Monday, May 22, 2017

تمرکُز بر سیاست خارجی؛ تمدید چهارساله یک دور باطل. منصور امان

سرمقاله ....نبرد خلق شماره ۳۸۵ اول خرداد ۱۳۹۶ تمرکُز بر سیاست خارجی؛ تمدید چهارساله یک دور باطل منصور امان مُستقل از اینکه نتیجه نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری چه می بود، سیاست خارجی و بُحران روابط خارجی در مرکز سیاست رژیم ولایت فقیه باقی می ماند. تشدید ماجراجویی و مُداخله گری منطقه ای بی درنگ پس از دستیابی به توافُق عقب نشینی هسته ای با طرفهای خارجی، کانون بُحران تازه ای را شکل داده که ابعاد و دامنه آن با بُحران هسته ای برابری می کند. تلاطُم در این کانون را جابجایی قُدرت در ایالات مُتحده آمریکا به میزان تعیین کننده ای افزایش داده است. بر همین اساس، جمهوری اسلامی در چهار سال آینده با شرایط مُتفاوتی روبرو خواهد بود که برخورد به چالشهای آن یکبار دیگر جهتگیری، برنامه و سیاست حاکمان ایران را ریل گذاری خواهد کرد. این نوشتار به ارزیابی از مُهمترین ویژگیهای این جهتگیری و مُحیط و فاکتورهای خارجی آن می پردازد. سیاستهای جمهوری اسلامی در رقابت باندهای قُدرت جمهوری اسلامی در نمایش انتخاباتی، آنچه که بیش از همه به چشم می خورد، حُضور بسیار کمرنگ موضوع توافق هسته ای و "برجام" در کشمکشها و مُشاجرات بود. در حالی که نامزدهای شورای نگهبان برای پُست ریاست جمهوری با حرارت و اشتیاق پرونده های مالی و سیاسی یکدیگر را بر تریبونهای همگانی ورق می زدند، مُهمترین و پُر سر و صدا ترین موضوع کشمکشهای چهار سال گذشته در زیر "خیمه نظام" تنها به گونه حاشیه ای و جسته و گریخته خود را نمایان می ساخت. این حُضور کمرنگ در حالی بود که به ظاهر در مُخالفت با عقب نشینی هسته ای، یک صف بندی نیرومند مشهور به "دلواپسان" از لایه های نظامی و امنیتی باند حاکم شکل گرفته است که با تمام نیرو در هر سه مرحله این پروسه، یعنی مُذاکرات، توافُقات و سپس اجرا (برجام)، به گونه سازمانیافته و با تبلیغات گُسترده وارد عمل شد. تبدیل نشدن "برجام" به موضوع کشمکش انتخاباتی، نشان روشنی از عزم حُکومت و همه دسته بندیهای درونی آن بر حفظ توافُق با طرفهای خارجی و استفاده از امتیازهای و امکاناتی دارد که به همراه آورده است. این واقعیت، همچنین هدف و درونمایه "دلواپسی" نمایشی علیه عقب نشینی هسته ای را نیز به گونه عُریان تری به نمایش می گذارد که چیزی بیشتر یا کمتر از فرار از مسوولیت این شکست و هزینه های گزاف آن، مهار باند رقیب و جلوگیری از پیشروی جامعه ی خسارت دیده و مُعترض نبوده است. آقایان قالیباف و رئیسی به عُنوان نامزدهای "دلواپسان"، با اصرار یادآوری کردند که "برجام" را "مُحترم" می شمارند و بدان "التزام" دارند. ژست حُقوقی و دولتمردانه واری که آنها برای تغییر ناگهانی نقش به خود گرفتند، بی مایه تر از آن است که بتواند درماندگی و ضعفی که باند حاکم با آن به پای میز مُذاکره رفته و همچنان با آن دست به گریبان است را بپوشاند. در سوی دیگر میز نیز نگاه به توافُق با رژیم مُلاها با وجود تردیدهایی که آقای ترامپ بدانها دامن زده بود، بدون تغییر باقی مانده است. تاجر بازاری نیز در این میان قانع شده است که "پاره کردن" برجام منافعی برای آمریکا ندارد و در یک مُعادله سود و زیان، چربش کفه حفظ آن بیشتر است. کارکرد دیگری برای توافُق هسته ای بنابراین، موضوع محوری و غالب در سیاست خارجی رژیم جمهوری اسلامی در چهارسال آینده، توافُق هسته ای در اصل و بُنیاد نخواهد بود، بلکه فاکتورهایی است که به موازات آن عمل می کنند یا از درونش شکل می گیرند. در این رابطه مساله مُداخلات بُحران آفرین حاکمان ایران در منطقه خاورمیانه نقش ویژه ای خواهد داشت و تحولات پیرامون آن تاثیر تعیین کننده ای در همه نُقاط اصطکاک "نظام" و از جُمله توافُق هسته ای با طرفهای خارجی اش به جا خواهد گذاشت. شواهد مُتعددی از تغییر نگاه و رویکرد آمریکا به کارکردها و چشم اندازهای توافُق هسته ای حکایت می کند؛ مساله ای که در درجه نخُست سیاست این کشور در برابر بُحران منطقه را از رویکرد دولت پیشین این کشور مُتمایز می سازد. برخلاف آقای اوباما که همه کارتهای خود برای حل بُحران خاورمیانه را روی توافُق هسته ای با مُلاها گذاشته بود، دولت جدید آمریکا اتخاذ سیاستهای گُزینه به مُوازات آن را در دستور کار نهاده است. این به معنای آن است که رژیم مُلاها نمی تواند مُطمین باشد که توافُق وین همچنان کارکردی سپر مانند برای ادامه ماجراجویی منطقه ای اش داشته باشد. بسا انتظار می رود پا برجا ماندن توافُق هسته ای مشروط به "پایبندی به روح" آن گردد، امری که از اجرای تعهُدات فنی و تکنولوژیک هسته ای فراتر می رود و رویکردهای منطقه ای رژیم ولایت فقیه را در بر می گیرد.

No comments:

Post a Comment