ها تن از مربیان حق التدریسی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور روز ۱۲ تیر در اعتراض به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس تجمع کردند. آنها خواستار اجرای صحیح قانون تعیین تکلیف مربیان حق التدریس سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور مصوب سال ۹۱ مجلس هستند. لازم به ذکر است اجرای این قانون با وقفه ‌ای سه ساله در ابتدای سال ۹۴ با برگزاری آزمون کتبی شروع شده، ولی بر خلاف قانون، در دفترچه سازمان سنجش (متولی برگزاری آزمون) شرایطی درج شد که مانع استخدام عده‌ ای از مربیان با تجربه می شود. همچنین، سازمان در سالهای ۹۲ و ۹۳ به دلیل کمبود بودجه با تعدادی از مربیان خود قرارداد همکاری نبست، اما در زمان برگزاری آزمون، شرط استخدام را همکاری در این دوسال قرار داد. این مربیان در سالهای ۹۴ و بعد دعوت به همکاری شدند، ولی از استخدام محروم شدند و سازمان این مربیان را "فرآیندی" می نامد و می گوید فرایند استخدام آنها تکمیل نشده و به تازگی از ادامه همکاری آنها جلوگیری کرده است. تجمع اعتراضی مربیان پیش دبستانی کهگیلویه و بویراحمد مقابل استانداری پیش از ظهر روز دوشنبه ۱۹ تیر، جمعی از مربیان پیش دبستانی استان کهگیلویه و بویراحمد در اعتراض به وضعیت استخدامی، سطح پایین حقوق و نداشتن بیمه، مقابل استانداری تجمع کردند. یکی از تجمع کنندگان گفت: "مربیان پیش دبستانی در استان کهگیلویه و بویراحمد از حق بیمه برخوردار نیستند و دارای کد پرسنلی نیستند." وی حقوق پایین بودن حقوق را از دیگر مشکلات این افراد دانست و افزود: "حقوق برخی مربیان ۱۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است که با این مبلغ ناچیز نمی ‌توان زندگی کرد. به عنوان یک فرهنگی نمی ‌توانیم بچه هایمان را مدارس فرهنگیان ثبت نام کنیم که انتظار داریم مسوولان استان از ما حمایت کنند." وی تصریح کرد: "هفته گذشته در مقابل مجلس تجمع کردیم که قرار شد به اعتراضات ما رسیدگی و نتیجه را اعلام کنند که تاکنون اقدامی صورت نگرفته است." یکی دیگر از این مربیان با بیان اینکه مدت هفت سال است به عنوان مربی پیش دبستانی در روستای دورافتاده "لوداب" کار می کند گفت: "با مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی حقوقی که دریافت می کنم ۱۵۰ هزار تومان است." وی با اشاره به اینکه بیش از ۴۰۰ مربی پیش دبستانی در سطح استان با این مشکل مواجه هستند افزود: "امیدواریم مسوولان استان به مشکلات ما رسیدگی کنند، که البته تاکنون ما را پاسکاری کرده اند." معلمان عدالتخواه ایران: محسن عمرانی، معلم بوشهری را آزاد کنید محسن عمرانی معلم ۴۰ ساله بوشهری از فعالان صنفی معلمان است. او زمستان ۱۳۹۴ از سوی وزارت اطلاعات بوشهر بازداشت و پس از یک ماه با سپردن وثیقه آزاد شد. در تیر ۹۵، دادگاه بدوی او را به اتهام "اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام" به ۶ سال حبس محکوم کرد. حکم او در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از شغل معلمی تبدیل شد. محسن عمرانی از ۱۳ اردیبهشت سال ۹۶ در زندان بوشهر است. معلمان عدالتخواه ایران روز ۲۲ تیر در بیانیه ای اتهامات وارد شده به عمرانی را واهی خوانده‌و خواستار حمایت تشکلها و فعالان صنفی از وی شده ‌اند. آنها یادآور شده اند: "هر معلمی که برای بهبود ساختار آموزشی و وضعیت معیشت معلمان تلاش می کند، باید مورد حمایت همه جانبه‌تشکلها و فعالان صنفی قرار گیرد؛ به ‌خصوص معلمانی که در شهرستانها از ناحیه حراستها و نهادهای امنیتی مورد تعقیب و آزار و اذیت مضاعف قرار می گیرند." آنها تاکید کرده ‌اند: "زندانی کردن فعالان صنفی معلمان خللی در پیگیری آنان برای رسیدن به مطالبات خود ایجاد نخواهد کرد. ما بیش از پیش بر یک زندگی شرافتمندانه برای همه از جمله معلمان و همچنین آموزش با کیفیت و برابر و فارغ از مناسبات پولی تاکید داریم و در این مسیر از تمام ظرفیتهای مدنی و قانونی و برحق خود برای تحقق مطالبات و برداشته شدن نگاه امنیتی از فعالیت صنفی و آزادی معلمان دربند، به ‌خصوص همکار دربندمان محسن عمرانی استفاده خواهیم کرد." معلمان عدالتخواه ایران از سایر معلمان خواسته ‌اند با امضای بیانیه ‌ای که در لینک زیر درج شده، از عمرانی حمایت کنند: https://docs.google.com/forms/d/e/۱FAIpQLSeVvWR۰wO۱_iuvux۰EcbWcu۸V۰empR_nFBad_۹wy۰rSp۴HnDQ/viewform تشدید حکم طاهر قادرزاده در دادگاه تجدید نظر یک دادگاه تجدیدنظر در روز ۲۷ تیر حکم حبس سه ماه و یک روز حبس تعزیری طاهر قادرزاده را به سه سال حبس تعلیقی تغییر داد. حکم مزبور در شعبه‌پنجم دادگاه انقلاب شهر سقز صادر شده است و‌قابل تغییر نیست. پیش از این دادگاه بدوی طاهر قادرزاده را به اتهام "تشویش اذهان عمومی و تلاش برای سازماندهی تجمع اعتراضی معلمان" بر اساس فراخوانهای سراسری کانون صنفی معلمان به ۳ ماه و یک روز حبس تعزیزی محکوم کرده بود. وی نسبت به حکم صادره اعتراض کرده بود. این معلم سقزی در اسفندماه سال ۱۳۹۴ در پی فشار بر کانونهای صنفی معلمان بازداشت و با تشکیل پرونده‌قضایی روبرو گردید. اتهام این کنشگر صنفی به هنگام بازداشت، "برهم‌ زدن نظم عمومی" عنوان شده بود. او بعد از مدتی با اتهامات قید شده در حکم قضایی روبرو گردیده و سپس با قید وثیقه آزاد شد. طی دو سال اخیر، طاهر قادرزاده، دبیر ریاضی مدارس سقز، بارها از سوی مراکز امنیتی جمهوری اسلامی احضار و مور بازجویی قرار گرفته شده است. در سال ۱۳۹۵ پس از صدور حکم حبس از سوی دادگاه، انجمن صنفی معلمان کردستان از دستگاه قضا و مقامات امنیتی خواسته بود که زمینه‌تعامل مقامات امنیتی با فعالین صنفی را با تبریه‌این معلم در دادگاه تجدیدنظر فراهم سازند. منابع: ماف نیوز، خبرگزاری هرانا، خبرنگاران آزاد کردستان، ایلنا، نسیم آنلاین، خبرگزاری فارس، رادیو زمانه

Monday, August 21, 2017

نبرد زندانی - هوشنگ اسدیان (پگاه).

نبرد زندانی - هوشنگ اسدیان (پگاه) "نبرد زندانی" تقدیم به تمام زندانیان سرزمینم ایران و جهان که برای آزادی و برابری پیکار کرده و می کنند. تو بیا زِ خونه بیرون ، آفتاب هنوز قشنگه موهاتو بریز رو شونت، گردنت خیلی بلنده سَرِ تو افراشته اش کن، هیکلت مِثه پلنگه زلفاتو افشون ترش کن، گیسوانِ تو قشنگه خواستنت اسیر باشی، تاختِ تو اَسبِ سمنده یه عمری به پشتِ میله، شکنجه با هر چه اَنگه بدنت شلاق خورده، گفتنت هر چه جفنگه به غُل و زنجیر بودی، تو سلول که خیلی تنگه تعزیر و تحقیر کردند، ندونستند که نهنگه آویزون به سقف بودی، بدنت فولاد وسنگه میخواستن بگی که تنهای، پُشتِ تو هزار تا هنگه می گفتن خزان و زردی، صورتت گُل گُلی رنگه داد زدند بریده هستی، پَرچمت سُرخ و قشنگه همه جور شنکنجه کردند، تو پیشونیشون این ننگه با تناب بُردنت بالا، بوسه بر دارت قشنگه چهچه بهاری خواندی، صورتت پُره زِ خنده مگه تو چه کرده بودی، به پاهات زنجیر و بنده حنجره تو پاره کردند، نغمه هات هنوز قشنگه تو زندون خونِ تو جاریست، جای پات هنوز تو بنده یه عمری تو بند بودی، هنوزم چشات قشنگه سینه تو سپر نگهدار، چو سَروی قدت بلنده از وجودِ تو می ترسند، هنوزم تو کوه پلنگه تو هنوزم عاشق هستی، به سرت خیاله جنگه هوسِ تفنگ کردی؟ قطارت پُرِ فشنگه ای خلایق وقتِ جنگه، آفتاب هنوز قشنگه ای خلایق وقتِ جنگه، آفتاب هنوز قشنگه هوشنگ اسدیان (پگاه)

کابوس خیزشهای ۸۸.لیلا جدیدی.

فراسوی خبر... دوشنبه ۳۰ مرداد کابوس خیزشهای ۸۸ لیلا جدیدی پس از خیزش نیروهای اجتماعی در سال ۸۸ حکومت حمهوری اسلامی هیچگاه از کابوسی قرار گرفتن خود در چند قدمی سرنگونی رهایی نیافت. سرکوب، ابزاری که با آن به مصاف جامعه آمد، پیروزی قطعی را در بر نداشته، مبارزه و مقاومت در کوچه و خیابان و به ویژه در زندانها و ایستادگی و عدم توبه و سکوت آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد همچنان گلوی رژیم را می فشارد و مرزبندیها را روشن تر کرده است. ۲۰ روز است که از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مقاوم زندان گوهردشت می گذرد و حال آنها هر روز وخیم تر می شود و هیچگونه توحهی بدان نشده است. زندانیان سیاسی، صدای جامعه معترضی هستند که زیر ضرب سرکوب قرار دارند؛ جامعه ای که به خشم آمدن آن کابوسی هولناک برای رژیم است. در چنین فضایی است که اعتصاب غذای آقای کروبی که حصر وی با جنبش ۸۸ گره خورده، امری قابل توجه می شود. رژیم قادر به عقب نشینی و پایان حصر نیست، اما نمی تواند ریسک مرگ احتمالی آقای کروبی را هم به جان بخرد. در اینجا قول و قرار دروغین برای خاتمه دادن فوری به قائله را بر می گزیند. اصلاح طلبان که هرگز نفعی در پایان حصر و یا پایان سرکوب جامعه ندارند، در مقابل آزار و اعدام زندانیان سیاسی همواره سکوت کرده اند. خاتمی که هیچوقت مقاومتی در برابر استبداد ولی فقیه نشان نداده، با اعتراف به این امر که "هیچوقت تقاضایی نداشتم"، از خامنه ای در پناه نام "آزادگان" (اسرای جنگ رژیم با عراق) درخواست دستور رفع حصر مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را کرد. البته زمان کوتاهی از ادعای او مبنی بر خروج نیروهای امنیتی از خانه کروبی نگذشته بود که غلامحسین محسنی اژه‌ ای، سخنگوی قوه قضاییه، آن را "دروع محض" خواند. تقاضای این فرد ضعیف وبی اراده مانند فراخوان "آشتی ملی" وی جز مصرف نمایشی به کار دیگری نخواهد آمد و رژیم به حصر ستمگرانه ای که نقض حقوق بشربه حساب می آید، ادامه خواهد داد. حصر بر بستر یک جنبش اعتراضی و دمکراتیک قرار دارد که به نماد خیزشهای ۸۸ تبدیل شده است. تجربه خیزشهای اجتماعی ۸۸ همچنان ریسک هر گشایش را برای رژیم خطرناک کرده است.

Sunday, August 20, 2017

آذری جهرمی از کجا می آید و دو نُکته مُثبت در نامزدی او.منصور امان.

فراسوی خبر... یکشنبه ۲۹ مرداد آذری جهرمی از کجا می آید و دو نُکته مُثبت در نامزدی او منصور امان تلاش برای گماردن یک مامور امنیتی به وزارت ارتباطات، سیاست دولت آقای روحانی در برابر شاهراه اطلاعات و شبکه های اجتماعی شکل گرفته گرد آن را هم به خوبی توضیح می دهد. با این حال سیاست مزبور را نه از حیث خُطوط اصلی حاکم بر آن و نه از زاویه هُویت مُجریانش می توان جدید دانست. نگاه امنیتی به امکانات گردش آزاد اطلاعات و تهدید شمردن فعالیت سیاسی و مدنی خارج از پایش حُکومت، رویکرد ثابت "نظام" در همه دوره ها بوده است. بر همین روال نیز در اولین دوره ریاست جمهوری آقای روحانی پیگرد کاربران و کوشندگان شبکه های اجتماعی لحظه ای مُتوقف نگردید و ابزار فیلتر، سانسور و ممنوعیت به شیوه همیشگی در سطحی گُسترده علیه حُضور حقیقی و مجازی مُخالفان، مُنتقدان و دگراندیشان به کار گرفته شد. به همین گونه مامور امنیتی جنجالی، آقای آذری جهرمی، نیز به یکباره به میدان پرتاب نشده، او از دل دولت "تدبیر و اُمید" بیرون می آید. براساس اطلاعات مُبهمی از بیوگرافی وی که در جریان مُعرفی به مجلس مُلاها ارایه شده، آقای آذری جهرمی دستکم از سال ۱۳۹۲ مُعاون وزیر ارتباطات بوده و پیش از آن نیز در پُست بُلندپایه ای در یک وزارتخانه دیگر آقای روحانی (اطلاعات) خدمات خویش را ارایه می داده است. کیفیت جدید در مُعرفی آقای آذری جهرمی، شفافیتی است که حُکومت در باره انگاشت امنیتی خود از "ارتباطات و فن آوری اطلاعات" و دستگاه وزارتی آن از خود به خرج می دهد. به بیان دیگر، رییس دولت دیگر حتی لازم نمی بیند همچون گذشته مامور مربوطه را در پس صندلی "مُعاونت" پنهان کند؛ یک بی پروایی تحقیرآمیز که می تواند پُشتوانه فاکتوری موسوم به "رای ۲۴ میلیونی" را مبنا گرفته باشد. نُکته جالب در باره خیز رییس دولت برای انتصاب یک مامور دوجانبه وزارت اطلاعات و دستگاه اطلاعات سپاه پاسداران، ژست همزمان و نیم بند وی در برخورد به "اطلاعات مُوازی" است. او در مجلس با همان دمی که به بازارگرمی برای آقای آذری جهرمی پرداخت، خواهان "هماهنگی" دستگاه اطلاعات سپاه پاسداران با دستگاه رسمی اطلاعات شد. به خوبی مُمکن است که بین این دو اُرگان بر سر میزان خونی که در جریان سرکوبی و اختناق باید از تن هدفها چه در صحنه حقیقی و چه در دُنیای مجازی بریزد، اختلافهایی وجود داشته باشد، همچنین نزاع بر سر استفاده باندی از امکانات اطلاعاتی و جاسوسی علیه یکدیگر نیز انکارپذیر نیست. اما هیچکس بهتر از رییس پیشین شورای عالی امنیت ملی مُلاها نمی داند که مُناسبات بین دستگاهی که سیاست امنیتی حُکومت و آماجهای آن را تعیین و اجرا می کند با وزارتخانه ای که بالاترین مسوول آن به اعتراف پایوران حُکومت بی اختیار است، رابطه ای فراتر از آمر و آلت دست نیست. وزیر اطلاعات، حُجت الاسلام علوی، برای دفاع از پُست خود در مجلس، به همین ویژگی که مُناسبات یکطرفه بین دستگاه اطلاعات قُدرت حُقوقی با اُرگان اطلاعاتی قُدرت حقیقی را در برمی گیرد، استناد کرد: "اگر رهبری تمام اختیارات ما را به نهاد دیگری واگذار کند، دست ادب به سینه می زنیم." اما قانع کننده ترین دلیل حُکمرانی مُناسبات مزبور را خود آقای روحانی در کالبُد آقای آذری جهرمی و با تعمیم فُرم سازمانی این نوع از "هماهنگی" به ساختار دولت ارایه داده است. با این حال، رُسوایی پُرسروصدای نشاندن یک مامور امنیتی بر گلوگاه ارتباطات سخت و نرم کشور دارای نُکات مُثبتی نیز هست. نخُست آنکه این امر هوشیاری فعالان پهنه های گوناگون زندگی اجتماعی را صیقلی دوچندان خواهد داد. اگر سیاست گُمراه سازی و شُعارهای تبلیغاتی پایوران حُکومت توانسته باشد تاثیری در کاهش حساسیت کوشندگان بگذارد، ماجرای آقای آذری جهرمی آن را به گونه توجُه پذیری خُنثی کرده است. سپس، به صحنه عُمومی کشانده شدن این رُسوایی و مُشاجرات "خودی"ها گرد آن، یکبار بیشتر بُن بست عینی حُکومت در برابر پدیده مُدرن ارتباطات در عصر نوین و ناهمگونی واکُنشهایش بدان را به طور چشمگیر به نمایش گذاشت. بُحران ارتباطات حُکومت عقب مانده، فُرصت برای کوشندگان است. امکان واقعی برای تحرُک و حُضور را این بُحران به دست می دهد نه وعده ها و تبلیغات فریبنده!

Friday, August 18, 2017

صدای رضا شهابی و زندانیان سیاسی رجایی شهر هستیم.زینت میرهاشمی.

صدای رضا شهابی و زندانیان سیاسی رجایی شهر هستیم زینت میرهاشمی شمار زندانیان سیاسی در یک کشور، میزان استبداد در آن را نشان می دهد. تحمیل شرایط غیر انسانی همراه با شکنجه و آزار زندانیان سیاسی، خشونت یک حکومت را بر جسته می کند. شمار بالای زندانیان سیاسی و افزایش خشونت، قدرتنمایی استبداد حاکم برای مَهار حق طلبی را نشان می دهد. مقاومت و شجاعت زندانیان سیاسی نقش مهمی در ضربه زدن به قدرتنمایی حاکم ظالم و تداوم مبارزه دارد. این زندانیان سیاسی هستند که دیکتاتوری ولایت فقیه را با سرفرازی به چالش می کشند. به همین دلیل است که دیکتاتورها همیشه در برابر دوربین و سوالهای خبرنگاران منکر وجود زندانیان سیاسی می شوند. دیکتاتورها زندانیان سیاسی را چون انکار خود می دانند مجبورند آنان را انکار کنند. در مقابل زندانیان سیاسی در واکنش به شرایط غیر انسانی تحمیل شده بر آنان مجبور می شوند که از آخرین ابزار برای مبارزه استفاده کرده و جان خود را در شورش علیه تحمیل بی عدالتی هزینه کنند. سرکوب زندانیان سیاسی در رژیم ولایت فقیه، ترس و درماندگی استبداد حاکم از جهت خدشه دارشدن قدرت استبدادی را نشان می دهد. یورش به زندان رجایی شهر کرج و غارت اموال آنها و دستبرد به اولیه ترین امکانات شخصی زندانیان که با پول خود زندانیان تهیه شده، جا به جایی زندانیان و محروم کردن آنها از تماس با خانواده، خشونت عریان و ضد بشری است. اینگونه اعمال یعنی تحمیل مرگ تدریجی به زندانیان سیاسی است. این خشونت به معنای حذف فیزیکی زندانی در اثر اعتصاب غذا و محروم کردن از امکانات بهداشتی، درمانی و زندگی است. ۱۷ زندانی سیاسی در سیاهچال رجایی شهر کرج از روز ۸ مرداد تا کنون در اعتراض به شرایط غیر انسانی و اعمال خشونت در اعتصاب غذا به سر می برند. در این اعتصاب غذا آقایان ابولقاسم فولادوند، سعید ماسوری، محمد بنازاده امیرخیزی، سعید شیرزاد، امیر قاضیانی، خالد حردانی، شاهین ذوقی تبار، جعفر اقدامی، لقمان مرادی، زانیار مرادی، مجید اسدی، پیام شکیبا، رضا اکبری منفرد، محمدعلی منصوری، هوشنگ رضایی و چند زندانی دیگر شرکت دارند. رضا شهابی، عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، بعد از پایان مرخصی پزشکی روز 18 مرداد به زندان بازگشت و از همان روز دست به اعتصاب غذا زد. رضا شهابی به جرم فعالیت سندیکایی برای دفاع از حقوق اولیه کارگران، در زندان مورد خشونت و شکنجه قرار گرفته است. رژیم علیرغم اعتراضهای نهادهای بین المللی کارگری، فعالان مدنی و کارگری در ایران و جهان، نه تنها رضا شهابی را آزاد نمی کند بلکه با اضافه کردن سالهای زندان او و پرونده سازی جدید علیه وی، قصد دارد او را به سرنوشت شاهرخ زمانی دچار کند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه طی بیانیه ای پرونده سازی جدید علیه رضا شهابی را محکم کرد و «مسئولیت حفظ سلامت رضا شهابی را متوجه قوه قضائیه» رژیم دانست و «خواهان آزادی فوری و بی قید شرط این کارگر زحمتکش و لغو کلیه احکام قضایی علیه اعضای سندیکا و دیگر کارگران و فعالین کارگری» شد. وضعیت جسمی آرش صادقی به شدت بحرانی و حکومت به اشکال مختلف و منجمله ممانعت از مداوای مداوم در بیمارستان او را آزار می دهد. ضمن دفاع از خواسته های بر حق و عادلانه رضا شهابی، کارگر زحمتکش و مبارز و همه زندانیان سیاسی، خواهان آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی هستیم. صدای مقاومت آنها در برابر استبداد را هر چه رساتر فریاد می زنیم، باشد تا مماشاتگران و همه کسانی که چشم شان بینایی و گوش شان شنوایی ندارد را شرمسار کند.

رویدادهای هنری (تیر ۹۶).فتح الله کیاییها.

رویدادهای هنری (تیر ۹۶) فتح الله کیاییها موسیقی تئودور هوفمان گفته است: "آنجا که زبان از گفتار باز می ماند، موسیقی آغاز می شود". اما گویا در جمهوری اسلامی ایران بایستی این جمله پر نغز را این گونه تغییر داد: "آنجا که حاکمان تمامیت خواه حرفی برای گفتن ندارند، موسیقی ممنوع می شود." و متاسفانه ما هم مجبوریم سرآغاز هر شماره را با خبرهای تاسف بر انگیز موسیقی آغاز کنیم. در جامعه ای که ضرب چماق و نوای گلوله بر سر و کول مردمان تحت ستم، سمفونی خون و مرگ و جنایت را رهبری می کند، طبیعی است که موسیقی محلی از اعراب ندارد. هنرمندان زن فقط در دو شهر اجازه برگزاری کنسرت دارند این بار هم کین و نفرت ملاها بر بساط موسیقی بانوان کشور سرریز شده است. با وجود اینکه به ظاهر از نظر قانونی کنسرت بانوان موزیسین برای بانوان هیچ منعی ندارد و ادارات ارشاد در سراسر کشور موظف به صدور اجازه چنین اجراهایی هستند، اما در عمل تنها در تهران و سنندج زنان موزیسین می توانند روی سن بروند. باران رضایی از ندادن صدور مجوز برای اجرای کنسرت بانوان در استانها انتقاد کرده و گفت: "در هیچ شهری به ‌جز سنندج و تهران مجوز کنسرت بانوان صادر نمی ‌شود. من بارها برای اجرا در شهر خودم درخواست مجوز داده‌ ام، اما هرگز با آنها موافقت نشده است. من چندین مرتبه برای اجرای کنسرت بانوان در رشت، اصفهان، کرج، کرمانشاه، یزد، سقز و شیراز اقدام کرده‌ ام، اما به هیچ عنوان چنین اجازه ‌ای داده نمی ‌شود." وی همچنین درباره کنسرتی که مرداد ماه در تهران دارد، گفت: "گروه موسیقی بانوان "هناره" ۱۰ مرداد کنسرتی از موسیقی سنتی ایرانی و مقامی کردی را از ساعت ۲ ۱ در تالار خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران روی صحنه خواهد برد." فرانک سیناترای فلسطینی و جشنواره موسیقی لبنانی این هم خبر جالبی از موسیقی است که صدای آمریکا بدان پرداخته است : جشنواره تابستانی "بیت الدین" در لبنان با حضور صدها نفر برپا شد. این رویداد در بحبوحه جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۸۵ راه افتاد تا مردم را از فضای خشونت آمیز آن دوران دور کند و از طریق موسیقی به یکدیگر پیوند بزند. جشنواره "بیت الدین" در هویت فرهنگی مردم لبنان ریشه دوانده و تمدن این سرزمین را تصویر می کند. جشنواره لبنان امسال با اجرای خواننده جوان فلسطینی "عمر کمال" افتتاح شد که برای نخستین بار در لبنان روی صحنه می رفت. از عمر کمال به عنوان "فرانک سیناترا"ی فلسطین یاد می شود. سیناترا خواننده آمریکایی بود که ترانه های ماندگاری را در موسیقی آمریکا از خود به یادگار گذاشته است. این خواننده که از هجده سالگی به بریتانیا مهاجرت کرده، با کشف موسیقی فرانک سیناترا قدم در مسیر او گذاشته است. اعتراض به اجرای سمفونی ۹ بتهوون در ستایش برابری و آزادی برای سران کشورهای گروه ۲۰ شامگاه جمعه ۷ ژوئن در سالن فیلارمونیک هامبورگ در اسکله الب به افتخار سران ۲۰ کشور صنعتی جهان کنسرتی برگزار شد: سمفونی نهم بتهوون بر اساس "سرود شادی"، اثر جاودانه شیللر. یکی از شخصیتهای برجسته هنری در آلمان به این امر اعتراض کرده و این پرسش را به میان آورده: «چگونه ممکن است "سرود شادی" درباره امید به صلح و دوستی را برای اشخاصی اجرا کرد که اندیشه ‌ای جز جنگ و خونریزی در سر نمی‌پرورانند؟» "یوآخیم لوکس"، مدیر تئاتر "تالیا" – یکی از مهم ‌ترین تئاترهای شهر هامبورگ- به رسانه ‌های آلمان گفته است: "اجرای چنین کنسرتی به معنای سوواستفاده مبتذل و پورنوگرافیک از هنر است. عده‌ ای از سران کشورهایی که حقوق بشر را پایمال می ‌کنند، جنگ به راه می‌اندازند و از سلاحهای شیمیایی استفاده می ‌کنند، در این کنسرت حضور دارند. این کنسرت به آنها مشروعیت می‌دهد و این دقیقا خلاف روح سرود اتحادیه اروپاست." اجرای سمفونی نهم بتهوون در فیلارمونی هامبورگ بخشی از برنامه‌ های جنبی اجلاس گروه ۲۰ بود و ارکستر فیلارمونی هامبورگ به رهبری "کنت نانگو"، آن را برای سران ۲۰ اجرا کرد. یوآخیم لوکس می گوید: "سران کشورهای گروه ۲۰ از این شعر سردرنمی ‌آورند، با این ‌حال با کف زدنهای شان به روح این شعر [در ستایش برادری و برابری] تجاوز و آن را آلوده می ‌کنند." از مدیر تئاتر تالیا هم دعوت شده که در این کنسرت شرکت کند، اما او این دعوت را نپذیرفته است. سینما گلشیفته فراهانی و محمد رسول ‌اف کاندید عضویت در آکادمی اسکار سینمای این ماه را با خبری از اسکار آغاز می کنیم. بر اساس گزارش شبکه خبری دویچه وله، آکادمی علوم و هنرهای سینما معروف به "اسکار" از ۷۷۴ هنرمند برای عضویت در این آکادمی دعوت کرده است. در میان دعوت ‌شدگان ۹ سینماگر ایرانی از جمله گلشیفته فراهانی، محمد رسول ‌اف و لیلا حاتمی دیده می ‌شوند. آکادمی اسکار قصد دارد تا شمار اعضای خود را در سال ۲۰۱۷ با هدف تنوع هر چه بیشتر افزایش دهد. شعار آکادمی انتخاب اعضای "جوان‌ تر، متنوع‌ تر و زنان" بوده است. جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد کیارستمی این بار باران خشم تمامیت خواهان بر سر مراسم بزرگداشت عباس کیا رستمی بارید و بدسگالان حکومت آخوندی مانع از برگزاری مراسم یادبود او در دانشگاه شدند. به خلاصه خبری در این باره توجه کنید. خانواده و دوستان کیارستمی قصد داشتند در سالگرد درگذشت این سینماگر مراسمی در سالن دانشگاه بهشتی برگزار کنند اما با مخالفت حراست دانشگاه مزبور روبرو شدند. عباس کیارستمی در شرایطی که از شیوه درمان خود در ایران به شدت ناراحت و خشمگین بود، ایران را ترک کرد و برای ادامه درمان به فرانسه رفت. او دو هفته بعد در بیمارستانی در پاریس درگذشت. در سالگرد کیارستمی کتابی از دستنوشته ‌های او منتشر خواهد شد. تمجید خامنه‌ ای از فیلم "خوش ساخت" پس از اکران خصوصی فیلم "ماجرای نیمروز" برای آیت‌الله خامنه ‌ای، عوامل این فیلم با رهبر جمهوری اسلامی دیدار کردند. به گفته مرکز اسناد انقلاب اسلامی، "ماجرای نیمروز" با حمایت اسناد و تحقیقات این مرکز ساخته شده. فیلم مزبور روایت تحریف شده و سفارشی حکومت از یک دوره پرتنش سیاسی ایران در دهه شصت است و ماجرای درگیری نیروهای امنیتی حکومت اسلامی با سازمان مجاهدین خلق را روایت کرده است. آیت‌الله خامنه ‌ای در دیدار با عوامل فیلم مزبور از آنها تمجید کرد و گفت: "این فیلم بسیار خوب بود. همه اجزاء فیلم عالی بود، کارگردانی عالی بود. بازیها عالی، قصه عالی بود. فیلم خوش ساخت بود." عوامل تولید "ماجرای نیمروز" عبارت بوده اند از: محمد حسین مهدویان (کارگردان)، سید محمود رضوی (تهیه‌ کننده)، محمد حسین مهدویان و ابراهیم امینی (فیلمنامه)، عبدالرحیم صاحب الفصول (دستیار اول کارگردان)، هادی بهروز (مدیر فیلمبرداری)، سعید شرفی‌ کیا (مدیر تولید)، وحید کاشی (برنامه ریز) و حبیب خزایی ‌فر (موسیقی). سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی سینمای در تبعید برگزار می شود جشنواره بین المللی سینمای در تبعید با انتشار بیانیه ای از برگزاری سیزدهمین فستیوال خود از ۱۷ تا ۲۳ نوامبر ۲۰ ۱۷ در شهر گوتنبرگ – سوئد خبر داده است. در این بیانیه گفته شده: " اینک با شادمانی به استقبال افقهای تازه در سینمای تبعید می رویم و آغاز کار تدارک و برنامه ریزی برای برگزاری دوره جدید جشنواره را به آگاهی عموم، به خصوص سینماگران و تهیه کنندگان فیلم می رسانیم." برگزار کنندگان، جشنواره سینمای در تبعید را "جشنواره سینمای مقاومت، سینمای مبارز، سینمای نواندیش" خوانده اند و با دعوت از سینماگران و تهیه کنندگان فیلم به همکاری، خواسته اند تا آثار جدیدشان را برای نمایش در جشنواره ارسال نمایند. به گفته برگزار کنندگان، افزون بر جلسه های نمایش فیلم، برنامه های جنبی و تکمیلی دیگری نیز درحوزه های هنری و فرهنگی به اجرا گداشته خواهد شد. ازجمله نمایشگاههای هنری، اجرای موسیقی، سخنرانی و ... . پست الکترونیکی جشنواره: info@exilefilmfestival.com / exile.filmfestival@usa.net سایت جشنواره: www.exilefilmfestival.com ادبیات ابتکاری برای معرفی کتابهای کمتر شناخته شده مخاطبان کتاب در کشورهای اروپایی از کتابهایی که کتابفروشها به آنها پیشنهاد می ‌دهند، استقبال می ‌کنند. استقبال از این نوع کتابها که رسانه ‌ها عنوانش را "کتابهای باواسطه" گذاشته‌ اند و به پیشنهاد کتابفروشها به خوانندگان عرضه می‌ شود، رشد چشمگیری داشته است. کتابفروشها آثاری را که ممکن است به خاطر تبلیغات اندک کمتر شناخته شده‌ باشند، انتخاب می ‌کنند، روی جلد و عنوان ‌شان را می‌ پوشانند و یادداشت کوچکی را به عنوان سرنخ یا راهنمای خرید برای سلیقه ‌های مختلف روی آن قرار می‌ دهند تا خوانندگان برای خرید وسوسه شوند. این نوع فروش متفاوت و خلاقانه‌ کتاب که مقداری راز آمیز تلقی می‌ شود، توجه مخاطبان را بیشتر جلب می‌‌ کند؛ به خصوص ‌که طبق آمار منتشر شده، درآمد ناشران در آمریکا از فروش کتاب در سال ۲۰ ۱۶ نسبت به سال ۲۰ ۱۵ کاهش یافته و مردم کمتر به خرید کتاب تمایل نشان داده ‌اند. بهرام بیضایی صاحب دکترای افتخاری ادبیات دانشگاه سنت اندروز اسپانیا شد بهرام بیضایی، پژوهشگر، نمایشنامه ‌نویس و کارگردان تئاتر و سینماگر برجسته ایرانی اول تیرماه (۲۲ ژوئن) دکترای افتخاری ادبیات دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند را به پاس شش دهه فعالیت گسترده در عرصه فرهنگ و هنر دریافت کرد. گوناگون پیکره ای چهل هزار ساله از یک زن در آلمان کشف شد یک پیکره کوچک زن، که به آن نام "ونوس اوله فلس" داده اند، در غاری در ایالت "بَدِن- وورتنبرگ" آلمان، در دره های رودخانه های "آخ" و "لونه" پیدا شده است. این مجسمه از عاج ماموت تراشیده شده و بیش از ۴۰ هزار سال قدمت دارد و به این ترتیب قدیمی ترین تصویر بشری است که تا کنون پیدا شده است. از قرن نوزدهم تاکنون، ۶ غار در این منطقه حفاری شده اند که در آنها صدها اشیای شخصی و تزیینی، حداقل ۸ آلت موسیقی و بیش از ۴۰ پیکره کوچک که از عاج ماموت کنده شده اند، پیدا شده است. از اشیای دیگری که در این حفاری کشف شد، یک مجسمه پرنده دریایی از ۴۰ هزار سال پیش است که برای هنر اولیه عصر یخ، بسیار منحصر به فرد است و یک مجسمه شکسته از جنس عاج ماموت که نیم انسان و نیم شیر است. "نیکلاس کانرد"، استاد باستان شناسی و تیمش، پیکره کوچک زن ۴۰ هزار ساله را در سال ۲۰۰۸ پیدا کردند که نامش ونوس اوله فلس را از نام غاری که در آن پیدا شده، گرفته است. مردان سپید پوست تیاتر را قبضه کرده اند در صحنه تیاتر آمریکا به زنان، رنگین ‌پوستان، دگرباشان، اقلیتهای دینی و قومی به ندرت نقشهای اصلی داده می شود. یک بررسی عمومی نشان می ‌دهد که مردان سفیدپوست صحنه تیاتر در آمریکا را تصاحب کرده ‌اند. در همین رابطه، یک نمایش موزیکال در نیویورک که از این خط منحرف شده، سروصدای زیادی به پا کرده و با موفقیت کم‌ نظیری روبرو شده است. در موزیکال تاریخی "هامیلتون" تمام شخصیتهای مهم پیدایش ایالات متحده آمریکا مانند "جورج واشینگتن" و "تامس جفرسون" توسط بازیگران سیاه ‌پوست و امریکای لاتینی روی صحنه جان می ‌گیرند. با موفقیت چشمگیر این اثر، بحثی دیرین در رسانه ‌ها زنده شده است: چرا بازیگران زن و سیاه ‌پوست کمتر بر صحنه ظاهر می‌ شوند و کمتر از همکاران سفید و مرد خود دستمزد می ‌گیرند؟ یک نهاد نظرسنجی و آمارگیری که علیه تبعیض در جهان نمایش، فیلم و تئاتر، مبارزه می ‌کند، بررسی تازه‌ ای منتشر کرده که نشان می ‌دهد تنها ۱۱درصد از نقشهای نمایشهای پردرآمد به سیاه‌ پوستان تعلق می ‌گیرد، آنها در امور هماهنگی و سرپرستی اجراها نیز تنها ۶ درصد سهم می برند. این گزارش همچنین می گوید که در نمایشهای پردرآمد "برادوی"، سهم زنان از نقشهای اصلی تنها ۳۵ درصد است. شعر ماه با یاد سربداران تابستان شوم! ((جشن تولد آزادی)) در آسمان میهن من هر شب صدها ستاره خاموش می شوند بی رحم ، بی صدا. در آسمان میهن من اما هر بامداد لبخند شاد هزاران ستاره است. پویا و پر غرور. در آسمان میهن من آری جشن تولد آزادی است. فتح الله کیاییها در تهیه مطالب این شماره از شبکه های خبری: رادیو زمانه، دویچه وله، صدای آمریکا، بی بی سی، ایلنا و کانال تلگرامی روز شمار ادبی استفاده شده است

Thursday, August 17, 2017

شیادی روحانی و معصومه ابتکار در مورد برابری زنان. زینت میرهاشمی.

شیادی روحانی و معصومه ابتکار در مورد برابری زنان زینت میرهاشمی سخن پراکنی حسن روحانی در مجلس ارتجاع، نهایت شیادی را نشان داد. حرفهای متناقض و کاسه لیسی او از ولی فقیه، سیمای او و کابینه اش را برای همگان رونمایی کرد. ادامه تحمیل ریاضت اقتصادی بر مردم، گسترش فقر، تبعیض و نابرابری، تبعیض جنسیتی و سرکوب غیر خودیها مواردی است که در دستور کار دولت روحانی است. وی در برابر گوشزدهای بعضی از مجلس نشینان در رابطه با گرفتن تاییدیه از ولی فقیه، هر گونه فشاری برای ترکیب کابینه اش را رد کرد. وی اقرار کرد که همه جلادان، اطلاعاتیها و پاسداران و سرکوبگرانی که در کابینه اش ردیف کرده انتخاب خودش بوده است. حسن روحانی از یک طرف از فقدان فشار حرف می زند و از طرف دیگر از این که نتوانسته سه زن را برای کابینه معرفی کند به مجلس نشینان گزارش می دهد. حسن روحانی که نزدیک ۳۸ سال به نهادینه کردن قوانین تبعیض و خشونت علیه زنان رکاب زده، مدعی «برابری زنان و مردان» شده، اما «گیرهای فرهنگی» را در نابرابری موثر می داند. گیرهای فرهنگی روحانی و همقطارانش تا چه اندازه است که حتا حاضر نیستند زنانی را بپذیرند که تن به همه این قوانین مردسالار می دهند. معصومه ابتکار هم در هنگام عرض وجود در معاونت حسن روحانی، نقش رکاب زن در ارتجاع مردسالار را به نمایش می گذارد. معصومه ابتکار که مشامش بستگی به جایگاهش در دم و دستگاه قدرت باز و بسته می شود روز چهارشنبه در مراسم معارفه خود گفت: «باید توازن و تبادل با توجه به نقشهای خانوادگی زنان دیده شود و بویی از تبعیض و بی عدالتی نباید به مشام برسد.» این زن مردسالار که راه حل «بسیاری از مسایل زنان» را در لای عبا و عمامه جستجو می کند مدعی شکوفایی خانواده به عنوان زیربنای همه مسایل و از جمله اقتصادی مقاومتی شد. ۳۸سال است که خانواده به عنوان سلول جامعه و مرد رئیس خانواده و همه کاره زن به حساب می آید. همه قوانینی که زنان طی ۳۸ سال در برابر آن مقاومت کرده اند تازه معصومه ابتکار به ادامه آن افتخار می کند. این پرده کوچکی از نگاه ارتجاعی پایوران حکومت به مساله زنان است.

Wednesday, August 16, 2017

شاهرودی وارث گور مجمع تشخیص مصلحت و نه خود آن!.منصور امان.

فراسوی خبر... چهارشنبه ۲۵ مرداد شاهرودی وارث گور مجمع تشخیص مصلحت و نه خود آن! منصور امان جامه ای که به تن آیت الله شاهرودی به عُنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام پوشانده شده، به همان اندازه بی قواره است که رخت ولایت فقیهی به تن آقای خامنه ای. هر دوی این جامه ها در اصل برای افراد دیگری قالب گیری شده اند؛ کسانی که با این عناوین یک مفهوم عینی سیاسی و کارکرد عملی مُرتبط با آن را نمایندگی می کردند. اختراع مجمع تشخیص مصلحت نظام و تکیه زدن آقای رفسنجانی به ریاست اش، به این واقعیت غیررسمی که وی پس از آیت الله خُمینی قُدرتمندترین فرد در دستگاه قُدرت جمهوری اسلامی به شمار می آمد، چهره تشکیلاتی و رسمی بخشید. با مرگ "رهبر" وقت و دستکاری موثر آقای رفسنجانی برای انتخاب جانشین او، وی در عمل نقش رهبر سایه را برای خود رزرو کرد. اما این توازُن قُدرت با هر روزی که به عُمر حُکمرانی ولی "مُطلقه" شده افزوده گردید، به سود وی تغییر یافت تا در انتها آقای رفسنجانی را به سطح "بُزُرگ بی بصیرت" تنزُل دهد و از "مجمع" وی نهادی تشریفاتی و بیکاره بسازد. مرگ آقای رفسنجانی، بر حیات مجمع تشخیص مصلحت به مثابه یک نهاد فرا حُکومتی نیز مُهر پایان گذاشت. پروسه زوال تدریجی نقش مزبور با حذف بیولوژیک وی قطعیت یافت و همراه با او پروژه جاه طلبانه شراکت در قُدرت به واسطه این اهرُم دفن گردید. به این اعتبار، آقای شاهرودی وارث گور مجمع تشخیص مصلحت نظام است و نه خود آن! البته وظیفه تعیین مصلحت به هنگام اختلاف دو اُرگان مجلس و شورای نگهبان همچنان برای این نهاد باقی می ماند، اما نه به عُنوان یک مرجع مُقتدر فرای آنها، بلکه به مثابه شکل دیگری از بوروکراسی برای اعمال قُدرت "رهبر" و آلت دست وی. ویژگیهای فردی آقای شاهرودی که گُمانه هر گونه جاه طلبی برای خروج از خط ترسیم شده را از وی می زداید، رییس مجمع انقلاب اسلامی عراق را واجد شرایط ریاست مجمع در دوران جدید کرده است. شُهرت اداری آقای شاهرودی بیشتر به خاطر تحویل گرفتن "ویرانه" قُوه قضاییه از آیت الله یزدی و پاس دادن "ویرانه تر" آن به نفر بعدی است. بر امتیاز مزبور، مُشارکت در مُعاملات مشکوک تجاری نیز افزوده می شود؛ امری که مُطیع ماندن وی را به گونه دوچندان تضمین کرده است. از یاد نباید برد که آیت الله شاهرودی از نادر آخوندهایی است که به طور داوطلبانه مرجعیت آقای خامنه ای را گواهی داده اند. مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوره تازه همپا با سطح اختلافهای درون حاکمیت، از موضع تحمیلی انفعال در دوره "بُزُرگ بی بصیرت" خارج شده و نقش فعال تری به سود باند حاکم ایفا خواهد کرد. کارکرد مزبور اما بدان هُویت و نقش مُستقلی نخواهد بخشید، بلکه موقعیت مجمع آقای شاهرودی را به عُنوان بازیچه ای در دست اربابانش برای تصفیه حساب و جاده صاف کنی طرحهای شان تثبیت خواهد کرد.

Monday, August 14, 2017

نمایش پرخرجی به نام تحریم تلافی جویانه علیه آمریکا.لیلا جدیدی.

نمایش پرخرجی به نام تحریم تلافی جویانه علیه آمریکا لیلا جدیدی بار دیگر رژیم جمهوری اسلامی با ژست تلافی جویانه، آمریکا را "تحریم" متقابل کرد. رژیم به این بهانه دو هزار میلیارد ریال از داراییها و سهم رفاه و معیشت مردم را به جیب نیروی قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران،‌ وزارت دفاع و نیز متولیان برنامه موشکی اش ریخت. اعضای کنگره آمریکا اوایل مرداد ماه طرح تحریم رژیم جمهوری اسلامی را به دلیل نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم، توسعه برنامه موشکی و نقض قطعنامه‌ های شورای امنیت تصویب کردند. سپس، این تحریمها با امضای دونالد ترامپ به قانون تبدیل شد. رژیم در یک واکنش نمایشی و بی مایه، این رویداد را به دکان کاسبی تحریم و بحران آفرینی خارجی تبدیل کرده است. تاجران مجلس ارتجاع به این منظور یک لیست طولانی از طرحها و بندها و تبصره ها و تعدادی کمیسیون را به ظاهر به عنوان پایه اداری برای کشف تروریست و ناقص حقوق بشر بودن آمریکا به هم بافته اند؛ امری که همیشه ادعا می کنند ثابت شده است. هدف اصلی اما از این خیمه شب بازی چیزی نیست جز فرار به جلو و ایجاد مفری برای چپاول بیشتر. این طرح بی مایه اما پرخرج 16 ماده ‌ای هدف اصلی خود را پمپاژ پول بیشتر برای فعالیتهای سپاه قدس، برنامه هسته ای و برنامه موشکی قرار داده و به موازات آن وظایف مبهمی را هم برای قوه قضاییه و وزارت خارجه تراشیده است. از ۲۰۰۰ میلیارد ریال بودجه کلان این امر، ۱۰ هزار میلیارد ریال به واحد تروریستی سپاه پاسداران موسوم به قدس تعلق می گیرد که در درگیریهای منطقه ای از لبنان، سوریه و عراق گرفته تا یمن، نقش دارد و شبه نظامیان شیعه در این مناطق، از جمله حزب الله لبنان را به طور مالی و تسلیحاتی حمایت می کند. همچنین قرار است دو هزار میلیارد ریال به بودجه سال ۹۶ فعالیتهای هسته ای اضافه گردد. گزافه گوییهایی رژیم در تحریم علیه آمریکا برای ما دوران پیش از نوشیدن جام زهر را تداعی می کند که سرانجام به عقب نشینیهای خفت بار انجامید و در عین حال با هزینه های هنگفت مالی و جانی برای میلیونها نفر همراه بود.

Saturday, August 12, 2017

وعده های عمل نشده؛ مشاطه گران از روحانی جلو می زنند. منصور امان.

فراسوی خبر... یکشنبه ۲۲ مرداد وعده های عمل نشده؛ مشاطه گران از روحانی جلو می زنند منصور امان بسا خیره کننده تر از بدعهدی درمان ناپذیر آقای روحانی پیرامون وعده هایش، تلاش زائده های سیاسی جناح او برای ماله کشی آن است. این امر به ویژه در مورد فُکاهه ای به نام "حُضور زنان در کابینه"، جلوه مُنحصر به فردی یافته است. این روزها مشغله اصلی جمع آشُفته ای از "اصلاح طلبان" حُکومتی و مُنتقدان اهلی شده که در پیشاپیش سیرک انتخابات شورای نگهبان تابلوهای گوناگونی از برنامه های مُهیج همچون حُلول وزیر زن در کابینه را در برابر چشم مُشتریان بالقوه گرفته بودند، خط زدن شُعارهای پیشین و "اصلاح" آنها است. متُد محبوب و شناخته شده یاد شدگان در این راستا، ابتدا ابراز انتقاد از ستاره گود سیرک به دلیل اجرا نکردن برنامه های وعده داده شده و سپس ابراز همدردی و تفاهُم با وی به خاطر بی اختیاری و ناتوانی در انتخاب و چینش برنامه ها است؛ شیوه ای که قرار است تماشاچیان پای صندوق رفته و بها پرداخته ی خشمگین را توجیه کرده و روی صندلیهای شان آرام نگه دارد. با این حال چنین می نماید که قُطب بندی نیرومند بین جامعه و حُکومت در نمایش انتخابات اخیر، تیغ جمع یاد شده را نیز برای بُریدن جیب مُشتریان به گونه چشمگیری کُند کرده باشد و استدلالهای همیشگی در برابر حجم اعتراض و برآشُفتگی آنان کارایی اش را از دست داده است. یک نمونه روشن از تغییر فضا را آقای مُحمدرضا عارف، یکی از رهبران "اصلاح طلبان" حُکومتی، ارایه کرده است. او که آشکارا زیر فشار اعتراضها به فریبکاری و کُلاهبرداری انتخاباتی باندش در مورد "وزیر زن" به ستوه آمده، نعل وارونه زده و گُناه را به خود زنان برگردانده است. کارچاق کُن "اصلاح طلب" طفره رفته: "این همه به خاطر دولت نیست. باید بررسی بشود که ریشه کجاست. البته بخشی از مُشکلات هم مُتوجه زنان است." وی سپس چادُر هم مسلکهایش را کشیده و آنها را اینگونه تحقیر کرده: "برخی گلایه ها این نیست که چرا زنان نیستند، بلکه این است که چرا من نیستم." یکی دیگر از اعضای این طیف، خانُم شهیندُخت مولاوردی، در ادامه همین تلاش، "شاخص" جدیدی برای "مُشارکت سیاسی زنان" کشف کرده و آسمان به ریسمان بافته: "در مُشارکت سیاسی شاخص این نیست که چند وزیر زن در کابینه دارید، بلکه نسبت زنان به کُل نمایندگان و نسبت مُدیران به کُل نمایندگان است." خانم مولاوردی به صفت "مُعاون امور زنان رییس جمهوری" خود یک "شاخص" است؛ شاخص بی تاثیری وجود "مُدیرکُل زن" در ساختار مردسالارانه حُکومت ولایت فقیهی! در کارنامه چهارساله او نه تنها اثری از بهبود وضعیت حُقوق و موقعیت فردی و اجتماعی اکثریت زنان نمی توان یافت، بلکه حتی نشانه ای از باز شدن راه برخی زنان به "مُشارکت سیاسی" و به بیان دقیق تر، به خدمت گرفته شدن اقلیت ناچیز "خودی" در پُستهای بُلندپایه بوروکراسی دولتی نیز مُشاهده نمی شود. با یا بدون "وزیر زن" ماهیت زن ستیز "نظام" و نگاه واپس گرایانه آن به نیمی از جامعه ثابت می ماند. آنها که اُمید بیهوده به تغییر از این طریق را می پراکنند، آگاهانه به چشم زنان خاک می پاشند تا مصارف کوتاه مُدت انتخاباتی و منافع سیاسی و اقتصادی درازمُدت خویش را برآورده سازند. شارلاتانیسم انتخاباتی آقای روحانی فقط در رقابت با فرومایگی پادوهایی که آن را ماله می کشند از نفس می افتد.

جان زندانیان سیاسی اعتصابی در گوهردشت در خطر است.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر... شنبه ۲۱ مرداد جان زندانیان سیاسی اعتصابی در گوهردشت در خطر است > زینت میرهاشمی دستگیری مجدد رضا شهابی، اسماعیل عبدی، شلاق زدن کارگران و جریمه کردن کارگران نشانه هراس رژیم از سازمانیابی و گسترده شدن جنبشهای کارگری و معلمان است. بازگرداندن رضا شهابی، عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، در روز ۱۷ مرداد، موجب واکنش گسترده محافل اجتماعی شده است. از سویی دیگر زندانیان سیاسی اعتصابی در گوهردشت کرج در وضعیت بسیار بحرانی و نگران کننده به سر می برند. زندانیان مقاوم ابوالقاسم فولادوند، حسن صادقی، سعید ماسوری، رضا اکبری منفرد، جعفر اقدامی، امیر قاضیانی، خالد حردانی، شاهین ذوقی تبار، زانیار مرادی و لقمان مرادی و تعداد دیگری از زندانیان در اعتصاب غدا هستند. محروم کردن زندانیان سیاسی اعتصاب کننده از ملاقات و امکانات اولیه بهداشتی و درمانی اقدامی ضد بشری و محکوم است. جان آرش صادقی و زندانیان دیگر در خطر است. رژیم با محروم کردن زندانیان سیاسی از امکانات درمانی و بهداشتی سبب مرگ تدریجی (اعدام به نوعی دیگر) آنان می شود. گرچه بوی خون، نعره شکنجه گر و چوبه های دار ادامه دارد، اما این اشتهای سیری ناپذیر ولی فقیه برای بلعیدن هستی انسانها، حاکمیت را لرزان تر کرده است. قطار بی دنده و بی ترمز ولی فقیه آنچنان فرسوده شده که سرنشینان آن از ترس خارج شدن قطار از ریل و سقوط به دره، برای هموار کردن مسیر قطار دست به هر وسیله ای می زنند. افزایش سرکوب، دستگیریهای گسترده، شلاق در محلهای عمومی و باز کردن افسار آتش به اختیاران، یادآور ابعاد کلان خشونت ارتجاع حاکم در دهه اول حیات رژیم است. در وضعیت بحرانی و شکنندگی رژیم، هماوردی مقاومت زندانیان سیاسی، گسترده شدن جنبش دادخواهی و فراگیر شدن شعار «نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم» تبدیل به یکی از چالشهای جدی رژیم شده است. در این نقطه، رژیم با همه توان تلاش می کند که هزینه زهر اتمی و عمیق تر شدن شکاف در قدرت را با جان و هستی زندانیان سیاسی و فعالان اجتماعی و مدنی بپردازد. اما با وجود جنبشهای اجتماعی، مقاومت مردمی و تنفر جهانی، رژیم ضعیف تر و شکننده تر خواهد شد.

Wednesday, August 9, 2017

ردیف شدن جلادان و سرکوبگران در کابینه.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر ....پنجشنبه ۱۹ مرداد ردیف شدن جلادان و سرکوبگران در کابینه زینت میرهاشمی کابینه گزینشی روحانی که روز چهارشنبه ۱۴ مرداد به مجلس ارتجاع ارائه شد، سیمای برخی از سیاستهای راهبردی رژِیم در چهار سال آینده را نشان می دهد. گزینش افراد مورد نظر ولی فقیه که سابقه پاسداری و یا جلادی دارند، آمادگی برای سرکوب «فتنه» های احتمالی را نشان می دهد. بخش دیگر کابینه پیشنهادی از برجامیها برای ادامه «نرمش قهرمانه» و جلوگیری از تحریمهای احتمالی است. رایزنی روحانی با ولی فقیه برای انتخاب وزرا حتا مورد اعتراض عده ای از خودیها قرار گرفت. طیفی که مورد نظر ولی فقیه نیستند، خواستار سهم بودند و حمایت شان از روحانی را به رُخ او می کشیدند که البته ناکام ماندند. چینش کابینه پیشنهادی روحانی در یک تعادل قوای باندی و زیر نظر مستقیم خامنه ای شکل گرفته است. نبودن هیچ زنی در کابینه و یا نماینده ای از اقلیتهای دینی، دهنی کجی آشکار روحانی است. معرفی سه زن به عنوان معاون و دستیار، نمایی از درجه دوم بودن زن در نظام ارتجاعی و مردسالار حاکم است و زنان منصوب شده تنها تحیکم کننده نظم موجود مردسالار هستند. حذف مصطفی پور محمدی، جلاد شناخته شده در اثر گسترده شدن خواست جنبش دادخواهی بر محاکمه عاملان قتل عام تابستان ۶۷ به رژیم تحمیل شد. اما روحانی جای قاتلی را با قاتل دیگر عوض کرد. وزیر پیشنهادی روحانی برای بیدادگستری، یا به عبارتی وزیر پیشنهادی رئیس قوه قضائیه رژیم برای این سمت، پاسدار علیرضا آوایی است که یکی مسئولان قتل عام سال ۱۳۶۷ در استان خوزستان است و همراه با ۲۸ کارگزار رژیم در سال ۱۳۹۰ در لیست تحریمهای اتحادیه اروپا به خاطر «نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی» قرار گرفت. محمد جواد آذری جهرمی برای وزارت ارتباطات و فناوری، خدمتگزار وزارت اطلاعات در دوره احمدی نژاد و یکی از سرکوبگران مردم در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸، بوده است. امیر حاتمی به عنوان وزیر دفاع، از بسیجیهای به نام و معروف در فرماندهی سرکوب عملیات فروغ جاویدان بوده است. سابقه اطلاعاتی و بازجو بودن علی ربیعی هم بر همگان روشن است. حرف پاسدار حسین ساجدی نیا فرمانده پیشین پلیس تهران در رابطه با جنبشهای اجتماعی و مردمی، گوشه ای از دغدغه های ولی فقیه و پایوران رژیم در معرفی کابینه را نشان می دهد. او در روز چهارشنبه ۱۸ مرداد گفت: «تنها در سال گذشته بیش از ۱۶۰۰ تجمع در شهر تهران شکل گرفت که همکاران ما با حضور در محل و با صحبت با تجمع کنندگان سعی در آرام کردن آنها و کنترل اوضاع داشتند.» (تسنیم)

Tuesday, August 8, 2017

برجام" با "شام"؛ یک بلوف خسارت بار.منصور امان.

فراسوی خبر... چهارشنبه ۱۸ مرداد "برجام" با "شام"؛ یک بلوف خسارت بار منصور امان باند حاکم جمهوری اسلامی زیر ضربه تحریمهای آمریکا علیه بازوی نظامی و امنیتی خود، سپاه پاسداران، بیش از پیش به سمت گروگان گرفتن توافُق هسته ای با غرب پیش می رود. آقای خامنه ای و همدستانش وانمود می کنند که "برجام" مُجوزی بین المللی برای ماجراجویی نظامی و تروریستی در منطقه است که با جلوگیری از دست زدن به چنین اقداماتی، باطل می شود. مُعادله ای که باند ولی فقیه می چیند، دو جُزیی و بسیار ساده است: "برجام" در ازای توسعه طلبی و میلیتاریسم! زیر سطح این منطق اما آنچه که پنهان گردیده، رویارویی منافع فراگیر اکثریت جامعه با منافع ویژه باند مزبور است. اینان به مدد دوپینگ نظامی و امنیتی نه تنها جایگاه خویش را در قُدرت چارمیخه کرده اند، بلکه فُرصت بی مانندی در جهت غارت جامعه و ثروت و دارایی آن نیز برای خود فراهم آورده اند. این در حالی ست که مردُم ایران از بُحران هسته ای و مُداخلات شریرانه "نظام" در عراق، سوریه، یمن، غزه و لُبنان فقط زیان می برند. رژیم ولایت فقیه با باجگیری به وسیله "برجام، در حقیقت یک بازی دوگانه را پیش می برد. بدین گونه که در همان حال که به شدت از برگردانده شدن به شرایط تحریمهای فلج کننده هراس دارد، همزمان برای استفاده از آن به مثابه ابزاری تضمینی برای پِیشبُرد سیاست خارجی بُنیادگرایانه و تهاجُمی خود تلاش می کند. از این رو حالت ایده آل برای "نظام"، حفظ وضعیت دوگانه کنونی است که آمیزه ای از عقب نشینی از میدانهای آسیب زا و جنگ در زمینهای حاصل خیز می باشد. ناگفته پیداست که بُحران آفرینی منطقه ای، منطق "برجام" را که با بُحران زدایی از خاورمیانه و از مُناسبات دو و چند جانبه شکل گرفته، ناکارا ساخته و کنار می زند. حفظ این دو وجه مُتضاد در یک قالب همگون فقط می تواند در خیال آشُفته آقای خامنه ای و همدستانش مُمکن باشد؛ در عالم واقع اما اُفق چنین سیاستی به همان ایستگاهی ختم می شود که "قطار بی دنده و تُرمُز" هسته ای پیش از قرارداد وین رسیده بود. تازه ترین تحریمهای آمریکا غیر از این نمی گوید.

Monday, August 7, 2017

غرش در حرف، کرنش در عمل.لیلا جدیدی.

فراسوی خبر... دوشنبه ۱۶ مرداد غرش در حرف، کرنش در عمل لیلا جدیدی "مجلس در راس امور است، باید تایید بکند ملت و هیچ وقت اینطور نباشد که ملت تضعیف بکند (خمینی)." صدای تضعیف کننده ملت این روزها به واقع از هر طرف شنیده می شود، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی، گفتگوهای خصوصی و عمومی "تایید" می کند که مجلس "راس امور"، هیچ چیز از گماشتگان باقی امور کم ندارد و همه هارت و پورتهایش به لُنگ انداختن ختم می شود. هیجان و دستپاچگی برای عکس سلفی گرفتن با مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تنها جلوه ای از جایگاه و روحیه حقیر عام و رایج رژیم در برابر طرفهای خارجی است. اعتراضات و تمسخر اجتماعی آنچنان گسترده و فراگیر شده که فرج الله رجبی، یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع، ناچار به عذر خواهی شده است. وی از "مکدر ساختن خاطر مردم عزیز" و "نقض‌ شأن نمایندگی مردم" ابراز تاسف و عذرخواهی می کند. از سوی دیگر، خانم موگرینی نیز برای پیشبرد منافع کشورهایی که نمایندگی آنها را به عهده دارد، از بازیچه دست و تحقیر شدن توسط دسته ای اوباش حکومتی که او را مجبور به پوشش تصنعی و اجباری کرده و سپس رفتاری شبیه تفریح در باغ وحش با او داشته اند، خم به ابرو نمی آورد. او با وجود تمام سر و صداها و اعتراضات که حتی به رسانه های خارجی نیز کشیده شده، کوچکترین اشاره ای به حاشیه های سنگین تر از متن سفرش نکرده و حرفی به زبان نیاورده است. همه جار و جنجالها و زور بازو نشان دادن پهلوان پنبه های رژیم برای مصرف داخلی، تحمیق مردم و نمایش قدرت است. تاکنون همه قدرت نماییهای رژیم و رهبرش در همه زمینه ها به عقب نشینی با کرنش و خوردن توسری و نوشیدن جامهای زهر ختم شده. خوشبختانه دعواهای درونی تا حدی انحصار رسانه ای بین باندهای رژیم را شکسته و امکان مخفی، سانسور و حاشا کردن غرش در حرف و کرنش در عمل را تا اندازه ای مشکل کرده است.

Saturday, August 5, 2017

آغاز دور دوم ریاست جمهوری روحانی زیر سایه سنگین "حصر".منصور امان.

فراسوی خبر... یکشنبه ۱۵ مرداد آغاز دور دوم ریاست جمهوری روحانی زیر سایه سنگین "حصر" منصور امان تلاش "نظام" برای قتل سفید آقایان موسوی و کروبی و خانُم رهنورد فقط کسانی را شگفت زده کرده که در سالهای گذشته و نیز هم اکنون به گونه آگاهانه چشم بر قتل سفید زندانیان سیاسی بسته اند. شاهرُخ زمانی، هُدی صابر و مُحسن دُگمه چی سه نمونه از قُربانیان این جنایت بُزدلانه در گذشته و آرش صادقی، هنگامه شهیدی و زینب جلالیان از شاهدان امروز آن هستند که در میان تماشا و سُکوت صحنه گردانان "اعتدال" و "اصلاحات"، به دهلیز طویل و دردناک مرگ تدریجی رانده شده اند. دُوُمین دوره ریاست جمهوری آقای روحانی در حالی آغاز شده است که سایه وضعیت وخیم سلامتی سه چهره سیاسی محبوس در زندان خانگی بر آن سنگینی می کند. همه سُخن پراکنیهای وی در مراسم تنفیذ و تحلیف، ناگهان به گونه رُسوا کننده ای در آینه زجرکُش کردن زندانیان، کژی یا راستی خود را در سطح جامعه بازتاب داده است. آقای روحانی در هر نُقطه دور یا نزدیکی از کشور که بساط تبلیغات انتخاباتی اش را بر پا کرد، با مُطالبه سراسری "رفع حصر" روبرو شد و برنامه و دستور کارش زیر پرتو آن قرار گرفت. او و طیفی که نمایندگی می کند، امروز بسیار کمتر از دور اول ریاست جمهوری اش می توانند خود را در پس گُفتار درمانی و اقدامات نمایشی پنهان کنند. آنچه که در درجه نخُست جناح میانه حُکومت و زوائد "اصلاح طلب" آن را از پیگیری وعده های خود مُنصرف می کند، موضوع "حصر" به خودی خود نیست، بلکه مطالبات اجتماعی است که "حصر" نقش کاتالیزاتور آن را ایفا می کند. خواست "برچیدن حصر"، گذشته از طلب پایان دادن به یک اقدام ستمگرانه مُشخص، از آنجا که بر زمینه یک جُنبش دموکراتیک اعتراضی ایستاده است، جایگاهی نمادین یافته و به تریبونی برای مرزبندی با هر آنچه که خیزشهای ۸۸ علیه اش برپا شده بود و در راس آنها استبداد سیاسی و مذهبی، بدل گردیده است. بنابراین، عقب نشینی از "حصر" در حقیقت میدان یافتن دوباره نیروی اجتماعی خیزشها گرد خواسته های برآورده نشده خویش است؛ مُطالباتی که در گوهره خویش با ذات نظام دینی و ولایت فقیه سرچشمه گرفته از آن در تضاد بُنیادین قرار دارد. هر گاه به این مُعادله، پارامتر ایستادگی آقایان موسوی و کروبی و خانُم رهنورد در برابر فشارهای فیزیکی و روانی هر دو جناح اصلی حُکومت و زیرمجموعه های شان برای "سُکوت" "توبه" و "ابراز ندامت" افزوده شود، آنگاه به خوبی می توان اهمیت حفظ "حصر" را برای "نظام" روشن تر درک کرد. علت دیگر برخورد کج دار و مریز جناح میانه حُکومت و باند "اصلاح طلب" آن است که اینان نفعی در آزادی چهره های شناخته شده اعتراضهای ۸۸ و ۸۹ ندارند. جناح مغلوب حُکومت، تحرُک دوباره خود در دستگاه قُدرت و نقش آفرینی در صحنه سیاسی را مدیون غیبت جُنبش ۸۸ و سرکوب خونین آن است و از این رو هر فاکتوری که باعث تغییر وضع "اعتدالی" و توازُن ناشی از آن در قُدرت سیاسی گردد را به زیان خویش ارزیابی می کند. بنابراین تا هنگامی که جُنبشهای اعتراضی پراکنده در کشور به صورت بالقوه توان و گُنجایش تبدیل به یک نیروی موثر یکپارچه را دارند، "اعتدال چی" و "اصلاح طلب" حُکومتی آن را به چشم تهدید و رقیب خواهد نگریست. این به معنای کاهش فشار بر آقای روحانی و فرانخواندن وی به عمل به وعده هایش نیست؛ او و همه کارگُزاران و پایوران ارشد حُکومت در برابر وضعیت و سرنوشت حصرشدگان مسوولیت مُستقیم دارند. اما همزمان باید هر گونه توهُمی نسبت به امکان آزادی بی قید و شرط آقایان موسوی و کروبی و خانُم رهنورد توسُط خواست یا فعالیت جناح میانه حُکومت و زائده های "اصلاح طلب" آن را از این کارزار زُدود. آنها در چارچوب خط قرمزهای "رهبر" حرکت می کنند و نه خط قرمزهای جامعه و بدین سبب فقط به عُنوان کانال طرح و بسیج عُمومی این خواسته می توانند تاثیری در آن داشته باشند. گُزینه نهایی و آخرین راه حل عقلانی نظام ستمگر در مساله "حصر" همان است که آثارش امروز در بیمارستانها دیده می شود. .

Friday, August 4, 2017

حکم تنفیذ، جلوه ای دیگر از دیکتاتوری.زینت میرهاشمی.

فراسوی خبر ... شنبه ۱۴ مرداد حکم تنفیذ، جلوه ای دیگر از دیکتاتوری زینت میرهاشمی خامنه ای در روز پنجشنبه ۱۲ مرداد حکم تنفیذ حسن روحانی را صادر کرد و او را به ریاست جمهوری «منصوب» کرد. این اقدام که در قانون اساسی جمهوری اسلامی درج شده، بر غیر دموکراتیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در نظام ولایت فقیه مهر تاکید گذاشت. خامنه ای در حالی به موقعیت حسن روحانی در روز پنجشنبه مشروعیت بخشید که شورای نگهبان برآمد نمایش انتخابات را پذیرفته بود. حکم تنفید یعنی این که رای ولی فقیه بالای رای مردم است و این ولی فقیه است که در روز پنجشنبه ۱۲ مرداد، به حسن روحانی اعتبار داد. بر اساس اصول 5 و 57 قانون اساسی رژیم، اصل ولایت فقیه اساس حکومت را تشکیل می دهد و انتصاب رئیس جمهور به اصطلاح منتخب از حقوق ولی فقیه است. این به این معنا است که قانونی شدن رئیس جمهور را ولی فقیه تعیین می کند و نه رای مردم. بنابرین شعار «میزان رای مردم» است، حرفی فریبکارانه ای بیش نیست. از حرفهای کلی و شیادانه حسن روحانی و خامنه ای در مورد ریشه کنی فقر، بی عدالتی و تعامل و... که بگذریم، مراسم تنفیذ همراه با ترکیب شرکت کنندگانش و میهمانان غیر ایرانی، نمایشی مصنوعی از وحدت در زیر خیمه خامنه ای را نشان داد. سخنرانی حسن روحانی در مراسم تنفیذش نسبت به صحبتهای قبل از آن، نوعی عقب نشینی و کرنش در برابر خامنه ای به حساب می آید. یکی از بگو مگوهای حسن روحانی با خامنه ای بر سر کیفیت برآمد انتخابات بود. حسن روحانی می گفت «رای مردم» به شخص او بوده و این مردم به کسانی که ۳۸ سال اعدام کردند رای نمی دهند. خامنه ای مرتب می گفت که «رای مردم» به نظام بوده است. حسن روحانی در مراسم تنفیذ عکس حرف قبلی خود را زد. او رای مردم را «رای دوباره با نظام و رهبری» تعریف کرد. دوره دوم خدمتگزاری حسن روحانی زیر چتر ولی فقیه، همراه با تشدید شکاف در بالا و هماوردی جنبشهای اجتماعی، گسترش حرکتهای اعتراضی کارگران و جنبش دادخواهی در پایین خواهد بود.

Thursday, August 3, 2017

اعدام گروهی زندانیان اهل سنت، جنایت جدید ولی فقیه.زینت میرهاشمی.

چهارشنبه ۱۳ مرداد اعدام گروهی زندانیان اهل سنت، جنایت جدید ولی فقیه زینت میرهاشمی بامداد سه شنبه 12 مرداد، تعداد زیادی از رندانیان عقیدتی توسط مرتجعان حاکم بر ایران اعدام شدند. �اعدام جمعی زندانیان اهل سنت، جنایتی ضدبشری و محکوم است. تمامی نگاهبانان این نظام پوسیده ارتجاعی و حامیان آن در هر کجای جهان و ایران، در برابر این گونه جنایتها مسئول و شریک هستند. در سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی دهه 60، اعدام گروهی این زندانیان آن چنان فجیع و هولناک است که خود رژیم تعداد اعدام شدگان را اعلام نکرد. بر اساس گزارشهای منتشر شده، ماموران به خانواده های 21 زندانی اطلاع دادند که برای گرفتن اجساد فرزندان شان مراجعه کنند. گزارشها تاکنون از اعدام 10 نفر در بامداد سه شنبه حکایت دارد. اعتراض به احکام اعدام دهها تن از زندانیان اهل سنت، از طرف مدافعان حقوق بشر، مخالفان حکم اعدام و نهادهای حقوق بشری تاثیری در جلوگیری از اجرای این جنایت ضد بشری نگذاشت. رژیم در برابر اعتراضهای گسترده به احکام اعدام این زندانیان، در ماه گذشته اقدام به انتشار فیلمی در �صدا و سیمای� ارتجاع با عنوان �در عمق تاریکی� کرد. در این فیلم زیر فشار و تهدید از زنداینان زیر اعدام اعتراف گرفته شده تا محکومان به جرمهای مورد دلخواه شکنجه گران اعتراف کنند. این گونه مصاحبه ها در زیر داغ و درفش جلادان هیچگونه اعتباری نداشته و ادامه تواب سازی و محکوم است. ضمن محکوم کردن اعدام جنایتکارانه تعدادی از هموطنان، همراه با مادران زندانیان اعدام شده، اعلام می کنیم �زنده باد داد ستاندن از بیداد�. مادران زندانیان اعدام شده در بیانیه خود در سالگرد قتل عام زندانیان در دهه 60، به درستی نوشته اند که �در کنار مادران و همسران و خواهران جوانان اعدام شده از دهه های گذشته تا کنون ایستاده و همراه با آنان سرود دادخواهی می خوانیم.�.

پرتاب موشک ماهواره بر سیمرغ، تحریم سپاه را کامل کرد.زینت میرهاشمی.

پرتاب موشک ماهواره بر سیمرغ، تحریم سپاه را کامل کرد زینت میرهاشمی دو رویداد مهم در روز چهارشنبه ۱۱ مرداد، رژیم ولایت فقیه را با چالشهایی جدی روبرو خواهد کرد. ارسال نامه سه کشور اروپایی و آمریکا به سازمان ملل متحد در رابطه با آزمایش موشکی رژیم و همزمان با امضا و تایید طرح دو مجلس آمریکا در رابطه با اعمال تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران توسط رئیس جمهور این کشور، چنانچه به صورت جدی پیگیری و اعمال شود، آغازی بر زیر منگنه قرار دادن سپاه پاسداران است. این سپاه تروریستی با مداخله آشوبگرانه در منطقه و سرکوب مبارزات حق طلبانه مردم ایران، نقش تعیین کننده در بقای رژیم ولایت فقیه داشته و خواهد داشت. کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان و آمریکا، پرتاب آزمایشی موشک ماهواره بر سیمرغ را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد دانسته و با ارسال نامه به سازمان ملل متحد، گامی در جهت «عدم فروش یا انتقال تجهیزات، فناوری و کمکهای آموزشی» در رابطه با برنامه های موشکی جمهوری اسلامی برداشته اند. اهمیت همزمانی این دو رویداد به این دلیل است که امکانات رژیم برای استفاده از شکاف در بین کشورهای اروپایی و آمریکا محدود می شود. اگر کشورهای ارسال کننده نامه در مورد مهار ماجراجوییهای خامنه ای جدی باشند، مساله این که چه کسی و چگونه برجام را نقض کرده، موضوعی که سینه چاکان ولایت بر نقض آن از جانب طرف مقابل پای می فشارند، به مساله تحریم سپاه پیوند خورده و این هر دو شکاف در درون هرم قدرت تشدید خواهد کرد.

Wednesday, August 2, 2017

برخی از حرکتهای اعتراضی کارگران و مزدبگیران در خرداد 1396.گردآوری و تنظیم: زینت میرهاشمی.

برخی از حرکتهای اعتراضی کارگران و مزدبگیران در خرداد 1396 گردآوری و تنظیم: زینت میرهاشمی جنبش غارت شدگان در ماه گذشته غارت شدگان موسسات مالی دست به حرکتهای اعتراضی زدند. این موسسات ابتدا توسط نیروی انتظامی رژیم ایجاد شد و پس از آن سپاه پاسداران نیز با ایجاد بانگهای متعدد وارد این جریان شد و در ابتدا با پرداخت سودهای مناسب به سپرده گذاران، پولهای مردم را جمع آوری و در نهایت با اعلام خالی بودن ذخیره پولی موسسه، پولهای مردم را بالا کشیدند. با برملا شدن این شگرد ضد انسانی، مردمی که سپرده های آنان دود شده بود دست به اعتراضهای گوناگون زدند که اخبار بخشی از این اعتراضات در شماره های گذشته نبرد خلق منتشر شده است. حرکتهای اعتراضی سپرده گذاران موسسات مالی اوج جدیدی گرفت و در شهرهای مختلف جنبش اعتراضی سپرده گذاران شکل گرفت. این اعتراضات علاوه بر تهران در شهرهای مشهد، اهواز، بابل، ساری، آمل، همدان، دورود، آبادان، خرمشهر، بوشهر،‌ زاهدان، رفسنجان، مهران، دهلران، یاسوج، محلات، ایلام، دلفان، رامهرمز، کوهدشت، شوش، امیدیه، الیگودرز، اردبیل، ازنا، الشتر، رشت، گرگان، نهاوند، بروجرد، خرم آباد، مینودشت، کرمانشاه، سوسنگرد و ....به صورت تجمع انجام گرفت. روز دوشنبه 8 خرداد، غارت شدگان توسط موسسه کاسپین متعلق به سپاه پاسداران که خود را فریب خورده بانک مرکزی می دانند، از سراسر کشور خود را به تهران رسانده و مقابل بانک مرکزی در خیابان میرداماد تجمع کردند و این تجمع سبب بسته شدن این خیابان شد. به گزارش دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران، تجمع کنندگان در این حرکت اعتراضی با مأموران سرکوبگر که قصد پراکنده ساختن آنها را داشتند، درگیر شدند. مردم خشمگین شیشه‌ های در شمالی بانک را شکستند و خیابان میرداماد را بسته و شعار می دادند: «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز - سپرده ما مردم روی هواست امروز»، «دولت بی کفایت خجالت خجالت»، « کاسپین دزدی کرده، بانک مرکزی حمایت کرده». در این تظاهرات گسترده زنان حضور چشمگیری داشتند. روز چهارشنبه 10 خرداد، تجمعهای اعتراضی غارت شدگان توسط موسسه کاسپین در شهرهای مختلف از جمله در تهران، نیشابور و مشهد ادامه پیدا کرد. به گزارش خانه ملت، جمعی از سپرده گذاران مؤسسه مالی و اعتباری کاسپین روز سه شنبه 16 خرداد، برای چندمین بار در اعتراض به عدم پرداخت وجوه خود و همچنین بی توجهی به سود سپرده های شان مقابل مجلس تجمع کردند. در هفته آخر خرداد دهها حرکت اعتراضی از جانب سپرده گذاران در شهرهای تهران، سمنان، دامغان، گرمسار، لنگرود، اهواز، تویسرکان، اندیمشک، جهرم، آستارا، شیراز، اراک، مشکین شهر، مسجد سلیمان، سبزوار، کرج، سبزوار، سوسنگرد و ...صورت گرفت. به گزارش تصویر روز، روز دوشنبه 29 خرداد، پاسدار حسین ساجدی نیا سرکرده پلیس تهران تجمع موسسات مالی را «غیر قانونی» اعلام کرد. وی در جمع خبرنگاران گفت: «تنها روز گذشته ۲۴ تجمع مقابل مؤسسات مالی در تهران برگزار» شده و «ایست و بازرسیها تا اطلاع بعدی در سطح شهر تهران ادامه دارد.». 177 حرکت اعتراضی *بامداد روز دوشنبه 1 خرداد، کارگران معادن زغال سنگ البرز مرکزی (شرکت سامان) در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و جلوگیری از تعطیلی معادن و بیکارشدن، در میدان شهر زیرآب سوادکوه تجمع کردند که منجر به مسدود شدن جاده سوادکوه به سمت تهران شد. به گزارش ایلنا، نماینده کارگران شرکتهای خصوصی زغال سنگ البرز مرکزی سوادکوه مسدود ‌کردن جاده سوادکوه را آخرین راه‌ حل برای دریافت مطالبات و رهایی از بن‌بست ذکر کرد. *روز سه شنبه 2خرداد، یک روز پس از حادثه دلخراش کارخانه فولاد یاسوج، جمعی از کارگران و خانواده های کارگران آسیب دیده این واحد تولیدی در اعتراض به وضعیت ایمنی و بهداشتی و عدم پرداخت مطالبات شان دست به تجمع مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمد زدند. به گزارش صدا و سیما، تجمع کنندگان گفتند: علاوه بر عدم پرداخت مطالبات معوق توسط مدیرعامل و مسئولان کارخانه، حتی از کمترین امکانات و تجهیزات اولیه ایمنی هنگام بروز حوادث و یا آتش سوزی نیز محروم هستند. *روز سه شنبه 2 خرداد، کارگران اخراجی سد چمشیر در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات شان و برای بازگشت به کار مقابل فرمانداری گچساران تجمع کردند. به گزارش آفتاب جنوب، یکی از کارگران اخراج شده سد چمشیر گف: بیشتر این کارگران اخراجی متاهل و دارای فزرند هستند و تامین مخارج زندگی بعد از اخراج بسیار برایمان سخت است و نمی ‌توانیم جواب زن و بچه‌ هایمان را دهیم. *بامداد روز سه شنبه 2 خرداد، تعدادی از موتوریستهای پیمانکاری شرکت حمل و نقل ریلی رجاء در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و حق بیمه دست از کار کشیدند و در محوطه راه آهن تجمع کردند. به گزارش ایلنا، این کارگران که طرف قرارداد با شرکت پیمانکاری «طاها» هستند، گفتند: مطالبات مزدی ما در سال جدید پرداخت نشده‌ و وعده ‌هایی که شرکت پیمانکاری به ما داده، هیچ کدام محقق نشده است. *روز سه شنبه 2 خرداد، جمعی از کارگران کارخانه ذوب آهن اردبیل برای بار دیگر در اعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق مقابل استانداری تجمع کردند. به گزارش ایلنا، کارگران با بنر نوشته هایی همچون: «مبارزه با فساد با شعار محقق نمی شود اقدام و عمل لازم است»، «معوقه 17 ماهه»، « عزا عزاست امروز روز عزاست امروز- کارگر ذوب آهن رو به فناست امروز» و...اعتراض شان را به نمایش گذاشتند. *بامداد روز چهارشنبه 3 خرداد، جمعی از کارگران شاغل و بازنشسته بخش صنعت نیشکر هفت تپه در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات شان مقابل ساختمان اداری این مجتمع تجمع کردند. به گزارش ایلنا، این کارگران خواستار پرداخت سهم ۴ درصدی بازنشستگی خود در مشاغل سخت زیان آور هستند و در عین حال پاداش بهره برداری سالهای ۹۴ و ۹۵ را از کارفرما طلبکارند. همچنین کارگران شاغل بخش صنعت مجتمع که در این حرکت اعتراضی همکاران بازنشسته خود را همراهی می کردند، گفتند بابت یک ماه مزد معوقه و پاداش و بهربرداری سالهای ۹۴ و ۹۵ دست به اعتراض زده اند. *روز دوشنبه 1خرداد، جمعی از کارگران کارخانه آذر آب در هفتمین روز اعتصاب شان در اعتراض به عدم پرداخت 3 ماه حقوق و مطالبات دیگرشان، به مرکز شهر اراک آمده و در میدان صنعت تجمع کردند. به گزارش ایلنا، کارگران معترض از روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت برای معوقات مزدی خود در محوطه کارخانه تجمع کردند اما هربار به جز وعده‌، سخن دیگری از زبان کارفرما و مسئولان مربوطه نشنیدند. روز سه شنبه 2خرداد، اعتصاب کارگران کارخانه آذر آب پس از یک هفته و آمدنشان به شهر اراک وتجمع در میدان صنعت و وعده پرداخت مطالبات شان طی دوهفته آینده پایان گرفت. *به گزارش تیترآزاد، روز چهارشنبه 3 خرداد برای دومین روز متوالی کارگران کارخانه آجر ماشینی آزادشهر در اعتراض به بلاتکلیفی شغلی و معیشتی مقابل فرمانداری اجتماع کردند. کارگران کارخانه آجرماشینی آزادشهر: ما برای طلب حق و حقوقمان معترض گفتند: گاز کارخانه قطع شده است. بیمه ما را خیلی وقت است نریخته اند، عیدی و پاداش ما را نداده اند، حقوق ما را بین ۱۳ تا ۱۵ ماه نداده اند، حق اولاد و ... را نمی دهند. *روز چهار شنبه 3 خرداد، جمعی از کارگران کارخانه فرآورده های نسوز پارس در اعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق و برای بازگشت به کار مقابل اداره کار استان یزد تجمع کردند. به گزارش ایلنا، یکی از کارگران کارخانه فرآورده های نسوز پارس گفت: 5-6 ماه است حقوق نگرفته ایم، دو ماه هم هست که به ما قول می دهند امروز و فردا بیائید سر کار اما در این دو ماه هم به وعده خود عمل نکرده اند. *بامداد روز پنج شنبه 4 خرداد، جمعی از کارگران شهرداری فسا با همراهی خانواده های شان دست به یک تجمع اعتراضی زدند. به گزارش ایران خبر بعضی از کارگران 15ماه است حقوق به آنها داده نشده است. یکی از کارگران گفت: پول برای درمان فرزندم ندارم و برای دادن هزینه ‌های درمان فرزندمان باید از این و آن قرض کنیم. *بامداد روز شنبه 6 خرداد، حدود 200 کارگر بخشهای خدمات و فضای سبز شهرداری آبادان در اعتراض به عدم پرداخت 5 ماه حقوق، مقابل شهرداری این شهر تجمع کردند. به گزارش ایرنا، این کارگران در بخشهای آسفالت، فضای سبز، خدمات شهری و دیگر بخشهای شهرداری آبادان کار می کنند و حدود پنج ماه است که حقوق و مطالبات آنها پرداخت نشده است. *روز چهارشنبه 3 خرداد، جمعی از رانندگان تاکسی ویژه فرودگاههای تهران مقابل مجلس تجمع کردند. به گزارش ایلنا، این رانندگان به سوء مدیریت نالایق آقای میثم مظفر رییس پیشین سازمان تاکسیرانی که باعث بیکار شدن آنها شده معترض و خواستار ورود مجلس به این قضیه شدند. روز شنبه 6 خرداد، تاکسیرانان فرودگاهی تهران همچون روزهای گذشته مقابل وزارت کار و وزارت راه برای سومین روز تجمع کردند. *روز یکشنبه 7 خرداد، جمعی از کارگران شهرداری بروجرد در اعتراض به عدم پرداخت 5 ماه حقوق ابتدا مقابل شهرداری و سپس مقابل فرمانداری این شهر دست به تجمع زدند. به گز ارش بازتاب بروجرد، در این تجمع کارگران شهرداری بروجرد خواستار رسیدگی به این وضیعت بودند و گفتند پنج ماه است حقوق دریافت نکرده و زندگی آنها هر روز با مشکلات بیشتری همراه می شود. *بامداد روز شنبه 6 خرداد، جمعی از اهالی روستای مال حاجی دهستان جاوید در اعتراض به مشکلات و کمبود آب آشامیدنی مقابل اداره آب و فاصلاب روستایی شهرستان ممسنی تجمع کردند. به گزارش دیار ممسنی، روستای مال حاجی یکی از روستاهای شهرستان ممسنی است که مردمش چندین سال است با مشکل کمبود آب شرب مواجه هستند و طبق گفته یکی از معترضان علیرغم مراجعات مکرر، اقدام عملی از سوی مسئولان صورت نگرفته است. (عکس شماره 1) *به گزارش ایلنا، بامداد روز یکشنبه 7 خرداد، کارگران خدماتی و فضای سبز شهرداری بروجرد در اعتراض به ۵ ماه مزد معوقه مقابل ساختمان فرمانداری این شهرستان تجمع کردند. *روز دوشنبه ۸ خرداد، اعتصاب و تجمع کارگران شرکت هپکو اراک که حدود سه ماه و نیم حقوق معوق دارند سومین روز را پشت سر گذاشت. به گزارش اراک امروز، کارگران در محوطه شرکت تجمع کردند. شرکت هپکو به عنوان بزرگترین تولید کننده ماشین آلات راه سازی کشور با ظرفیت ۱۵ الی ۲۰ درصدی مشغول فعالیت است و برای افزایش تولید این شرکت نیازمند ۲۰ میلیارد تومان نقدینگی است. *روز دوشنبه 8 خرداد، کارگران گرانول شهاب میبد در استان یزد به دنبال قطع ناگهانی گاز کارخانه مقابل فرمانداری تجمع کردند. به گزارش ایلنا، این کار چندین مرتبه دیگر نیز صورت گرفته که این عمل باعث خسارت زیادی به دستگاهها و خط تولید می ‌شود. *بامداد روز دوشنبه 8 خرداد، تعدادی از کارگران بازنشسته نیشکر هفت تپه به دلیل پرداخت نشدن حق بیمه 4 درصد سهم کارفرما به تامین اجتماعی دست به تجمع اعتراضی زدند. به گزارش ایلنا، کارگران مشمول بازنشستگی، پس از پیگیری مکرر از طریق مدیریت و عدم تغییر شرایط شان، دراعتراض به سیاستهای دولت در واگذاری شرکت به بخش خصوصی و انجام ندادن تعهدات شرکت دست به تجمع زدند. *بامداد روز شنبه 6 خرداد، حدود 300 نفر از کارگران پیمانکاری شاغل در پروژه ‌های فاز 13 کنگان در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات شان مقابل دفتر کارفرمای اصلی تجمع کردند. به گزارش ایلنا، این کارگران از طریق یکی از پیمانکاران به نام پایندان در پروژه‌ در دست ساخت یونتهای 101، 104 و 105 فاز 13 کنگان مشغول کارند و بابت مطالبات مزدی زمستان گذشته تاکنون از کارفرمای خود طلبکارند. روز سه شنبه 9 خرداد، برای چهارمین روز متوالی، اعتصاب کارگران پیمانکاری شاغل در پروژه‌های فاز ۱۳ کنگان دراعتراض به عدم پرداخت مطالبات شان ادامه پیدا کرد. *ظهر روز سه شنبه 9 خرداد، کارگران اخراجی کارخانه ذوب ‌آهن اردبیل در اعتراض به بلاتکلیفی شغلی و معیشتی مقابل دفتر امام جمعه اردبیل تجمع کردند. به گزارش آفتاب جنوب، یکی از کارگران حاضر در این تجمع گفت: در حالی که تنها منبع درآمد من و خانواده ‌ام برای معیشت و گذران زندگی درآمد حاصل از اشتغال من در کارخانه است، چندین ماه‌ است که حقوقی از کارخانه دریافت نکرده‌ و این امر من و خانواده ‌ام را به شدت در تنگنا قرار داده است. *بامداد روز یکشنبه 7 خرداد، کارگران خدماتی شهرداری منطقه 2 آبادان در اعتراض به چند ماه از معوقات مزدی خود دست از کار کشیده و تجمع کردند. به گزارش ایرنا، تجمع این کارگران در روز سه شنبه 9 خرداد و در سومین روز متوالی مقابل شهرداری مرکزی این شهر صورت گرفت. *روز سه شنبه 9 خرداد، تعدادی از کارگران خدماتی شاغل در بخشهای مختلف شهرداری خرمشهر در اعتراض به عدم پرداخت 3 ماه حقوق و عیدی دست به تجمع مقابل منطقه آزاد اروند زدند. به گزارش ایرنا، کارگران معترض گفتند: در هوای گرم و شرجی خرمشهر از بامداد تا دیر وقت، مشغول نظافت و کار هستیم به امید آنکه حداقل برای خانواده روزی حلال ببریم، ولی همین حقوق کم نیز به موقع پرداخت نمی شود. *بامداد روز سه شنبه 9 خرداد، حدود ۱۵۰ نفر از کارگران فضای سبز مناطق ۳ و ۴ اهواز در اعتراض به عدم پرداخت 2 ماه حقوق و حق شیر روزانه، مقابل شهرداری مرکزی اهواز تجمع کردند. به گزارش ایلنا، جمعی از این کارگران گفتند که پیمانکار‌ان این دو منطقه که کارهای مربوط فضای سبز را بر عهده دارند دستمزدهای فروردین و اردیبهشت ماه آنان را پرداخت نکرده اند. *روز سه شنبه 9 خرداد، کارگران شهرداری دلفان در استان لرستان، برای ابراز اعتراض خود به عدم پرداخت 6 ماه حقوق دست از کارکشیده و مقابل شهرداری این شهر تجمع کردند. به گزارش تسنیم، کارگران و حتی کارمندان شهرداری دلفان بیش از شش ماه است که حقوق نگرفته‌ و وعده مسئولان همیشه در حد یک وعده باقی مانده است. *روز سه شنبه 9 خرداد، تعدادی از کارگران شهرداری نورآباد در اعتراض به عدم پرداخت 4 ماه حقوق و مطالبات دیگر دست به اعتصاب زدند و مقابل ساختمان شهرداری تجمع کردند. به گزارش ایلنا، این رانندگان مدت 4 ماه حقوق نگرفته و حدود 600 میلیون ریال از شهرداری طلب کارند. نورآباد یکی از شهرهای استان فارس در جنوب ایران است. این شهر مرکز شهرستان ممسنی است *بامداد روز سه شنبه 9 خرداد، تاکسیرانان فرودگاهی تهران در ادامه اعتراضات روزهای گذشته شان دست به تجمع مقابل مجلس زدند. به گزارش خانه ملت، نماینده رانندگان معترض به خبرنگاران گفت: روز 6 خرداد پس از تجمع ‌‌مقابل وزارت راه و شهرسازی، نماینده وزیر راه و شهرسازی به میان ما آمد و اعلام کرد که وزیر به فرودگاه خمینی دستور داده است که قرارداد با شرکت تعاونی تاکسیرانی تهران تمدید شود، اما مسئول مربوطه فرودگاه از انعقاد قرارداد با شرکت تعاونی تاکسیرانی تهران سر باز می ‌زند. *روز سه شنبه 9 خرداد، رانندگان سرویس رفت و آمد کارگران کارخانه پتاس شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان دراعتراص به عدم پرداخت ماهها مطالبات شان مقابل ساختمان اداری شرکت تجمع کردند. به گزارش سفیر خور، معترضان علت تجمع خود را عدم پرداخت هشت ماه حقوق عنوان کردند و افزودند: مسئولان شرکت هر روز وعده می دهند که به زودی پرداختها انجام می شود. *روز چهارشنبه 10 خرداد، تعدادی از رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه مقابل تعاونی مسکن شرکت واحد تجمع کردند. به گزارش سندیکای کارگران شرکت واحد، پروژه این تعاونی شامل ۳۱۴ واحد است و در حال حاضر ۲۶۵ عضو دارد و بیش از چهار سال از زمان تحولیش می گذرد و تا کنون رانندگان شرکت واحد چندین تجمع مقابل شهرداری و شورای شهر برگزار کردند اما تاکنون هیچ نتیجه مطلوبی بدست نیاوردند . *بامداد روز پنج شنبه 11 خرداد، جمعی از کوهنوردان، دوستداران طبیعت و ساکنان روستاهای اطراف کوه ‌سرخ و روستای دره ‌جوز شهرستان رفسنجان در اعتراض به تخریب منطقه توسط معدن ‌کاران مقابل فرمانداری زرند تجمع کردند. به گزارش سایت هیات کوهنوردی شهرستان رفسنجان، تجمع گنندگان دست ‌نوشته ‌هایی با مضامین «حمایت از محیط زیست، حمایت از زندگیست»، «مرگ هر بوته سبز، مرگ ما انسانهاست»، « کوه‌سرخ از طبیعت زیبایت، حفاظت خواهیم کرد» در دست داشتند. کوه‌سرخ در فاصله 35 کیلومتری غرب زرند، مرز بین شهرستانهای رفسنجان و زرند واقع شده است. *بامداد روز شنبه ١٣خرداد، جمعی ازکارگران اخراج شده معدن سرب و روی انگوران در استان زنجان و اهالی این منطقه در اعتراض به معضل بیکاری و بکارگیری نیروهای غیربومی در این معدن، مقابل «شرکت کالسیمین» تجمع اعتراضی برپا کردند. به گزارش شمیم ماهنشان، جمعی از کارگران بومی را این شرکت اخراج و بعد با واسطه گری اداره کار قول داده بودند آنهایی که اخراج شدند در قسمت کیک شویی شرکت که قرار بود دوباره بازیافت مواد را داشته باشد استخدام کنند، اما این امر تاکنون محقق نشده است. معدن سرب و روی انگوران در منطقه انگوران و شهر دندی از توابع شهرستان مانیشان (ماهنشان) در ١٣۵ کیلومتری غرب زنجان واقع شده است. *روز شنبه 13 خرداد، 500 نفر از کارگران بازنشسته نیشکر هفت تپه به دلیل دست نیافتن به مطالبات خود، جاده بین المللی اندیمشک اهواز را بستند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران بازنشسته به دلیل تاخیر و بدقولی کارفرما نسبت به انجام تعهداتش، مقابل دفتر مدیریت شرکت تجمع نمودند. اما به علت این که کارفرما فقط حاضر به پرداخت بخشی از مطالبات سالهای 94 و 95 آنها شد، کارگران خشمگین شده از شرکت خارج شده و جاده بین المللی اهواز - اندیمشک را بستند که موجب ترافیک سنگینی در این مسیر شد که بلافاصله با مداخله نیروهای انتظامی و دعوت کارگران به مذاکره جاده باز شد و آنان به کارخانه بازگشتند. *روز سه شنبه 16 خرداد، گروهی از مستندسازان که نسبت به نحوه همکاری و ثبت صنف خود در خانه سینما اعتراض داشتند، مقابل خانه سینما تجمع کردند. به گزارش ایسنا، تجمع کنندگان با پلاکاردهایی در دست که روی آنها نوشته شده بود؛ «خانه مستندسازان کجاست؟» خواست خود را اعلام کردند. *عصر روز سه شنبه 16 خرداد، کارگران کارخانه آذرآب اراک در اعتراض به عدم پرداخت 4 ماه حقوق دست به تجمع مقابل استانداری مرکزی زدند. به گزارش اراک امروز، یکی از کارگران تجمع کننده گفت: کارگران شرکت حدود چهار ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده اند. یک کارگر این شرکت با بیان اینکه بخشی از فعالیتهای شرکت ساخت تجهیزات نفت و گاز، تجهیزات پالایشگاهی و پتروشیمی است افزود: متأسفانه شرایط کشور به گونه ای است که سرمایه گذاریهای دولت در پروژه های نفت و گاز و عمرانی به دلیل افت شدید قیمت نفت به شدت کاهش یافته است که به دلیل ارتباط مستقیم فعالیتهای آذرآب به وجود چنین پروژه هایی، بخش زیادی از ظرفیتهای این شرکت بلا استفاده باقی مانده است. *روز یکشنبه 14 خرداد، رانندگان تاکسی بی ‌سیم‌ در شهر یاسوج در اعتراض به اخذ هزینه ‌های اضافی توسط مراکز بی سیم، مقابل سازمان بازرسی کهگیلویه و بویراحمد تجمع کردند. به گزارش چهار فصل، معترضان گفتند: کمیسیون نظارت استان کهگیلویه و بویراحمد در اسفند 95 نرخی را برای پرداخت حق کمیسیون تاکسیها مشخص کرد که این نرخ باید به مدت یک سال بدون تغییر باشد و بعد از یکسال 20 درصد افزایش یابد. *روز سه شنبه 16 خرداد، کشاورزان و عشایر شهرستان رابر در اعتراض به انتقال آب رودخانه سرمشک به سد صفارود مقابل فرمانداری رابر تجمع کردند. به گزارش صدا و سیما، به دنبال تجمع این کشاورزان در فرمانداری، فرماندار رابر از برگزاری دو جلسه در استان کرمان در زمینه این موضوع و پیگیری طرح انتقال آب رودخانه سرمشک به سد صفارود خبر داد. *بامداد روز چهارشنبه 17 خرداد، جمعی از کارگران کارخانه ملی فولاد اهواز برای دومین روز متوالی در اعتراض به عدم پرداخت 2 ماه حقوق و مطالبات دیگر، مقابل ساختمان استانداری خوزستان تجمع کردند. به گزارش ایلنا، تجمع اعتراضی کارگران در روز اول در محوط کارخانه و مقابل دفتر مدیریت برپا شده بود. *روز چهارشنبه 17 خرداد، کارگران کارخانه روغن نباتی نهال گل بروجن در اعتراض به عدم پرداخت 6 ماه حقوق، حق بیمه و مطالبات دیگر مقابل فرمانداری تجمع کردند. به گزارش کلار، یکی از کارگران تجمع کننده ضمن بیان این که شرکت نهال گل 6 ماه حقوق به ما پرداخت نکرده است، گفت: نصف عیدی سال گذشته را هم هنوز دریافت نکرده ایم. *روز دوشنبه 15 خرداد، کارگران شاغل در نیشکر هفت تپه در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد ماههای فروردین و اردیبهشت ماه سالجای و پاداشهای سالهای 94 و 95 برای دومین روز اعتصاب و در محوطه شرکت تحصن کردند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، به دنبال این اعتصاب قائم مقام شرکت، سیامک نصیری افشار با حضور در میان کارگران اعتصابی با تحکم و فریاد اعلام کرد هر کس به سر کار خود برنگردد اخراج می شود و در ادامه افزود در صورت ادامه اعتصاب درب شرکت را می بندیم و تعطیل اش می کنیم. پس از این سخنان، کارگران به طور یکپارچه اقدام به هو کردن او کردند. به گزارش ایلنا، بامداد روز سه‌ شنبه 16 خرداد، بیش از هزار کارگر شاغل و بازنشسته مجتمع نی شکر هفت تپه، برای سومین روز متوالی مقابل درب ورودی این کارخانه تجمع کردند. روز چهارشنبه 17 خرداد، اعتصاب بزرگ کارگران شرکت نیشکر هفته تپه که با مشارکت بیش از هزار کارگر شاغل و بازنشسته و نی بر و با همراهی خانواده های شان در محل شرکت صورت گرفت، پس از مذاکره و توافق با رئیس امور اداری پایان یافت. *روز شنبه 20 خرداد، جمعی از کارگران پیمانی شهرداری شهر نی ریز، در اعتراض به عدم پرداخت 2 ماه حقوق مقابل ساختمان شهرداری تجمع کرد‌ند. به گزارش ایلنا، این کارگران که در شهرداری شهر نی ریز در استان فارس مشغول کارند گفتند:عدم پرداخت 2 ماه حقوق شان باعث شده تا از لحاظ معیشتی دچار مشکلات زیادی شوند. *مردم دلوار شنبه شب 20خرداد، با تجمع مقابل بخشداری این شهر خواستار از سرگیری تخلیه ته لنجی در گمرک دلوار شدند. به گزارش سوک، معترضان ضمن تجمع مقابل بخشداری دلوار، با خودرو و موتورسیکلت خیابان مقابل بخشداری را مسدود کردند. بسیاری از لنج داران و فعالان اقتصادی بخش دلوار که کالاهای خود را در این شهر تخلیه می کنند، هم اکنون دچار مشکل شده و خواستار رفع محدودیتهای موجود هستند. دِلوار شهری است بندری بر کرانهٔ خلیج فارس در استان بوشهر ایران. دلوار مرکز بخش دلوار شهرستان تنگستان است *بامداد روز یکشنبه 21 خرداد، کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران در ادامه اعتراضات روز های گذشته خود، مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند. به گزارش ایلنا، یکی از کارگران معترض گفت: ما اینجا جمع شده ایم تا حقمان که همان حقوق عقب افتاده، پول صندوق و بدهی سالانه است را مطالبه کنیم. این در حالی است که این شرکت به روند تولید خود ادامه داده و محصولات تولیدی آن به خوبی در حال فروش هستند ولی معلوم نیست چرا درآمدهای شرکت به تامین حقوق کارگران اختصاص نمی یابد. *بامداد روز یکشنبه 21 خرداد،جمعی از کارگران کارخانه گسترش توسعه صنعت آذربایجان در اعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق و حق بیمه در محوطه کارخانه تجمع کردند. به گزارش ایلنا، دلیل اعتراض کارگران شاغل در این واحد تولیدی، تاخیر در پرداخت مزد آنها در یک سال و نیم گذشته بود. *روز یکشنبه 21 خرداد، کشاورزان منطقه غرب اصفهان، در اعتراض به عدم تخصیص مناسب آب و محرومیت از حق‌ آبه خود، برای دومین روز متوالی روبروی شرکت آب منطقه ‌ای استان اصفهان تجمع کردند. به گزارش فارس، اعتراض کشاورزان شهرستان فلاورجان و شهرهای قهدریجان، قلعه سفید، نجف‌آباد، جوزان و روستاهای توابع آن به کاهش جریان آب رودخانه و عدم‌کفایت آن برای آبیاری مزارع و باغهای این منطقه بود. *روز دوشنبه 22خرداد، کارگران کارخانه فولاد بویر یاسوج به دنبال توخالی در آمدن وعده های مسئولان نسبت به پرداخت مطالبات شان و امنیت شغلی شان و نیز عدم برخورداری امکانات لازم جهت ایمنی کار، برای باری دیگر دست به تجمع مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمد زدند. به گزارش بویرخبر، کارگران حاضر در این تجمع اعتراضی که در سه سال گذشته چند نوبت برای پیگیری معوقات مزدی و مشخص نبودن شرایط ادامه کارشان تجمع کرده بودند، اکنون علاوه برپگیری مطالبات معوقه خواستار توجه به شرایط آنان از جمله در زمینه ایمنی حاکم در کارخانه فولاد بویراحمد شدند. *بامداد روز سه شنبه ۲۳ خرداد، حدود 300 کارگر کاغذ پارس در هفت تپه دست از کار کشیدند و اقدام به تحصن در محوطه شرکت کردند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، این اعتصاب در پی عدم پرداخت حقوق اردیبهشت ماه این کارگران و ایجاد فضای امنیتی در کارخانه صورت گرفت و آنان علاوه بر تاکید به دریافت فوری دستمزد معوقه خود و برداشته شدن فضای امنیتی از کارخانه، خواهان یک ساله شدن قراردادهای یک ماهه خود، بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل و برگزاری انتخابات جهت انتخاب نمایندگان کارگری شدند. *بامداد روز سه شنبه ۲۳ خرداد، سیصد کارگر بازنشسته شرکت نیشکر هفت تپه در اعتراض به خلف وعده کارفرما برای پرداخت چهار درصد سهم کارفرما به صندوق سازمان تامین اجتماعی دست به تحصن در حسابداری شرکت زدند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، این تحص در پی آن صورت گرفت که کارفرما در اعتراض روز 17خرداد و بدنبال آن در اعتراض روز 20 خرداد این کارگران، وعده پرداخت چهار درصد سهم کارفرما به صندوق سازمان تامین اجتماعی را داده بود اما علیرغم این وعده ها تاکنون هیچ اقدام عملی جهت انجام این کار از سوی کارفرما صورت نگرفته است. *روز سه شنبه 23 خرداد، جمعی از کارگران قند ممسنی شهرستان رستم در اعتراض به بلاتکلیفی شغلی و عدم پرداخت حقوق و حق بیمه ابتدا مقابل کارخانه و سپس در جاده سراسری تجمع کردند. به گزارش دیار ممسنی، عدم تعیین تکلیف مالک اصلی کارخانه، وضعیت حقوق و بیمه کارگران و تداوم یا تعطیلی شدن کامل کارخانه موضوعاتی است که نه تنها کارگران بلکه مردم شهرستانهای ممسنی و رستم نیز به جد پیگیر و خواستار شفاف شدن آن هستند. *روز سه شنبه ۲3 خرداد، کارگران رسمی و قرار دادی کارخانه گسترش توسعه صنعت آذربایجان در اعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق و حق بیمه، برای سومین روز متوالی اعتصاب و در کارخانه تجمع کردند. به گزارش ایلنا، یکی از کارگران توسعه صنعت آذربایجان گفت: ما در اعتراض به بی توجهی کارفرمای کارخانه در پرداخت مطالبات مزدی و بیمه ای خود دست از کار کشیده ‌ایم. *بامداد روز سه شنبه 23 خرداد، جمعی از کارگران کارخانه آجر ماشینی گلوگاه با تجمع مقابل ساختمان فرمانداری این شهر خواستار رسیدگی به وضعیت قطعی گاز و مشکلات خود شدند. به گزارش گلوگاه ما، کارگران این کارخانه گفتند: به دلیل بدهی کارخانه آجر ماشینی به شرکت گاز موجب شده که در این چند روز جریان گاز مصرفی کارخانه قطع شده است. *روز چهارشنبه 24 خرداد، جمعی از کارگران فضای سبز شهرداری منطقه 8 اهواز در ادامه اعتراضات روزهای گذشته نسبت به عدم پرداخت حقوق، حق بیمه و مطالبات دیگر مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند. به گزارش ایلنا، یک کارگر فضای سبز شهرداری منطقه 8 اهواز گفت: امروز برای چهارمین روز پیاپی به دلیل 3 ماه پرداخت نشدن حقوق برای رسیدگی به مطالبات به درب شهرداری، شورای شهر و استانداری تجمع کردیم اما کسی جوابگوی مطالبات پرداخت نشده کارگران فضای سبز شهرداری منطقه 8 نیست. *به گزارش ایرنا، روز چهارشنبه ۲۴ خرداد، جمعی از کارگران شاغل در بخشهای خدمات شهری شهرداری منطقه 2 آبادان در اعتراض به آنچه پرداخت نشدن سه ماه حقوق و مزایای خود مقابل ساختمان شهرداری مرکزی این شهر اجتماع صنفی برگزار کردند. *روز چهارشنبه 24خرداد، کارگران شرکت ماهی کارون شوشتر در اعتراض به نداشتن امنیت شغلی پس از فروش شرکت، دست به تجمع مقابل شرکت زدند. به گزارش خوز پرس، شرکت ماهی کارون شوشتر به عنوان بزرگترین شرکت تولیدی ماهی گرم آبی در کشور در روزهای گذشته به بخش خصوصی فروخته شده است. کارگران و کارمندان این شرکت با نگرانی این که از کار اخراج شوند، با دلهره به کار خود ادامه دادند و از سرنوشت کاری خود در این شرکت مطلع نیستند. *روز چهارشنبه 24 خرداد، رانندگان تاکسی و اتوبوس در کرمانشاه در اعتراض به عدم تحقق و پیگیری مطالبات شان از سوی مسئولان برای چندمین بار دست به اعتصاب زدند و مقابل سازمان تاکسیرانی و استانداری کرمانشاه تجمع کردند. به گزارش مهر، تاکسی داران کرمانشاه نسبت به اقساط کمرشکن و سرسام آور طرح تعویض خودروهای فرسوده و عدم توجه توجه نسبت به بیمه رانندگان جدید اعتراض دارند. طی روزهای گذشته رانندگان اتوبوس در کرمانشاه نیز نسبت به عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به اعتصاب زدند و در اقدامی اعتراضی اتوبوسهای خود را مقابل استانداری کرمانشاه پارک کردند. *روز چهارشنبه 24خرداد، کارگران معدن کوشک بافق در اعتراض به مرگ همکار جوان شان دست از کار کشیدند و خواستار این شدند که قبل از هرچیز، سطح ایمنی معدن به حد استاندارد رسد. به گزارش ایلنا، پس از بروز حادثه منجر به مرگ یک کارگر جوان این معدن در بیست و سوم خرداد، رئیس اداره کار بافق در محل معدن حاضر شده و با کارگران در رابطه با حادثه مذاکره کرده است. این مذاکرات، برای کارگران راضی کننده نبوده است. کارگران از عدم رعایت اصول ایمنی در این معدن انتقاد دارند. *روز چهارشنبه ۲۴ خرداد، حدود ۳۰۰ نفر از کارگران معدن پابدانان جنوبی زرند کرمان در اعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق و حق بیمه و برای بازگشت به کار همکاران اخراجی شان برای دومین روز متوالی دست از کارکشیده و در دو راهی جاده زرند به کرمان تجمع کردند. به گزارش ایلنا، کارگران معترض حجم معوقات مزدی پرداخت نشده را ۶ تا ۸ ماه عنوان کردند. بامداد روز پنج شنبه 25 خرداد، کارگران معدن پابدانای جنوبی تونل6 زغال سنگ کوهبنان در ادامه اعتراضات روزهای گذشته، به همراه همسر و فرزندان خود مسیر زرند به استانهای خراسان و یزد را مسدود کردند و تا تعیین تکلیف، قصد باز کردن این مسیر را ندارند. خواست کارگران، پرداخت کامل حقوقهای معوقه و برکناری پیمانکار این معدن است. *بامداد روز پنج شنبه 25 خرداد، پانصد نفر از کارگران روزمزد شرکت نیشکر هفت تپه در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای شان دست از کار کشیده و اقدام به تجمع در محل کارخانه کردند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، در پی این اعتصاب و تجمع، مدیر کارخانه با حضور جمع کارگران اعلام کرد طی تماسی که با رئیس هیات مدیره کارخانه داشته، مقرر شده است حداکثر تا روز یکشنبه هفته آینده دستمزد فروردین ماه کارگران پرداخت شود. *روز پنج شنبه 25خرداد، جمعی از اهالی اَنار در خصوص تغییر کاربری زمین روبروی کلینیک امین با حضور در شهرداری اَنار همزمان با انجام مزایده این زمین اعتراض خود را به این تصمیم اعلام کردند. به گزارش اَنار پرس، یکی از معترضان به این موضوع در این تجمع اعتراضی به شهردار اَنار گفت: آقای شهردار شما که می خواهید بروید بدهی را بگذارید برای شهردار بعدی مانند شهرداران قبلی که بدهی جا گذاشتند و دلیلی ندارد برای تسویه حسابهای شهرداری همه جا را بفروشید. *عصر روز پنج شنبه 25 خرداد، نیروهای انتظامی به تجمع دامنه دار متقاضیان کار در روستاهای آق درە یورش بردند و چندین نفر از تجمع کنندگان ازجمله چند زن را زخمی و تعدادی را هم بازداشت کردند. به گزارش موکریان، جمعی از اهالی روستاهای آق درە علیا، آق درە سفلی و آق درە وسط کە در مجاورت معدن طلای آق دره تکاب زندگی می کنند، مدت بیست روز در اعتراض به بیکاری و عدم بکارگیری آنها در این معدن دست به تحصن و تجمع مسالمت آمیز زده بودند. یکی از اهالی آق درە که نخواست نامش فاش شود در این بارە گفت: «این معدن در مراتع روستاهای ما واقع شدە است. بیشتر کارگران شاغل در این معدن غیر بومی هستند. فقط چند نفر از اهالی روستاهای ما در این معدن کار می کنند آن هم با قراردادهای فصلی.» *روز شنبه 27 خرداد، کارگران شهرداری دلفان در استان لرستان، بار دیگر در اعتراض به عدم پرداخت 10 ماه حقوق دست به تجمع مقابل فرمنداری زدند و اعتراض شان را با پهن کردن سفره خالی درخیابان به نمایش گذاشتند. به گزارش تسنیم، آخرین بار نهم خرداد ماه 96 بود که کارگران شهرداری دلفان برای احقاق حق خود مقابل شهرداری این منطقه تجمع کردند که بار دیگر با وعده پرداخت حقوق در «روز شنبه» و به امید پرداخت حقوق صحنه را ترک کردند اما این وعده نیز محقق نشد و کارگران دیگر به آمدن هیچ شنبه‌ ای امید ندارد و همچنان از گذر زندگیهای پر از سختی و مشقت دم می ‌زنند. *بامداد روزشنبه 2۷ خرداد، حدود ۱۵۰ نفر از کارگران کارخانه پارس قو در اعتراض به عدم پرداخت ۳ ماه مطالبات مزدی و مشخص نبودن زمان بازگشایی این کارخانه در محل کار خود تجمع کردند. به گزارش ایلنا، کارگران شرکت کننده مانند دفعات پیش بنر و پوستر‌هایی را حمل می‌کردند که در آن به عملکرد کارفرما و سهامداران اعتراض شده بود. هر کدام از کارگران روغن قو حدود ۳ ماه پرداخت نشده طلبکارند. *روز شنبه ۲7 خرداد، اعتصاب کارگران کارخانه گسترش صنعت آذربایجان پس از 87 روز که 27 روز آن در ماه خرداد بود، به طور موقت پایان یافت. به گزارش ایلنا، تجمع اعتصاب و حدود ۸۷ روزه کارگران گسترش توسعه صنعت آذربایجان در حالی خاتمه یافت که روز جمعه 26 خرداد، دادستانی شهرستان تبریز با دعوت از کارفرما جلسه‌ ای را برای رفع مشکلات کارگران برگزار کردند. دلیل اعتراض ۸۷ روزه کارگران در این واحد تولیدی، تاخیر در پرداخت مزدی آنها در یکسال ونیم گذشته بوده است.در این بین کارفرما فقط مبالغی را به صورت الحساب به کارگران داده است. همچنین در پرداخت حق بیمه کارگران این شرکت مشکلاتی به وجود آمده است، به طوری که حجم مطالبات بیمه ای باعث شده تا تامین اجتماعی از تمدید اعتبار دفترچه ای درمانی کارگران، از فروردین ماه سال جاری خوداری کند. *روز یکشنبه ۲۸ خرداد، جمعی از کارگران معادن زغال سنگ هشونی غربی و 12-14 کوهبنان در استان کرمان همراه با خانواده های شان با تجمع در محور ورودی معدن 12-14 این مسیر را بستند. به گزارش خبر گزاری صدا و سیما، کار گران این معادن همچنین با حضور در فرمانداری کوهبنان بر پرداخت مطالبات معوق شان تاکید کردند. *بامداد روز یکشنبه 28 خرداد، جمعی از کارکنان شرکت بهره برداری مترو تهران با تجمع در ساختمان مرکزی این شرکت در چهار راه کالج به عدم پرداخت معوقات مزدی، مشکلات بیمه ‌ای، بد حسابی صندوقهای حمایتی و نبود تشکل کارگری مستقل اعتراض کردند. به گزارش ایلنا،‌ علت برپایی این تجمع اعتراضی نارضایتی جمعیت ۸ هزار نفری کارکنان مترو تهران از بابت عدم پرداخت معوقات مزدی، مشکلات بیمه‌ای، بد حسابی صندوقهای حمایتی و نبود تشکل کارگری مستقل در این سازمان عنوان شده است. *روز شنبه 27 خرداد، کارگران ایستک سنندج در اعتراض به حکم اداره ‌کل تعزیرات حکومتی استان کردستان مبنی بر توقیف ناوگان حمل و نقل کارخانه، مقابل این اداره تجمع کردند. به گزارش فارس، شرکت تولید نوشیدنیهای خورشید زریوار (ایستک) یکی از واحدهای تولیدی در استان کردستان است که در چند سال گذشته با مشکلات بسیاری مواجه بوده و باوجود این مشکلات تاکنون توانسته خط تولید خود را حفظ کند. *بامداد روز شنیبه 27 خرداد، گروهی از کارگران پیمانی فضای سبز منطقه دو شهرداری اهواز که طی چند ماه گذشته حقوق نگرفته‌، مقابل ساختمان مرکزی شهرداری اهواز تجمع کردند. به گزارش ایلنا، حدود ۲۰۰ کارگر فضای سبز تحت مسئولیت شرکت پیمانکاری «سپهر قلعه گلی» در ناحیه دو منطقه دو شهر اهواز در نتیجه بی ‌توجهی مدیران این شرکت بابت دست کم دو ماه مزد معوقه از کارفرما طلبکارند. تجمع کارگران شهرداری منطقه دو اهواز در روز دوشنبه 29 خرداد برای سومین روز پیاپی ادامه پیدا کرد. *بامداد روز دوشنبه 29 خرداد، کارگران شرکتی شهرداری منطقه 5 زاهدان در اعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق و عیدی مقابل این شهرداری تجمع کردند. به گزارش عصر هامون، کارگران در این تجمع از پرداخت نشدن 5 تا 6 ماه حقوق و عیدی گذشته خود خبر داده و از وضعیت پرداخت حق اولاد، تامین لباس و دستکش کار، پرداخت حق بیمه و غیره اعلام نارضایتی کردند. *روز یکشنبه ۲۸خرداد، بیش از هزار کارگر از بخشهای مختلف شرکت نیشکر هفت تپه شامل کارگران رسمی و روزمزدی در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق بهمن و اسفند ۹۵ و فروردین و اردیبهشت ۹۶ روزمزدها و حقوق اردیبهشت کارگران رسمی، پاداش سالهای ۹۴ و ۹۵ معوق، و تمدید نشدن دفترچه های درمانی دست به اعتصاب و تجمع جلوی مدیریت شرکت زدند. به گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر، پس از تجمع کارگران مدیریت کارخانه، مهندس مومن غریب درخواست کرد که کارگران به اعتصاب پایان دهند که با اعتراض شدید کارگران مواجه شد. به گزارش ایلنا، اعتصاب و تجمع کارگران شرکت نیشکر هفت تپه روز سه شنبه 30 خرداد وارد سومین روز پیاپی خود شد. *به گزارش فارس، ظهر روز سه شنبه 30 خرداد، رانندگان خودروهای سنگین در شهرستان لنجان در اعتراض نسبت به در اختیار نگذاشتن وظیفه حمل‌ و نقل محموله‌ های باری شرکت فولاد سبا مقابل این مجتمع تجمع کردند. *بامداد روز سه شنبه 30 خرداد، کارکنان شبکه کابل هوایی مخابرات مشهد در اعتراض به عدم تبدیل وضعیت و اجرا نشدن طرح طبقه بندی مشاغل مقابل ساختمان مرکزی مخابرات خراسان رضوی تجمع کردند. به گزارش ایلنا، خواسته اصلی تجمع‌ کنندگان، اجرای طرح طبقه‌ بندی مشاغل است. کارکنان این شرکت خواستار عقد قرارداد مستقیم با شرکت مخابرات و رفع تبعیض میان نیروهای رسمی و شرکتی مخابرات هستند. این اعتصاب در روز چهار شنبه 31 خرداد، دومین روز خود را پشت سر گذاشت. *روز یکشنبه 28خرداد، جمعی از کارگران اخراجی کارخانه روغن نباتی جهان در اعتراض به بیکارشدن و عدم بازگشت به کار و پرداخت نشدن مطالبات شان مقابل استانداری زنجان تجمع کردند. به گزارش فارس، یکی از کارگران با بیان اینکه «ما از آذر ماه سال گذشته بیکاریم و کسی برای برگشت به کار به‌ سراغ ما نیامده و هر روز وضعیت بدتر از دیروز می‌شود» گفت: کارخانه اکنون به‌ صورت صوری باز است و از فروردین ماه به بعد کارگران در کل یک ماه در شرکت حضور کامل نداشته ‌اند. روز چهارشنبه ۳۱ خرداد، تجمع کارگران اخراجی کارخانه روغن نباتی جهان برای دومین بار مقابل اداره کل تأمین اجتماعی زنجان برگزار شد. *روز چهار شنبه 31 خرداد، تجمع همه روزه کارگران اخراجی کارخانه آذر آب اراک برای بازگشت به کار ادامه پیدا کرد. به گزارش ایلنا، در اولین روز خرداد سال جاری حدود ۲۲ کارگر بخش رنگ و سند پلاست توسط کارفرما اخراج شدند و هنوز وضعیت سه ماه معوقات مزدی آنها روشن نشده است. این کارگران در زمینه پروژه‌ های نیروگاهی پالایشگاهی، پتروشیمی و سیمان فعالیت داشتند. این کارگران برای بازگشت به کار تقریباً هر روز مقابل درب ورودی شرکت و نهاد های دولتی مرتبط دست به تجمع اعتراضی زدنند. *روز چهارشنبه ۳۱ خرداد، جمعی از کارگران صبا فولاد زاگرس واقع در شهرک صنعتی سفید دشت در اعتراض به اعلام تعطیلی دو هفتگی این کارخانه در مقابل اداره کار شهرستان بروجن تجمع کردند. به گزارش کلار، کارخانه صبا فولاد زاگرس در شهرکرد، کیلومتر 35 جاده بروجن ودر شهرک صنعتی سفید دشت واقع شده است. *بامداد روز 31 خرداد، جمعی از کارگران معدن 12-14 شهرستان کوهبنان در ادامه اعتراضات شان نسبت به عدم پرداخت حقوق و شرایط کاری نامناسب مقابل دفتر امام جمعه کوهبنان تجمع کردند. به گزارش فارس، کارگران به نداشتن ساعت کاری مشخص، پرداخت بی ‌منظم و نامشخص حقوق، کمبود امکانات، عدم پرداخت اضافه کاری معترض بودند. کارگران معادن ۱۲-۱۴ کوهبانان روز یکشنبه ۲۸ خرداد نیز به همراه کارگران معدن زغال سنگ هشونی غربی در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات شان همراه با خانواده ‌های خود جاده مقابل کارخانه را بستند. در همان روز تعدای از کارگران نیز مقابل فرمانداری تجمع کردند.